اغلب فرقهها و گروههای این سه مذهب عمده، پیوند اعضاء را با شرایط خاص خود پذیرفتهاند.
پیوند در دین مسیح:
در مذهب مسیحیت اکثر شاخههای عمده آن با اهدفی عضو و پیوند مخالفتی ندارند.
فرقه کاتولیک:
شاخه اصلی کاتولیک که تحت سرپرستی کلیسای واتیکان قرار دارد، از نظر اخلاقی، پیوند و اهدای عضو را جایز دانسته و آن را بهعنوان یک عمل خیر تشویق مینماید. از دیدگاه کاتولیکها فروش عضو نیز مانعی ندارد.
فرقه پروتستان:
این فرقه بهدلیل گروههای متعددی که زیر چتر آن هستند، بیان کلی از دیدگاههای خود در مورد پیوند و اهدا عضو نداشته است، اما اغلب فرقهها انجام پیوند و اهدای عضو را مقید به تصمیم خود شخص میدانند هر چند برخی از فرقهها نیز آن را تشویق مینمایند.
فرقه ارتدکس:
این فرقه مخالفتی با امر پیوند و دادن عضو ندارد. کلیسای ارتدکس اهدای عضو حتی برای انجام تجربیات و پژوهشهای علمی را نیز ممنوع نمیداند.
پیوند در دین یهود:
اغلب فرق دین یهود، اهدای عضو را قابل قبول میدانند. فرقههای محافظهکار و طرفدار اصلاح یهود، مرگ مغزی را آسانتر از فرقههای ارتدکس و نیز Hasidic میپذیرند. در مذهب یهود که نجات جان انسان بر تمام قوانین و مقررات اولویت دارد؛ به جزء در سه مورد: قتل نفس، زنا و بتپرستی. از نظر آنها اهدای عضو برای نجات انسانها، مجاز است ولی برای انجام تجربیات و پژوهش خیر. عمل پیوند باید با توجه کامل به مقام انسانی و احترام به فرد مرده صورت بگیرد. از نظر یهود دفن میت نباید به تأخیر بیفتد مگر حفظ حیات دیگری موقوف بر آن باشد. با توجه به این امر، اتوپسی و نیز پیوند عضو با شرایط خود مجاز میشود و مرگ مغزی نیز با معیارهای علمی مشخص، پذیرفته شده است.
پیوند در دین زرتشت:
زرتشتیان جهان که عمدتاً در کشور هند و ایران بهسر میبرند دارای دو گروه ارتدکس و لیبرال هستند. زرتشتیهای ارتدکس که ترانسفورزیون خون را یک آلودگی و لوث برای بدن میدانند در مورد پیوند نیز نظر مشابهی داشته و لذا تمایلی به دادن و گرفتن عضو ندارند.
پیوند در باور بودائیها:
بودائیها اعتقاد دارند که دادن عضو به وجدان و شعور فرد بستگی دارد و احساس همدردی و شفقتی که در این عمل وجود دارد ارزش بالائی برای آن ایجاد میکند. در دین بودا خواسته فرد اهمیت زیادی دارد. و بسیاری از خانوادهها تا مطمئن نباشند که فرد مورد علاقه آنها مایل به اهدای عضو بوده است، اجازه به دادن عضو نمیدهند.
پیوند در اسلام:
مذهب اسلام برای حفظ جان انسانها ارزش ویژهای قائل است و هر عملی را که درمان و حفظ جان انسان محسوب شود مورد قبول قرار میدهد. با این حساب اصل رضایت فرد دهنده یک اصل مهم در اسلام است. همچنین حفظ احترام میت یک شرط ضروری است. حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۳ ضمن بحث جالبی بعضی از ایرادهای اساسی که به پیوند گرفته شده را با استدلال فقهی پاسخ داده و عمل پیوند را از نظر اسلام مجاز و صحیح شمرده است. از سوی دیگر علمای اهل تسنن نیز در این زمینه اجماع قابل قبولی دارند. از جمله در سال ۱۹۸۲ انجمن علمای اهل سنت به مجاز بودن پیوند عضو فتوا دادند. فتواهای دیگری نیز در این زمینه صادر شده است. در کنفرانسی که سال ۱۹۸۹ تشکیل شد، بعضی از علمای اسلامی ضمن اشاره به احترام بدن انسان و تأکید بر اینکه نباید بدن انسان (مرده یا زنده) دچار آسیب شود، اشاره کردهاند که استفاده از بدن انسان در راهی که مورد رضایت خداوند است، مجاز دانسته شده است.
قطع و برداشت عضو در حال حیات
دیدگاه جواز: برای جواز برداشت اعضاء بدن انسان زنده، به آیاتی از قرآن و برخی احادیث، استدلال و دلائلی آورده شده که بهصورت مختصر اشاره میشود:
۱. سلطنت انسان بر خود
آیات مبارکه: ”قال ربی انی لا املک الا نفسی و أخی“ (سوره مائده، آیه ۲۵) و نیز ”النبی أولی بالمؤمنین من انفسهم“ (سوره احزاب، آیه ۶) برای اثبات این دلیل مورد استفاده قرار گرفتهاند. البته استناد به این آیات در رابطه با سلطنت انسان بر خود و از همه مهمتر در چگونگی اعمال آن از نظر شرع است.
۲. فایده تفویض کارهای مؤمن بهخود او
محمد بن یعقوب در سندی موثق از حضرت صادق (ع) نقل میکند که فرمودهاند:
”خدای عزوجل همه کارهای مومن را بهخودش واگذار کرده است ولی به او اختیار نداده است که خود را خوار کند.“
برخی از طرفداران پیوند اعضاء از این روایت و روایات مشابه دیگری استفاده کردهاند مبنی بر این که تنها رضایت و اجازه خود شخص برای جواز شرعی عمل کافی است. ظاهر این روایات گرچه عام است و شامل همه کارهای مؤمن میشود، ولی قطعاً به حکم عقل مقید خواهند بود.
۳. لزوم انجام کارهای خیر
آیه کریمه ”ولکل وجهه هو مولیها فاستبقوا الخیرات أین تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله علی کل شیء قدیر“ (هر کسی را راهی است به سوی حق که بدان راه یابد، پس بشتابید بهسوی خیرات که هر کجا باشید همه شما را خداوند به محشر خواهد آورد. البته خدا به هر چیز توانا است) بر لزوم پیشی گرفتن در کارهای خیر دلالت دارد. آیه ۴۸ سوره مائده نیز چنین معنائی را در بردارد. خداوند متعال ما را به مساعدت و پیشی گرفتن در کارهای خیر فرمان داده است و شکی نیست که حفظ جان انسانها از مهمترین خیرات است؛ چرا که خداوند متعال، حفظ جان یک انسان را برابر با حفظ جان همه انسانها قرار داده است.
آیا پیوند عضو جایز است یا نه؟
در حکم شرعی مترتب بر پیوند عضو، دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه جواز و دیدگاه حرمت.
از ”دیدگاه جواز“ پیوند، عملی است جایز و منظور از جواز در این بحث، به معنای اعم است که با وجوب، استحباب و اباحه سازگار است. ادله موجود دراین مورد عبارتند از:
دلیل اول: اصل عملی برائت
اگر در جواز و عدم جواز پیوند شرکت داشته باشیم، اصل جواز و برائت ذمه مکلف است. البته اصولیها و اخباریها در اینکه اصل جاری در شبهات حکمیه، برائت است یا احتیاط، اختلافنظر دارند، ولی با ملاحظه مباحث مطرح شده در کتب اصولی، حق همان جریان برائت است. بنابراین نوبت به اشتغال و احتیاط شرعی و بلکه عقلی نمیرسد.
دلیل دوم: روایت اسحاق بن عمار
شیخ طوسی به اسناد خود از اسحاق بن عمار از حضرت باقر (ع) نقل میکند که مردی که بخشی از گوش دیگری را بریده بود، توسط امیرالمومنین قصاص شد. این فرد بخش قطع شده را بهجای اول چسبانید که پس از مدتی التیام یافت و به حالت عادی برگشت. حضرت او را طلبید و دوباره گوشش را برید و دفن کرد. سپس فرمود: قصاص به واسطه نقص و عیب است.