باشنیدن این نام، شاید اولین چیزی که به ذهن شما میرسد؛ انیمیشن سیندرلا است. بسیاری از فیلمها و داستانهایی به این شکل وجود دارند که مردی سوار بر اسب سفید برای نجات دختری وارد میشود و او را غرق در خوشبختی خواهد کرد. در حقیقت سندروم سیندرلا در علم پزشکی، مجموعهای از اختلالات و مشکلات است که دختران جوان را درگیر خود میکند.
سندروم سیندرلا مجموعه ای از علائم و نشانه های رفتاری است که اغلب در دختران جوان دیده میشود و در آن فرد مبتلا به سندروم هیچگاه طعم مسئولیت پذیری و استقلال را نخواهد چشید و همواره برای تجربه ی شادی و خوشبختی، چشم به راه دیگریست. کسی که بتواند جای او تصمیم بگیرد و سرنوشت زندگیش را به او بسپارد. بسیاری از دختران خواسته یا ناخواسته دچار این سندروم هستند، در این مطلب درباره این اختلال بیشتر توضیح میدهیم:
اولین بار «کولت داولینگ» (Colette Dowling) در کتاب «ترس پنهان زنها از استقلال» از عنوان عقده سیندرلا نام برد، منظور وی اتکای بیش از اندازه زنان در زمینه های مختلف مالی، عاطفی و رفتاری به مردان بود. او اشاره میکند که ترس ناخودآگاهانه زنان از استقلال و خودکفایی همواره آنها را در سایه حمایت افراطی مردان نگه داشته است. آنچه زن امروز را دچار تعارضات بسیار کرده حفظ مرزهای وابستگی و استقلال است که سندروم سیندرلا در به وجود آمدن آن دخیل بوده است.
«عقده سیندرلا» یا «سندرم سیندرلا» عارضه ای اجتماعی است که معمولا گریبانگیر دختران جوان میشود. آرزوی آنان در قالب ازدواج از راه رسیدن «شهزاده ای با اسب سم طلا» که البته میتواند امروزه اتومبیل گرانقیمت هم باشد و آنان را چشم بسته به شهر آرزوهایشان ببرد که در آنجا هر چه بخواهند یا هوسش را کرده باشند در اختیارشان باشد، خلاصه میشود.
مبتلایان به این عارضه کاری ندارند که این شاهزاده اسب یا ماشین سوار چندسالش است؟ تحصیلاتش چه میزان است؟ خانواده اش چگونه اند؟ از نظر اخلاقی صلاحیت دارد یا اجازه میدهد همسرش به مطالعات تحصیلی خود ادامه دهد؟ نظرش درباره خانواده و ازدواج چیست؟ آیا ازدواج را یک قرارداد اجتماعی دوطرفه میداند یا بر این باور است که وقتی به پای زنی پول میریزد در حقیقت او را میخرد و به این ترتیب حق هر نوع اعتراض از جنس خریداری شده سلب میشود؟
برای مبتلایان به «سندروم سیندرلا» تفاهم فرهنگی اصلا لازم نیست؛ همینطور تفاهم روحی. برای آنها قرارداد ازدواج، نوعی قرارداد خرید و فروش شمرده میشود.
دکتر سمیرا وکیلها - جامعه شناس - درباره نقش والدین در بروز چنین حالتی در دختران میگوید: «خیلی از ما به دلیل تحمیل عقده های به دل نشسته و به ارث رسیده از مادرانمان این موضوع را تجربه کرده ایم. دلیل افسردگی و پژمردگی دخترانمان در سنین جوانی انتظاری است که جامعه یا بهتر بگویم من و شما بدون آینده نگری برایشان به وجود آورده ایم. این خیلی بد است که ما برای انسانهایی که باید خودشان در تعیین سرنوشتشان که به اقتضای استعداد ذاتی تامل کنند و تصمیم بگیرند، دخالت میکنیم. گاه فراموش میکنیم که ارزشها در بستر سرمایه های مختلف اجتماعی و فرهنگی گونه های متفاوتی دارند و ما عنصر مزاحمی در شکل گیری ارزشها و احساسات میشویم.»
«گاه جهت دهی خودخواهانه ما، مسیر همواری که مستعد رشد یک انسان است را منجر به خاموشی و انتظارات فرسنگها دور از منطق میکند و این آسیبی است که از باور آغاز میشود و با رویارویی با بیرحمترین حکمتهای زندگی به خرد شدن دخترانی منجر میشود که ما امید سازندگی از آنها داشته ایم.»
«خیلی از مادران با جملاتی مثل «انشاءالله عروس شوی!» و «انشاءالله یک بخت خوب نصیبت شود.» برای دخترانشان دعای خیر میکنند، اما چه خوب است در تعریف دختران بگوییم چه دختر باعرضه ای، چه دختر مهربان یا چه دختر باهوشی! دختران ما باید یاد بگیرند که مقابله با ساختارهای غیر قابل اعتماد جامعه فقط زیبایی نمیطلبد؛ بلکه به هوش و زرنگی هم خیلی نیاز دارند.»
سندروم سیندرلا همه بخشهای زندگی زنان را تحت الشعاع قرار میدهد. معمولا هویت خود قربانی وابستگی به دیگری میکنند. آنها یاد میگیرند که در هر زمینهای نیاز به کسب اجازه یا گرفتن حمایت از مردان دارند. تصمیم گیری قاطعانه برای آنها کار بسیار دشواری خواهد بود. این عدم قطعیت را در میان تک تک کلماتشان هم میتوان یافت. بسیاری از این زنان دچار شخصیت وابسته نیز هستند.
برای مثال زنها در بیان نظرشان بسیار بیشتر از عبارتهای «فکر کنم»، «شاید» یا «مطمئن نیستم» استفاده میکنند. این اختلاف در گفتار نه تنها نشانی از باور به تفاوت در تواناییهایی زن و مرد است، بلکه خود میتواند منشأ ایجاد این اختلاف باشد. زنانی که از جانب خودشان پذیرفته نشوند چگونه میتوانند در یک رابطه موفق ظاهر شوند. همه آنچه از خودشان در ذهن دارند از فیلتر ذهن مردان میگذرد و این تاییدخواهی افراطی جز یک حس استیصال مدام برای آنها چیزی نخواهد داشت. این جاست که اغلب آنها دچار نوعی درماندگی آموخته شدهاند و باور کردهاند که به تنهایی در هیچ زمینه ای نمیتواند موفق شوند.
از آنجا که ریشه های سندروم سیندرلا با شیوه های یادگیری و تربیت در ارتباط است، پیش گیری از آن نیز با دقت بر آموزه های تربیتی اتفاق میافتد. لازم است والدین با نگاهی یکسان و به دور از تبعیض جنسیتی به تربیت فرزندان خود بپردازند.
علاوه بر این به کار گیری سبکهای فرزندپروری اهمیت زیادی در این رابطه پیدا میکند. والدین باید سبک فرزندپروری مشابهی برای فرزندانشان به کار ببرند. فرزندان باید یاد بگیرند که زنها موجودات چند وجهی هستند و از عهده هر کاری برمیآیند و برای خوشبخت شدن به کسی نیاز ندارند. به بچه ها بیاموزید استقلال ارزشمند است و چنانچه فرصت استقلال داشتند، باید از آن بهره گرفت.
دخترها را از کودکی تشویق کنید، مسئولیت پذیر باشند. در گام نخست به دنبال رفع مشکلاتشان بدون وابستگی به دیگران باشند. آنها باید یاد بگیرند برای خوشبخت شدن نیاز به شاهزادهای با اسب سفید ندارند. هر چه دخترها بیاموزند که خود را دقیقتر بشناسند و برای تحقق خواسته های خود قاطعانه قدم بردارند برای مبتلا نشدن به سندروم سیندرلا مصونتر خواهند بود.
اما علاوه بر اینها باید به پسران کودک نیز بیاموزیم که زنان نیز مانند خودشان هویت انسانی دارند. شخصیت ارزشمندی دارند و آنها نیز مانند خودشان زندگی میکنند. این مسئله به مردان نیز در آینده زمانی که میخواهند ازدواج کنند به آنها کمک میکند تا نگاه انسانی به زنان داشته باشند و همسر بهتری برای آنان شوند. حتی در سپردن مسئولیت به همسرانشان پذیرش و استقبال بیشتری داشته باشند.
منابع:
توان درمان
باشگاه خبرنگاران
ایسنا
هنر زندگی
گردآوری: آفتاب
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403