آفتاب

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

جلد پنجم (ابن میمون - ابوالعر قلانسی)

نمایش ۱ تا 25 از ۵۹۷ مقاله




اَبوالْحُسُنِ سیمجور،یا ابوالحسین محمدبن ابراهیم بن ابی عمران سیمجور(ی) دواتی(د ذیحجهٔ 378/ مارس989م)، از امیران مقتدر و یکی از رجال بلندپایهٔ عهد سامانی، سیمجوریان یکی از خاندانهای متنفذ دوران سامانی بودند. نیای آنان، ابوعمران سیمجور، از غلامان ترک نژاد امیر اسماعیل سامانی(د صفر295/نوامبر907) بود که به روزگار امارت احمدبن اسماعیل و نصربن احمد به سرداری سپاه...



اَبوالْحَسَنِ شَمسیِ هَرَوی،ریاضی‌دان ایرانی سدهٔ 4ق/10م. از آنجا که احمدبن عبدالجلیل سجزی(ح330-415ق) ریاضی‌دان و منجم معروف از وی نام می‌برد، به نظر می‌رسد که او در همان زمان و شاید پیش‌تر از آن می‌زیسته است. آنچه در بارهٔ او می‌دانیم، به ویژه به علت اختلاط و تشابه نام او با دیگران، بر پایهٔ احتمالاتی است که طبعاً آنها را بدون قراین کافی نمی‌توان اثبات کرد(...





اَبو الْحَسَنْ طَبَری،احمد بن محمد ، پزشک دانشمند ایرانی سده 4 ق / 10 م در تُرًنْجِه طبرستان(نکـ:یاقوت،1/845)زاده شد و از این رو با نسبت ترنجی نیز از او یاد می شود ( نک: بیرونی ، صید نه ، 57، 91، 165، الجماهر ، 144، 200). از دوران آموزش ابوالحسن چیزی نمی دانیم و از استادان او تنها ابن سیار ( ه م ) شناخته شده است . ابو الحسن خود در المعالجات ، از ابن سیار، گا...













اَبو الْحَسنِ قایِنی،علی بن عبدالله بن محمد بن بامشاد قاینی،منجم و ریاضی دان سده 4 و احتمالا سدهٔ 5ق.از زندگی اواطلاع بسیار اندکی در دست است.نیای او بامشاد نام داشت و بدین جهت برخی منابع او را ابوالحسن ابن بامشاد یا ابن بامشاد نامیده اند ( ابوریحان ، 37، 40: قربانی ، بیرونی نامه ،291 )، زادگاه او را قائن دانسته اند( همان ، 526 ).سالهای نخست زندگی و نیز تحصیل...





اَبوالحَسَن گُلٍستانه،فرزند محمد امین ، مورخ و دیوان سالار اواخر روزگار افشاریان ، وی از خاندان سادات گلستانه اصفهان بود و انتساب او به گلستانه کرمانشاه ، چنانکه کوهمره ای (ص 344) پنداشته ، درست نیست(مدرس،«ده»:قس:ابن عنبه،الفصول،105(آقا بزرگ،20/ 49).نیای بزرگ او از نوادگان زید بن حسن مجتبی(ع)و از سادات حسنی بوده(ابن عنبه،عمده،81 ؛آقا بزرگ،همانجا).و پدر نیای...



اًبو اَلحسًنِ مُسْتوفی،میرزا ابو الحسن غفاری مستوفی کاشانی فرزند میرزا مغز الدین محمد ،مشهور به ابوالحسن اول(زنده تا 1212 ق / 1797م)،نگارگر و وقایع نویس.خاندان غفاری درکاشان سوابق ممتدی در امور دیوانی داشتند و میرزا معز الدین محمد به روزگار کریم خان زند حاکم کاشان ، قم ، نطنز و جوشقان بود ( کلانتر ضرابی ، 316 – 317 ; ابو الحسن مستوفی ، برگ 5 الف ). ابو الحسن...



اَبو الْحسن ِ مٍعْمار،حاجی ابوالحسن معمار باشی اصفهانی ، ملقب به صنیع الملک(ح1245-1305ق/1829–1888م).وی از جمله بنایانی بود که از حدود سال 1291 ق زیر دست محمد حسن خان اعتماد السلطنه در کاخها و باغهای سلطنتی تهران کار می کردند ( اعتماد / سلطنه ، روزنامه ، 632 ). حاجی ابو الحسن به سبب استعداد و حسن خدمت و نیز طرح و ایجاد برخی بناهای جالب ، پیشرفت شایان کرد و مو...





اَبو الْحَسَنِ مَغْرِبی:علی بن حسین بن علی (مق 3 ذیقعده 400 ق / 18 ژوئن 1010 م ) ، از خاندانی شیعی مذهب ، کاتب و وزیر چند تن از امیران حمدانی و بویه ای و از نزدیکان خلفای فاطمی مصر . اگر چه پژوهش درباره خاندان مغربی که بیش از یک قرن در حوادث پ مخاطره سده های 4 و 5 ق / 10 و 11 م در شام و مصر و عراق نقشی داشتند ، معمولا با ابو الحسن مغربی آغاز می شود ولی پیشین...



اَبو الْحسنِ مَغْرِبی،محمد بن احمد بن محمد افریقی ( د ح 400 ق / 1010 م ) ، ادیب ، شاعر و راوی متنبی ، ملقب به مُتَیم ( ثعالبی ، 2/24 ، 4/156 ; یاقوت ، 4/244 ). از نسبت افریقی و مغربی وی ، می توان گمان برد که از نواحی مغربی برخاسته است . از گزارش ثعالبی در می یابیم که او به طب و نجوم آشنایی داشته است ( 4/157; نیز نک: یاقوت ، 4/244 – 245 ) ، با این حال ثعالبی...



اَبو الْحسنِ نادِرُ الزََمان،نگارگر نامور ایرانی دربار جهانگیر ، پادشاه گروکانی هند . او همراه با پدرش آقا رضا هراتی در واپسین سالهای سده 10 ق / 16 م به شبه قاره هند مهاجرت کرد و در زمان شاهزادگی جهانگیر به او پیوست . ظاهرا وی در 996 ق متولد شده است ، زیرا در حاشیه نخستین اثری که از او بازمانده ، عبارتی به این صورت نوشته شده است : رقم ابو الحسن بن رضا مرید خ...





اَبوالْحُسِیْنِ بَصْری،محمدبن علی طبیب (د436ق/1044م)متکلم معتزلی و غلم اصولی حنفی . از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست، اما می دانیم از مردم بصره بود که در بغداد اقامت گزید و در همانجا به فراگیری دانش پرداختو تا پایان عمر در همین شهر به تدریس کلام مشغول بود ودر آنجا درگذشت(خطیب،3/100، حاکم جشمی،387،ابن جوزی ،8/126،ابن خلکان،4/271). قاضی ابوعبدالله صیمری (د4...



ابوالحسین بن هند,ابوالحسین علی بنهند قرشی فارسی ,از عرفای مشهور سده 4ق/10واز بزرگان مشایخ فارس که با جنید وعمرو بن عثمان مکی و جعفر حذأ صحبت داشته است(سلمی,414,ابونعیم,10/362,انصاری,412,ابن مقلن149).در برخی از منابع کنیه او ابوالحسن امده است(جنید شیرازی,370,عیسی بن جنید395,دیلمی220)زرکوب شیرازی نام او را به صورتی مغشوشو نادرست اورده است(ص143,نک قزوینی,370).ا...







نمایش ۱ تا ۲۰ از ۵۹۷ مقاله