امیرخسرو دهلوی عارف و شاعر بزرگ پارسیگوی هند بنا بر استناد به بیتهای شعری که منتسب به او است در ۶۵۲ قمری در پتیالی هند دیده به جهان گشود. پدرش سیفالدین محمود از امرای قبیله «لاچین» از ترکان ختایی ماوراءالنهر بود که بعد از حمله مغولان مانند بسیاری از ساکنان نواحی شرقی فلات ایران به هندوستان رفت و به خدمت «شمسالدین اِلتُتمش» امیر دهلی درآمد. (۱) دهلوی پس از فراگیری علم و دانش به شاعری پرداخت، سپس به دربار پادشاهان هند رفت. در حقیقت این شاعر نامدار بخش عمده زندگی خود را در خدمت به سلاطین مختلف روزگارش گذراند، وی مدتی در درگاه جلال الدین فیروز شاه بنیانگذار و نخستین پادشاه سلسلۀ خَلْجی دهلی اقامت داشت و لقب امیری گرفت اما عاملی که باعث پیشرفت وی در عرصه شعر و شاعری شد، شاگردی نزد یکی از برجسته ترین مشایخ و عارفان آن دوره یعنی شیخ نظام الدین محمد بن احمد دهلوی معروف به نظام اولیاء بود.
تصنیفها و منظومهها شعری
این شاعر هندی پارسی گوی، خالق کتاب دیوان امیرخسرو بود که شامل پنج دفتر و هر یک دارای دیباچهای متضمّن سوانح عمر و نکاتی در اسلوب شعری او به قلم خود شاعر است: تحفةالصّغر (سرودههای ۱۶ تا ۱۹سالگی، شامل قصیدهها، غزلها، ترجیعبندها و زندگینامه مشروح شاعر)؛ وسطالحیوة (سرودههای شاعر از ۲۰ تا حدود ۳۲ سالگی، شامل قصیدهها، ترجیعبندها، قطعهها، غزلها و رباعیها که قصیدههای این دیوان در ستایش «نظامالدین اولیاء، علاء الدّین محمّد و معزّالدّین کیقباد» است)؛ غرّةالکمال (سرودههای ۳۴ تا ۴۳ سالگی او، شامل قصیدهها، ترجیعبندها و قطعهها با مقدمهای مبسوط که در آن شرح زندگانی او به تفصیل آمدهاست)؛ بقیة نقیّه (سرودههای دوران پیری شاعر، شامل قصیدهها، ترجیعبندها، رباعیها و یک مثنوی کوتاه که این دیوان حاوی مدیحه هایی است، درباره علاءالدّین محمدشاه، پسر او، بعضی امیران دیگر و نیز مرثیهای در مرگ محمدشاه)؛ نهایةالکمال (سرودههای واپسین سالهای حیات شاعر که شامل ترجیعبند، مثنوی، رباعی، غزل و نیز قصیدههایی در مدح سلطان غیاثالدین و مرثیه سلطان قطبالدین مبارکشاه می شود.)
از دیگر تصنیفها و منظومههای او می توان به قرانالسعدین (مجموعهای از یک سلسله تشبیهات عالی قلمی که مسایل و موضوعات مختلف را مجسم میسازد)، نه سپهر (شامل ۹ بخش که در بحرهای مختلف سروده شدهاست)، مفتاحالفتوح، مثنوی دولرانی و خضرخان (عشقهای خضرخان پسر علاءالدین با دولرانی دختر امیر گجرات که گذشته از مزایای ادبی، ارزش تاریخی و اجتماعی هم دارند) و سه شاهزاده سرندیپی (افسانهای ایرانی که لغت رایج سرندیپیتی در زبانهای غربی از آن سرچشمه گرفته) اشاره کرد.
آثار منثور
دهلوی علاوه بر شاعری در زمینههای زبانشناسی، موسیقی، تصوف و نجوم نیز تجربه و جایگاه مهمی داشته و این تجربیات در شکلگیری سبک ادبی او بهویژه در "مثنوی نه سپهر" مؤثر بوده است. امیرخسرو در سرزمین هند رشد کرده و به زبان فارسی شعر گفته و حافظۀ ادبی او آکنده از موضوعات و مضامینی است که برای شناخت سیر تحول زبان و ادب فارسی ارزشمند است. امروزه نوعی موسیقی در هند وجود دارد که بدان "هندوستانی موسیقی" می گویند، این موسیقی با مشارکت موسیقی ایرانی و آسیای مرکزی در موسیقی سنتی هند ادغام شده و شیوه ای نو به وجود آورده است، امیرخسرو در این امر سهم بزرگی داشت. (۲)
وی در نثر هم آثار بی بدیلی از خود به یادگار نهاده است که از جمله آن می توان به رسایلالاعجاز یا اعجاز خسروی در ذکر قواعد انشاء زبان فارسی اشاره کرد. از جمله اسناد ارزشمندی که در این اثر آمده فتح نامه ای است که به مناسبت پیروزی بلبن بر طغرل، حاکم شورشی لکنوتی (بنگاله) نگاشته شده و در پنج رساله به نگارش درآمده است.
از دیگر آثار منثور او می توان از خزائنالفتوح، معروف به تاریخ علایی در تاریخ سلطان علاءالدین محمد خلجی نام برد.
اهمیت و ویژگی آثار
دهلوی یکی از پرکارترین شاعران پارسیگوی بود که بنا به گفته جامی، ۹۹ کتاب تصنیف کرده است. همچنین از جمله نخستین و موفقترین افرادی بود که از نظامی گنجوی تقلید کرد و در مثنوی تابع وی بود. در این خصوص یان ریپکا مترجم و استاد زبان فارسی اهل چکسلواکی مینویسد: اهمیت آثار امیر خسرو در ادبیات فارسی از این جهت چشم گیر است که در خمسه او داستان های رمانتیک برجسته و اشعار حماسی ممتازی دیده می شود که موضوع های آن ها را از نظامی اقتباس کرده است. وی رویدادها را به شکل های گوناگون تصویر کرده و آنچنان با سخنوری و بلاغت موضوع ها را پرورانده که گویی در مهارت و استادی دست کمی از نظامی نداشته است اما او به ژرفای فلسفه زندگی و مسایل حاد اجتماعی توجهی نکرده در عین حال تردیدی نیست که این تنزل سطح با سلیقه مردم زمان خسرو هم آهنگ بوده است
در غزل از پیروان سعدی در قصیده از سنایی و خاقانی تقلید میکرد. (۳) البته اگرچه دهلوی بسیاری از اشعار خود را به تقلید از شاعران بزرگ سروده است اما به دلیل استعداد هنری بالا و به سبب اینکه او در محیط جدیدی از ادب فارسی تربیت شده و لهجهای نو و ترکیباتی تازه و اندیشههایی خاص نصیبش شده بود، طبعا تازگیهای بسیار در سخن وی مشاهده میشود و بسیاری از مضامین نو و ابیات منتخب در آثار او را می توان دید و مسلما به همین سبب است که شاعران و نویسندگان، از او بارها به استادی یاد کردهاند.(۴)
یکی از دلایل موفقیت این شاعر نامدار آشنایی با زبان های فارسی، ترکی، عربی و هندی بود که از این طریق توانست اطلاعات خوبی در اشعار خود به آیندگان منتقل کند. علاوه بر شاعری، وی در موسیقی هندی و ایرانی مهارت داشت و این نوع موسیقی ها را به خوبی می شناخت.
دهلوی در واقع یکی از مهمترین شاخصها در۲ ادبیات بزرگ مشرق، یعنی فارسی و هندی محسوب میشد و به دلیل برخی ویژگیها از جمله ۲ زبانی بودن شاعر، سهم او در توسعه غزل به عنوان یک نوع ادبی، ایجاد غنا در انواع ادبی فارسی با محتوا و زبان هندی، بنیانگذاری اشعار «نظیر» که بعدها سرودن آن در ادبیات کشورهای آسیای میانه و صغیر گسترش یافت و توسعه موضوعات نظم فارسی بسیار مورد توجه است. در آثار او سبک تصویر صوفیانه عراقی و سبک زینتی هندی، با هم پیوند پیدا کرده اند و عناصر صوفیانه در بیشتر غزلیات او نقش زینتی دارند. همچنین غزلیات دهلوی تحت تأثیر صوفیسم که یکی از عوامل گسترش ادبیات کلاسیک فارسی است، سروده شده اند. (۵)
خاموشی
وی سرانجام در ۷۵ سالگی در ۷۲۵ هجری قمری در دهلی وفات یافت. آرامگاه او در یکی از محلههای شلوغ و پرتراکم دهلی که بنام نظامالدین اولیاء معروف است و نزدیک به ایستگاه قطار شهری بمبئی به نام ایستگاه قطار نظامالدین و در نزدیکی آرامگاه همایون واقع شده میزبان جمع کثیری از مردم و زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.
منابع:
۱- امیر خسرو دهلوی، صفا، ذبیحالله؛ تهران، دانشگاه تهران، بیتا، ص۷.
۲- امیرخسرو دهلوی، عالی محمودی، امیدوار؛ نوریان، سید مهدی؛ پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی پاییز ۱۳۹۴ - شماره ۲۱ (۲۶ صفحه - از ۱۳۷ تا ۱۶۲ )
۳- تاریخ ادبیات ایران، صفا، ذبیحالله؛ تهران، فردوس، ۱۳۶۹، جلد سوم، چاپ ششم، ص۷۸۰.
۴- خمسه، دهلوی، امیر خسرو؛ تصحیح و مقدمه: امیراحمد اشرفی، تهران، شقایق، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۷۸۷.
۵- ریختشناسی و عناصر زینتی عرفانی اشعار امیر خسرو دهلوی نوشته نرگس یدی، عباسعلی وفایی، دوره ۴، شماره ۱۸ - شماره پیاپی ۱۸، زمستان ۱۳۹۲
گشت چو ثابت که به هند است هوا
نایب جنت ز بسی برگ و نوا
چون بهر اقلیم که جنبد قلمی
نیست به از دانش حکمت رقمی
گر به حکمت سخن از روم شده
فلسفه ز آنجا همه معلوم شده
رومی از آن گونه که افگند برون
برهمنان داشت از آن مایه فزون
لیک ازیشان چو بجسته است کسی
آن همه در پرده نماندهست بسی
من قدری بر سر این کار شدم
در دلشان محرم اسرار شدم
هر چه به اندازهی خود رمز خرد
جستم از آن قوم نبود از در رد
جز بالهی، که در آن عرصه درون
عقل زبون است، خرامند نگون
هند و تنها نه در آن ره شده گم
فلسفه را نیز در آن صد شتلم
معترف وحدت و هستی و قدم
قدر ایجاد همه بعد عدم
رازق هر پر هنر و بی هنری
عمر بر جادهی هر جانوری
خالق افعال نیکی و بدی
حکمت و حکمش ازلی و ابدی
فعال مختار و مجازی به عمل
عالم هر کلی و جزوی ز ازل
این همه را گشت به تحقیق مقر
نی چو بسی طایفه بر کذب مفر
عیسویان زوج و ولد بسته بدو
هندو ازین جنس نه پیوسته برو
قوم مجسم رقم از جسم زده
برهمنان نی دم از این قسم زده
قوم مشبه سوی تشبیه شده
هندو ازین هاش به تنبیه شده
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403