در ادامه یادداشت حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری آمده است؛
حالا بهتر میتوان فهمید نقشه دشمن برای حذف نیروهای کارآمد بهویژه روحانیون صاحبنظر، اندیشمند، روشنضمیر و مردمی، نقشهای حسابشده برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و ناکارآمد جلوه دادن آن بود. در این نقشه راه، دشمن ابتدا سراغ روحانیون مدیر و مدبر رفت و با ترور شخصیت در مرحله اول و ترور شخص در مرحله دوم، درصدد برآمد جامعه را از موتور محرکه انقلاب و نظام اسلامی محروم کند و سپس که افراد فاقد این ویژگیها جایگزین آنها میشوند، مخالفت خود با اصل انقلاب و نظام را آشکار نماید و نظام دینی را ناکارآمد معرفی کند.
در همین رابطه بخوانید؛
نامه تاریخی و مهم آیت الله بهشتی به امام خمینی درباره بنی صدر
این جمله تاریخی و مهم امام خمینی که بعد از جنایت منافقین در هفتم تیر ۱۳۶۰ و انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ تن فرمودند، نگاهی دقیق به این نقشه راه دشمن است:
«یک جریانی از اول نهضت و از اول انقلاب در مقابل انقلاب در کار بود. مسأله اتفاقی نبود که افراد مؤثر را، افرادی که برای این ملت سرمایه بودند، یکی بعد از دیگری یا شهید کردند یا خواستند شهید کنند و خداوند حفظ کرد. اینطور نبود که من باب اتفاق یک کسی مرحوم مطهری را ترور کند یا مرحوم مفتح را یا آقای هاشمی را یا آقای خامنهای را یا مرحوم بهشتی را یا این وزرائی که برای اسلام هرکدام ارزشمند بودند و آن وکلائی که متعهد و مفید بودند. مسأله یک مسأله تنظیم شده بود و هست (صحیفه امام، جلد ۱۵، صفحه ۲۳).
این واقعیت را در طول ۴ دهه گذشته به روشنی دریافتهایم که دشمنان اسلام و مردم با روحانیونی که اهل تفکر، مدیریت و خدمت صادقانه به مردم نباشند کاری ندارند و حتی تا آنجا که بتوانند به آنها میدان و پر و بال هم میدهند. در همین دوران دیدیم که تیرهای دشمنان از همان آغاز متوجه آن دسته از روحانیونی بود که کارآمد، روشنضمیر و مدیر بودند و البته اکنون که عدهای از افراد فاقد این ویژگیها در مسئولیتهای مختلف، ضعفهائی نشان دادهاند، همین ضعفها به بهانهای برای کوبیدن روحانیت تبدیل شده است.
از آغاز نهضت روحانیت به رهبری امام خمینی تا روز پیروزی انقلاب اسلامی و تا امروز که ۴۱ سال از عمر نظام جمهوری اسلامی میگذرد، روحانیون زیادی بودند و هماکنون نیز هستند که اهل جهاد و فداکاری بودند و در نهایت صداقت و تعهد و کارآمدی به مردم خدمت کردند و در کارنامه خود چیزی غیر از خدمت به ایران و اسلام ندارند. بسیاری از این افراد، زیر شکنجه رژیم فاسد شاهنشاهی به شهادت رسیدند و جمعی از آنها در جبهه دفاع مقدس و یا در صحنههای خدمت توسط منافقین و سایر تروریستهای داخلی شهید شدند و عدهای از آنها نیز در بخشهای مختلف اجرائی، تقنینی، قضائی و فرهنگی با اخلاص و بدون آنکه درصدد مطرح کردن خود برای دستیابی به قدرت و شهرت و ثروت باشند مشغول خدمت به مردم هستند.
با توجه به اینکه اکنون در آستانه سالگرد فاجعه هفتم تیر و شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ تن از یاران خدوم و صادق انقلاب و ملت قرار داریم، از میان خیل عظیم روحانیون شایسته، به سراغ شهید مظلوم آیتالله بهشتی میرویم و با بررسی کارنامه ایشان در دو عرصه گفتار و کردار، نمونهای از مظهر کارآمدی، صداقت، خدمت و آزاداندیشی را در معرض قرار میدهیم.
آیتالله بهشتی میگفت: «وضع موجود و این فاصله فراوان درآمدها و زندگیها به هیچ عنوان با عدل اسلامی سازگار نیست».
این سخن مربوط به سال ۱۳۵۹ یعنی ۴۰ سال قبل است، زمانی که هنوز با آرمانهای انقلابی و اصول و ارزشهای اسلامی فاصله نگرفته بودیم. در همان زمان آیتالله بهشتی میگفت: «جمهوری اسلامی، تا زمانی که موفق به ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود، این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است.»
حکمرانی اسلامی از نظر شهید بهشتی را باید در تحقق عدالت همهجانبه جستجو کرد. بدینترتیب اگر اکنون آیتالله بهشتی در میان ما بود، وضعیت امروز ما را حکمرانی اسلامی نمیدانست. کارنامه درخشان او نیز نشان میدهد که به آنچه میگفت پایبندی عملی نشان میداد و قبل از آنکه درباره چیزی اظهارنظر کند، به آن عمل میکرد. بهشتی در زمانی که در رأس قوه قضائیه قرار داشت، به دادستان ورامین اعتراض کرد که چرا افرادی که سخنرانی مرا در مسجدجامع ورامین مختل کردند و علیه من شعار دادند و مرگ بر بهشتی گفتند و به خودروی من حمله کردهاند را بازداشت کردهای! و دستور داد فوری آنها را آزاد کنند. بهشتی حکمرانی اسلامی را اینگونه میخواست.
2727