ابوجعفرحداد
اَبوجَعْفَرِ حَدّاد، از مشایخ بزرگ صوفیه در سدۀ 3ق/9م که در ایثار و زهد و مجاهدت معروف است. از احوال شخصی و حتی تاریخ وفات او اطلاعی نداریم، خاصه آنکه احوال وی با اخبار مربوط به ابومحمد جعفربن حذّاء و ابوجعفر حداد صغیر به هم آمیخته است. به گفتۀ انصاری (ص 351) دو ابوجعفر حداد بودهاند: یکی کبیر و دیگری صغیر. ابوجعفرحداد کبیر، بغدادی و از اقران جُنید و رُوَیم...
ابوجعفر خازن
َبوجَعْفَرِ خازِن،، محمدبن حسین صاغانی خراسانی (ح 290- ح 360ق/930-971م)، یکی از بزرگترین ریاضیدانان و منجمان سدۀ 4ق. اگرچه نام او در آثار بسیاری آمده و نوشتههای متعددی به وی نسبت داده شده است، اما از زندگی و برخی خصوصیات وی اطلاع دقیقی در دست نیست. احتمالاً ابوجعفر در صاغان ــ قریهای در حوالی مرو (نک : سمعانی، 8/252) ــ زاده شد. او را بیشتر با کنیهاش م...
ابوجعفر رعینی
اَبوجَعْفَرِ رُعَیْنی، احمدبن یوسف بن مالک غرناطی مالکی (د رمضان 779/ژانویۀ 1378)، شاعر، نحوی و شعرشناس. ابوجعفر از دوستان بسیار نزدیک ابن جابر ابوعبداللـه (ﻫ م)، شاعر نابینای اندلسی بود و اشعار او را مینوشت (ابن خطیب، 2/330؛ ابن قاضی، 1/62). دوستی آن دو بدان حد بود که به «اعمی و بصیر» یا به «اعمیان» مشهور شده بودند (ابن حجر، انباء، 1/244؛ سیوطی، 1/403). وی...
ابوجعفر کاکویه
اَبوجَعْفَرِ کاکویه، نک : آل کاکوه. </p>
ابوجعفر محمدبن عبدالله بن اسماعیل میکالی
اَبوجَعْفَرْ مُحَمَّدِبْنِ عَبْدُاللّهبْنِ اِسْماعیلِ میکالی، نک : آل میکال. </p>
ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری
اَبوجَعْفَرْ مُحَمَّدِبْنِ عُثْمانِ بْنِ سَعیدِ عَمْری، نک : محمدبن عثمان.</p>
ابوجعفر منصور
اَبوجَعْفَرْ مَنْصور، نک : منصور، خلیفه عباسی. </p>
ابوجعفر یزیدبن قعقاع<br>
ابوالجود<br>
ابوجهل
اَبوجَهْل،ابوالحکم عمرو بن هشام بن مغیرهٔ مخزومی،مشهور به ابوجهل(مقـ رمضان 2ق/مارس 624م)،از اشراف قریش و از مشرکان بنام مکه،از روایت بلاذری(1/130)برمیآید که ابوجهل در 554م زاده شد.پدرش هشام از اشراف مکه بود و بر بنی مخزوم،شاخهای از قریش،ریاست داشت(ابن حبیب،المنمق،332؛ابنسعد،1/127؛زبیری،301).مادرش اسماء دختر مخربهٔ بن جندل حنظلی از بنیتمیم بود.به روایتی ن...
ابوالجیش بلخی
َبووالْجَیْشِ بَلْخی،مظفر بن محمد بن احمد خراسانی(د367ق/978م)،متکلم و محدث امامی.منابع در مورد تاریخ تولد وی سکوت کردهاند.او نزد محمد بن جریر طبری(د310ق)و ابوسهل نوبختی(د311ق)دانش آموخته(نجاشی،422؛طوسی،امالی،1/250،الفهرست،169)و در بغداد افزون بر این دو از کسانی مانند ابن همام اسکافی،محمد بن احمد بن ابی الثلج و محمد بن جعفر علوی حسینی بهره برده و از آنان حدی...
ابوالجیوش
اَبوالْجُیوش، نکـ:بنینصر</p>
ابوحاتم اسفزاری
اَبوحاتمِ اَسْفِزاری، نکـ:اسفزاری </p>
ابوحاتم رازی، احمد
َبوحاتمِ رازی،،احمد بن حمدان بن احمد(د322ق/934م)،از متفکران،مصنفان و داعیان بزرگ اسماعیلی ایران.ابن حجر(1/164)او را«لیثی»خوانده است که وجه این نسبت روشن نیست(نکـ:همدانی،حسین،مقدمهٔ الزینهٔ،1/26 و حاشیه).همین گونه است نسبت کلابی که قاضی عبدالجبار بدو میدهد(ص165).ابن ندیم(ص188،189)و کاشانی(ص22)وی را ابوحاتم بن عبدان رازی ورسنانی خواندهاند.ورسنان به گفتهٔ یاق...
او حاتم رازی، محمد
اَبوحاتمِ رازی،محمد بن ادریس بن مُنذر بن داوود بن مهران حنظلی(195-277ق/811-890م)،محدّث و رجالشناس نامی ری.بعضی نسبت حنظلی وی را مأخوذ از محلهٔ درب حنظلهٔ ری دانستهاند و برخی دیگر گفتهاند که وی از موالی تمیم بن حنظله به شمار میرفته است(ابنقیسرانی، الانساب، 45؛ سمعانی، 4/285،287؛قس:یاقوت،2/311).ابوحاتم از 209ق به فراگرفتن حدیث پرداخت و از کسانی چون عتاب ب...
ابوحاتم سجستانی
َبوحاتَمِ سِجِستانی،،سهل بن محمد بن عثمان بن یزید جُشَمی(د255ق/869م)،مقری و ادیب بصری،وی از سجستان(سیستان)بود و خود نیز به این نکته اشاره داشته است(ابنمعتز،401)،اما برخی سجستانِ خاستگاه وی را یکی از قرای بصره پنداشتهاند(نکـ:یاقوت،بلدان،3/192).به هر روی گویا خاندان او در سجستان املاکی داشتهاند که برای ابوحاتم به میراث مانده بود و او خود در کتاب النخل به ای...
ابو حاتم ملزوزی
اَبوحاتِمِ مَلْزوزی،یعقوب بن لبیب(لبید،حبیب،تمیم:باسه،115؛ابناثیر،5/598؛یعقوبی،2/386)بنمرین(یا مدین)بن یطوفت،پیشوای اباضیان بربر طرابلس در میانهٔ سدهٔ 2ق/8م.کنیهٔ او را ابوقادم نیز نوشتهاند(نویری،24/79؛ابنخلدون،6(1)/226).به گفتهٔ ابن خلدون(همانجا)،ابوحاتم اصلاً از قبیلهٔ بربر ملزوزه از تیرهٔ مُغیله بود؛در حالی که درجینی(1/36)،ملزوزه را از تیرهٔ هواره دان...
ابو الحارث
َبوالْحارِثْ،،لیث بن خالد بغدادی(د240ق/854م)،یکی از دو راوی قرائت کسائی از قراء سبع:برخی از اهل قرائت چون احمد بن حسن بطّی،احمد بن نصر شذائی و اهوازی وی را با محدث معاصرش ابوبکر لیث بن خالد مروزی که از شاگردان مالک بوده،خلط کردهاند(نکـ:خطیب،شرف،69؛ذهبی،معرفهٔ،1/173؛ابن جزری،غایهٔ،2/34).از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست،حتی تاریخ وفات او را تنها در منابع...
ابوحارث احمد بن محمد
اَبوحارِثْ اَحْمَدِ بْنِ مُحَمَّد، نکـ:آل فریغون.</p>
ابو حارث محمد بن احمد
اَبوحارِثْ اَحْمَدِ بْنِ مُحَمَّد، نکـ:آل فریغون.</p>
ابوحامد اسفراینی
َبوحامِدِ اِسْفَرایِنی،،احمد بن محمد بن احمد(324-406ق/955-1016م)،فقیه بزرگ شافعی.چنانکه از منابع برمیآید،ابوحامد در اسفراین زاده شد و از نوجوانی نزد تنی چند از شیوخ آن شهر همچون ابراهیم بن محمد بن عبدک شعرانی دانش آموخت.در 364ق برای ادامهٔ تحصیل راهی بغداد شد و در آنجا نزد ابوالحسن بن مرزبان و عبدالعزیز دارکی به آموختن فقه شافعی پرداخت.وی همچنین از ابوالحسن...
ابوحامد ترکه
ابوحامِدِ تُرْکه، نکـ:آل تُرکه.</p>
ابوحامد غرناطی
بوحامِدِ غَرناطی،،محمدبن سلیمان بن ربیع مازنی قیسی(473ـ565/1080ـ1170م)،جهانگرد و جغرافینگار.کنیهٔ او را ابوعبدالله،ابوبکر و ابومحمد نیز گفتهاند(ذهبی،39؛صفدی،3/246؛فران،17).برخی نام پدر وی را عبدالرحیم یا عبدالرحمن نوشتهاند(ذهبی،فران،همانجاها؛صفدی،3/245؛پالنثیا،312).ابوحامد جهانگردی واقعی به شمار میرفت،ولی احساس خود را نه به صورت سفرنامه،بلکه بنا بر رسم ک...
ابوحامد مرورودی
بوحامِدِ مَرْوْ رودی،،احمد بن بشر بن عامر(د362ق/973م)،قاضی و فقیه شافعی.نسب او به بنیعامر میرسد(ابوحیان،البصائر،3/217).وی در مرورود خراسان زاده شد و چنانکه از منابع برمیآید،در اسفراین رشد یافت و به تحصیل علم پرداخت و در جوانی به مقام علمی والایی دست یافت.به روایت ابوحیان توحیدی که از شاگردان بسیار نزدیک اوست،عموی ابوحامد که در همان شهر اقامت داشت،بر وی سخ...
ابوحبه
بوحبّه،،ویرانههایی باستانی واقع در 45 کیلومتری جنوبغربی بغداد و در فاصلهٔ 12 کیلومتری کرانهٔ شدقی رود فرات( ؛رو1،نقشهٔ سومر واکد؛پاولی،ذیل سیپارا2).در این ویرانه کاوش کافی نشده است(مایر،770/XXI)،اما از لحاظ عظمت،تپههای شوش را با آن مقایسه کردهاند(کرزن،2/235).پس از حفاریهای رسام در 1881و1882م ثابت شد که ویرانههای ابوحبه محل شهر باستانی سیپار یا سیپارا ب...