وقتی كه قرار است موضوع گزارشت ?جشنوارهها و تأثیر آن بر پرورش نخبگان? باشد، مطمئناً باید سراغ كسانی رفت كه یا در جشنوارهها شركت كردهاند. افتخاراتی به دست آوردهاند و اكنون در عرصه هنر و ادب برای خود یلی هستند و یا كسانی كه آرزو دارند، روزی روزگاری آثارشان در جشنوارهها پذیرفته شود و ثمره تلاشهای خود را ببینند. این روزها به هر كجا كه سرك میكشی ـ بخصوص محافل علمی، ادبی ـ سخن گفتن از جشنوارههای فیلم و تئاتر فجر، شركتكنندگان، آثار برگزیده، هیأت داوران و... گرمابخش این محافل است. هنرمندان نیز سخت در تكاپو هستند تا بتوانند آثارشان را به جشنواره برسانند و مورد پسند هیأت داوران و مخاطبان قرار بگیرد. در این وانفسا رفت و آمدهای بیقرارانه، پیدا كردن هنرمندانی كه بتوانند درباره موضوع گزارش گفتوگو كنند، كمی دشوار است. اما باید رفت تا به نتیجه رسید. چندین سال است كه در كشور ما جشنوارههای مختلف سینمایی، تئاتر، موسیقی، ادبیات و... برگزار میشود هركدام هم طرفداران خاص خودش را دارد. برگزاری این جشنوارهها چه تأثیرات مثبت و یا منفی را برای فرهنگ، هنر و ادبیات ما دارد؟ اصلاً برگزاری چنین جشنوارههایی مقرون به صرفه هست؟
شناسایی استعدادها
ناصر شفق فیلمساز معتقد است كه به هر دلیل و با هر سلیقهای كه به برگزاری جشنوارهها فكر كنیم، نتایج مثبت و درخور توجهای دارد. چراكه در این جشنوارهها بحث مهم رقابت بین هنرمندان مطرح است و رقابت همیشه میتواند موجب افزایش كارآیی و بالا رفتن كیفیت كار شود و از طرفی نیز با رقابت در این میدان، بسیاری از استعدادها و نخبگان شناسایی میشوند. دكتر شاهین فرحت موسیقیدان و آهنگساز نیز جوانگرایی و تشویق جوانان برای ادامه كار را جزء آثار مثبت برگزاری جشنوارهها میداند و میگوید: ?از آنجائیكه حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد شركتكنندگان جشنوارهها جوانان هستند این امر باعث تشویق نسل جوان به كار و تلاش در عرصه موسیقی، تئاتر و... میشود. این تشویق نیز از رقابتی ناشی میشود كه در جشنوارهها وجود دارد. رقابت باعث میشود كه هنرمندان بیشتر تلاش كنند و این تلاش بیشتر، باعث شكوفایی خلاقیتها میشود و گاهی حتی سرنوشت زندگی یك هنرمند جوان در چنین جشنوارههای تغییر میكند جوانی كه ناامید است و از كار هنری سرخورده است با تشویق شدن در جشنواره میتواند در آینده به یك نخبه تبدیل شود?. وقتی كه بحث رقابت و برنده شدن به میان میآید خیلی از آدمها سعی میكنند كه در مسابقه پیروز شوند. این رقابت همهجا میتواند باشد فرقی نمیكند كه كجا و در چه عرصهای باشد. گاهی این رقابت در جشنوارههای فرهنگی، هنری، ادبی و... ظاهر میشود و گاهی در مرتبه بالاتر یعنی زندگی به قول شاعر
?زندگی صحنه یكتای هنرمندی ماست
هركسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به یاد?
زندگی هم میدان مسابقهای است كه آدمها بازیگران این صحنه و میدان هستند، میدانی كه سخت باید تلاش كرد تا پیروز میدان شد. هادی مرزبان از فعالین عرصه تئاتر از زاویه دیگری به جشنوارهها نگاه میكند.نگاهی كه شاید افراد كمتری از آن بهره میبرند: ?برگزاری جشنوارهها علاوه بر اینكه محل ارائه آثار و شناسایی استعدادهاست، محل تعاطی و برخورد افكار نیز هست. به این معنی كه نخبگان همدیگر را میشناسند. به افكار یكدیگر بیشتر آشنا میشوند و به نقد یكدیگر نیز میپردازند. این نقد افكار باعث صیقل خوردن و شكوفایی میشود?. رضا مهدوی، رئیس مركز موسیقی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز جشنوارهها را نماد فرهنگ ملی و قومی هر كشوری میداند كه باید بزرگان هر رشته در آن بهعنوان یك حركت اجتماعی و سیاسی برخاسته از اقشار مختلف مردم حضور پیدا كنند و جوانان پرتلاش و نخبه هنری را در كنار خودشان در این جشنوارهها معرفی كنند.
ضعفهای جشنوارهها
در كشور ما رسم بر این است كه یا بیش از حد انتقاد كنیم و همه چیز را زیر سؤال ببریم و یا اینكه فقط نقاط مثبت را ببینیم و به نقاط منفی توجه نكنیم یعنی افراط و تفریط و ?خیرالامور اوسطها? را رها میكنیم.جشنوارهها با همه قدمهای مثبت و نتایج شایستهای كه برداشتهاند، آیا میتوان نقاط منفی در كارنامه آنها پیدا كرد؟
رضا مهدوی رئیس مركز موسیقی حوزه هنری به شرایط كمرنگ شدن جایگاه جشنوارهها اشاره میكند و میگوید: ?زمانی كه این جشنوارهها تبدیل به كارناوال یا صرفاً حركتهای نمادین عرصه خاصی از زمان و برداشتهای صرفاً سیاسی عدهای برای گرفتن امكانات بعدی میشود، طبیعی است كه جایگاه واقعی جشنواره كمرنگ میشود و اهل فن از آن كناره میگیرند در چنین حالتی جا برای عرضاندام غیرحرفهایها باز میشود?. مهدوی با مقایسه جشنوارهها در دهه اول انقلاب با جشنوارههای بعد از آن نتیجه میگیرد كه جشنوارههای دهه اول،هم از نظر كمی و هم كیفی بهتر از جشنوارههای دهه دوم برگزار میشد.مهدوی علت چنین موضوعی را تغییر در شرایط موجود میداند: ?شاید در آن زمان روحیه و حس شفافی هم در مسئولان و هم هنرمندان وجود داشت. اما هنگامی كه همه چیز رنگ و بوی اقتصادی گرفت بخصوص مسئولان و برخی از هنرمندان، كار به چالش كشیده شد كه اثرات نامطلوبش را اكنون شاهد هستیم.وقتی كه هنرمندی برای یك امر خداپسندانه برنامهای را تدارك میبیند چندین شرط اعلام میكنند و مدیریتهای هنری نیز همچنان به مباحث تبلیغاتی خود بیشتر ارج مینهند تا پیشرفت و تبیین جایگاه هنر و هنرمند و این خود باعث بیاعتمادی هنرمندان و مدیریتهای دولتی و هرج و مرج در نوع ساختار و تفكر موسیقایی جامعه میشود?. علیرضا قزوه شاعر و فعال عرصه ادبیات، عدم اطلاعرسانی درست و استقبال كم را دو مشكل عمده جشنواره میداند كه اگر این دو برطرف شوند موفقیتها بیشتر میشود. دكتر شاهین فرحت نیز ضعف عمده جشنوارهها را در مراسم برگزاری، افتتاحیه، اختتامیه میداند و میگوید: ?متأسفانه در برگزاری جشنواره نظم و انضباطی كه لازمه كار است كمتر به چشم میخورد در شروع برنامه، اجرای برنامهها نوعی به همریختگی و بیبرنامگی دیده میشود كه برای رفع آن باید بیشتر تلاش كرد?.
نخبهپروری:
مهمترین بحث ما در این گزارش ?نخبهپروری در جشنوارهها? است كه میخواهیم بعد از همه صغری، كبری چیدنها به هدف اصلی برسیم. بسیاری از اهالی هنر و ادب و یا حتی كسانی كه از دور دستی به آتش دارند مایلند بدانند و یا بگویند كه پس از گذشت چندین سال از برگزاری جشنوارههای مختلف فرهنگی، هنری، ادبی و... توانستهایم نخبهپروری كنیم؟ یا اینكه با از دست دادن فرصتها نخبهسوزی كردهایم تا نخبهپروری؟