در یک سو منشور کبیر برای محدود کردن اختیارات شاه را می نوشتند اما در
یک سو همه از چنگ مهاجمان مغول می گریختند تا چند صباحی بیشتر زندگی کنند.
دو
برادر بودند یکی ریچارد و یکی جان. ریچارد شجاع تر بود و در زمان پادشاهی
اش بر انگلستان وقتی لشکریان مسیحی می رفتند تا در جنگ های صلیبی ،
اورشلیم و سرزمین مقدس را از دست مسلمانان خارج کنند آنها را رهبری کرد و
به دلیل موفقیت های بزرگی که در برابر صلاح الدین ایوبی – فرمانده لشکر
مسلمانان – به دست آورد او را «ریچارد شیردل» نام نهادند. هنوز هم اروپایی
ها او را یک قهرمان بزرگ می نامند.
داستان ما درباره ریچارد شیردل نیست. اما یک اتفاق درباره او به داستان ما درباره برادر ریچارد یعنی جان مربوط می شود.
ریچارد
در مسیر بازگشت از جنگ با مسلمانان به دست اتریشی ها دستگیر و به رومی ها
تحویل داده شد، امپراطور روم هم در قبال برگرداندنش به انگلستان غرامتی طلب
کرد که تاریخ می گوید دو برابر هزینه سالیانه انگلیس در آن زمان بود. مادر
ریچارد به سبب علاقه ای که به فرزند داشت این پول را از خزانه انگلستان
داد و همین مساله باعث خالی شدن خزانه شد.
ریچارد بعد از این ماجرا
یک جنگ هم با فرانسوی ها راه انداخت که هزینه های بسیاری داشت و در خلال
همین جنگ هم به وسیله تیری زهر آلود، کشته شد و حکومت به برادرش یعنی جان
رسید.
منشور کبیر
جان لکلند (جان بی سرزمین )
وقتی بعد از برادر به قدرت رسید که خزانه خالی و کشور درگیر جنگ با
فرانسوی ها بود. او برای تامین هزینه ها مجبور به افزایش مالیات ها شد.
افزایش مالیات به مذاق اشراف انگلستان خوش نیامد و بعد از قطعی شدن شکست
انگلیسی ها از فرانسوی ها سر به شورش برداشتند و جان را بر کنار کردند.
آنچه جان را در برابر شورشی ها به ضعف کشانید اتحاد کلیسا و اشراف بود که هر کدام سهم بزرگی از قدرت را در انگلستان داشتند.
شاه
جان در ابتدا با کلیسای کاتوکلیک در افتاده بود به همین دلیل وقتی اشراف
سر به شورش برداشتند ، کلیسا از جان حمایت نکرد و شاه جان تنها ماند و
مجبور شد که به خواست شورشیان تمکین کند.
این
پادشاه انگلستان یعنی شاه جان را کودکان دهه شصتی ایرانی به خوبی به یاد
دارند همان که مالیات های هنگفت از مردم می گرفت و رابین هود با یک قیام او
را سرنگون کرد. همان که حیوان دست آموزش یک مار بود.
جان در آن
کارتون واقعیت داشت اما سایر شخصیت های آن داستان همگی خیالی بودند و جالب
است که قیام کنندگان علیه جان هم اشراف انگلستان بودند. نه مردم بی نوایی
که در کارتون رابین هود به کلیسا پناه برده بودند.
همان طور که گفتیم لقب جان «لکلند» یعنی بی سرزمین است این لقب به خاطر برکناری اش از قدرت به او داده شد.
اما
مهمترین بخش داستان جان آن اعلامیه ای است که اشراف او را مجبور کردند
امضا کند و بدین ترتیب پادشاه انگلستان با امضای منشور کبیر یا مگنا کارتا
از پادشاهی مطلقه به پادشاهی مشروطه تغییر کرد. در چه تاریخی؟ ۱۵ ژوئن ۱۲۱۵
میلادی یعنی ۲۵ خرداد ۴۹۵ هجری شمسی در ایران.
یعنی
انگلیسی ها حدود ۸۰۰ سال قبل به این نتیجه رسیده بودند که پادشاهی از جنس
«مطلقه» را باید کنار بگذارند ، اتفاقی که برای فرانسوی ها در قرن هجدهم و
برای ما در سال های ابتدایی قرن نوزدهم افتاد و البته جنبش مشروطه طلبی در
هر کشوری در مسیری متفاوت قرار گرفت.
اشراف انگلیسی ها در اعلامیه منشور کبیر «مگنا کارتا» بر حق مالکیت افراد آزاد (غیر برده) و برابری همه در برابر قانون تاکید کرده بودند.
نکته
جالب تشکیل شورایی ۲۵ نفره از اشراف بود که بر اجرای منشور کبیر نظارت
داشتند. این شورا در آینده انگلستان تبدیل به مجلس اعیان شد که نقش بسیار
مهمی در ادامه حیات انگلستان و تلاش ها برای جلوگیری از استبدادهای مطلقه
در این کشور شد.
تاریخ
انگلستان تا قرن شانزدهم که به انقلاب شکوهمند می رسد صحنه کشمکش پادشاه
با مجلس اعیان و اشراف محلی است و پادشاهان بسیاری تلاش کردند که استبداد
مطلقه را به انگلستان برگردانند اما نتوانستند و مشروطیت پادشاهی انگلستان
که از همان منشور کبیر شروع شده بود برجای ماند.
منشور کبیر
بریتانیا تاثیر زیادی در نوع حکمرانی در اروپایی گذاشت تا جایی که به گفته
برخی مورخان بعدها که آمریکا بعد از استقلال از بریتانیا ، قانون اساسی خود
را با الهام از منشور کبیر بریتانیا قانون اساسی آمریکا را نوشتند.
البته جالب است بدانید خود انگلستان هنوز هم یک سند مدون به نام قانون اساسی ندارد.
اما بیایید ببینم همزمان با صدور منشور کبیر بریتانیا یا همان مگنا کارتا در ایران چه خبر بود؟
آن
زمان مقارن با سال های پایانی قرن ششم هجری شمسی است و البته هنوز تقویم
جلالی مقیاس سال و ماه ایرانی ها نیست و ایرانی ها از سال هجری قمری
استفاده می کنند که می شود اوایل قرن هفتم هجری قمری.
در آن سال ها
شهرهای به خصوص شرق ایران میان حاکمان محلی و خوارزمشاهیان دست به دست می
شد و این روال خسته کننده ادامه داشت اما ایرانی ها شاید خبر نداشتند در
شرق دور چه طوفان خانمان برافکنی در حال حرکت به سمت ایران است.
ابرهای
سیاهی از دور دست بر آسمان سرنوشت ایران پیدا شده بودند و مغول ها چکمه
های خود را پوشیده بودند که جهان را به زیر سلطه خود در آورند و ایران یکی
از جذاب ترین اهداف آنها بود.
قتل عام بازرگانان مغول توسط غایر خان
در اترار بهانه خوبی بود که مغول ها به سمت غرب سرازیر شوند آنها تقریبا
طی نیم قرن جغرافیای سیاسی آسیا را تغییر دادند و تمامی حکومت های کوچک و
بزرگ خاورمیانه را از بین بردند.
حتی خلفای عباسی که بیش از پنج قرن
بر جهان اسلام حکم می راندند نیز به دست مغولان از بین رفتند و آسیا برای
حداقل دو قرن در آشوب و آتش غرق شد.
آن
سال ها در دو سوی جهان آن زمان، دو اتفاق آینده را رقم زدند در این سو
حمله مغول که تمدن های بزرگ شرق را سوزاند و در آن سو که قیام اشراف علیه
یک پادشاه ستم پیشه منجر به صدور اعلامیه ای شد که مشروطیت پادشاهی ها در
جهان را آغاز می کرد. تفاوت این دو اتفاق شاید تفاوت دو سوی جهان در قرون
بعدی را رقم زد.
ویکی تماس ـ اکبر بیاتی
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403