رالف خرابکار عنوان انیمیشنی از والت دیزنی بود که در سال ۲۰۱۱ مهمان پرده سینماها شد و توانست جمع کثیری از گیمرها (به خصوص رترو گیمرها یعنی افرادی که بازیهای کلاسیک و قدیمی را بیشتر دوست دارند) را به سمت خود جلب کند. رالف خرابکار علی رغم ایرادات ریز و درشتی که داشت با انبوه ایستراگها و ادای دینها به بازیهای مختلف، توانست با اقبال عمومی مواجه شود. ساخت قسمت دوم این انیمیشن با توجه به پیشرفت تکنولوژی و توسعه و رشد اینترنت در این سالها صورت گرفته و تصمیم بر این شده که رالف این بار به دنیای وب سر بزند. انیمیشن Ralph Breaks The Internet همین داستان را روایت میکند.
استودیو انیمیشن سازی والت دیزنی جدا و مستقل از استودیو پیکسار کار میکند و آثاری که توسط آن تولید میشود، بالا و پایین بسیاری دارد. این استودیو هم کارهای نه چندان جالبی مثل خانواده رابینسونها ساخته و هم آثار قابل توجهی مثل فروزن و زوتوپیا را عرضه کرده است. رالف خرابکار در بین آثار متوسط این استودیو قرار میگرفت و قسمت دوم آن هم تقریبا همان راه را پیش میرود.
داستان از چند سال بعد از پایان وقایع قسمت اول آغاز میشود و ما میفهمیم که دو کاراکتر اصلی داستان یعنی رالف و وانلوپه همچنان در مغازه بازیهای آرکید زندگی میکنند و امور خود را میگذرانند. هر دوی آنها در بازیهای مخصوص خود نقش آفرینی میکنند و زندگیشان یکنواخت میگذرد.وانلوپه از این روزمرگی خسته شده و رالف تصمیم میگیرد که کمی هیجان وارد زندگی او کند. دست گلی که رالف به بار میدهد اما باعث خراب شدن دستگاه آرکید بازی مخصوص شوگر راش شده و صاحب مغازه تصمیم میگیرد که دستگاه را اوراق کند.
اوراق کردن دستگاه آرکید به مثابه مرگ تمامی کاراکترهای زنده درون بازی هست و رالف که میبیند گند بزرگی زده، تصمیم میگیرد خودش آستین بالا زده و کارها را راست و ریست کند. او متوجه میشود که در دنیایی به نام اینترنت، سایتی به اسم Ebay وجود دارد که در آن لوازم قدیمی و کلکسیونی هم فروخته میشود و یک نفر کنترلر خراب شده دستگاه آرکید شوگر راش را برای فروش گذاشته است. رالف با وانلوپه از مرزهای ممنوعه وایفای عبور کرده و با وارد شدن به داخل مودم، پا به جهان وب میگذارند؛ جهانی که حد و مرز نمیشناسد و پر از مکانهای جورواجور است.
پیش از انیمیشن Ralph Breaks The Internet، دنیای اینترنت در اثر ضعیف انیمیشن Emoji The Movie به تصویر کشیده شده بود. تصویری که Ralph Breaks The Internet هم از اینترنت میدهد تا حدی شبیه به آن اثر است ولی زرق و برق بیشتری دارد و برگ برنده اصلی اش به دست سازنده اثر یعنی والت دیزنی است. والت دیزنی توانسته با آوردن شخصیتهای محبوبی که حق کپی رایتشان دست خودش است، این جهان تکراری و قبلا دیده شده در انیمیشن ایموجی را جذابتر کرده و آن را اعتلا بخشد.
از آنسو صداپیشگان قهار و ایستراگهای متعدد در طول انیمیشن نیز از دیگر ویژگیهای انیمیشن Ralph Breaks The Internet هستند که کار را از یک اثر ضعیف به اثری متوسط رسانیدهاند. راستش را بخواهید ساخت انیمیشن Ralph Breaks The Internet هیچ توجیه و منطق خاصی نداشته مگر تبلیغات و تبلیغات. والت دیزنی از این اثر خوب پولی به جیب میزند و در عین حال با کمک شرکتهای مجازی و دیجیتال و همچنین کاراکترهای محبوب خود اثری میسازد که نوجوان امروزی با دیدنش به وجد میآید.
ترفندهایی از جمله به کار بردن از گل گدوت، بازیگر محبوب این روزهای هالیوودی که با نقش واندروومن شناخته میشود، هم خوب جواب داده و گدوت در اولین کار صداپیشگی خود در نقش زنی بزن بهادر به نام شنک خوب میدرخشد. اما مهمترین ترفند والت دیزنی نه گل گدوت بوده و نه دیگر صداپیشگان موفقی چون جان سی رایلی در نقش رالف سارا سلیورمن و در نقش وانلوپه (که هر دو کمدینهای خوبی هستند) بلکه جادوی پرنسسهای والت دیزنی در اینجا بار دیگر خودش را نشان میدهد و پیر و جوان و کودک را مجذوب خود میکند. برخی از این پرنسسها عمری بیشتر از ۶۰ سال دارند و دیدن دوباره آنها در هیبت مدرن امروزی، آن هم به دست طراحان توانمند والت دیزنی، به جد هیجان انگیز است.
سکانس ورود رالف و وانلوپه به استودیوی والت دیزنی در دنیای اینترنت، بیشک بهترین سکانس کل این انیمیشن است به طوری که از نظر من میشد این انیمیشن به یک قسمت نیم ساعته کوتاه و ویژه تقلیل یابد و همین سکانس را در بگیرد. دیدار با پرنسسهای والت دیزنی بامزه، جذاب و به شدت نوستالژیک است و حضور بزرگانی چون استنلی و دیگر ابرقهرمانان مارول و همچنین قهرمانان دنیای جنگ ستارگان در کنار این پرنسسها، مخ بیننده را رسما میترکاند. والت دیزنی و دنیایش آنقدر بزرگ شده که دیدن همه آن در یکجا، دل هر بینندهای را میبرد و همین موضوع میتواند فروش و محبوبیت آثاری چون رالف در سینما و یا سری بازی Kingdom Hearts را در دنیای بازیهای ویدئویی تضمین کند.
فیلم حاوی پیامهایی م هست که موافقان و مخالفان بسیاری را دور خود جمع کرده است. یک سری از افراد به تبلیغ بیش از حد مصرفگرایی در این انیمیشن خرده گرفتهاند که ایراد چندان بیراهی هم نیست و خود من هم با آن موافقم. اما از آنسو پیامهای مثبت خوبی هم در اثر دیده میشود که نشان دهنده تغییرات جدید والت دیزنی در سیاستهای خود است. واقعگرایی و رئال شدن پیامهای اخلاقی دیزنی و به دور از شعارزدگی اخیرشان در اکثر کارهای این استودیو و تولیدات دیگر استودیوهای زیرمجموعه او نظیر پیکسار دیده میشود و این مضامین واقعگرایانه کودکان و نوجوانان را بیشتر با حقیقت زندگی درگیر میکند. دیگر خبری از گل و بلبل در همه جا نیست و کاراکترها با واقعیت ناراحت کنندهای روبرو میشوند که درک آن به مراتب جذابتر و بهتر از دروغ گفتن و رویابافی درباره آن است.
جدای از این واقعگرایی، انیمیشن Ralph Breaks the Internet درس خوبی برای نسل درگیر اینترنت امروز است و میتواند سیلی نرمی باشد بر صورت مایی که در این فضا غرق شدهایم و روی دوستان خود کلیک میکنیم. گرچه این موضوع میتوانست بسیار بهتر پرداخته شود و به نظر میآید که نفع مادی و تجاری ماحصل از تبلیغات شرکتهای آنلاین مانع از پرداخت بیشتر کارگردان و استودیو به این معضل شده است.
مشکلی که قسمت دوم انیمیشن رالف خرابکار دارد اما به چند چیز برمیگردد. اصلیترین آن به داستان بی سر و ته این اثر میرسد؛ داستانی که صرفا مغلمهای است برای نشان دادن برندها و سایتهای مختلف و البته شوآفهای دیزنی. انیمیشن Ralph Breaks The Internet در بخش داستانسرایی هیچ حرفی برای گفتن ندارد ولیکن حوصله سر بر و کسل کننده هم نیست چرا که المانهای جذابی را درون خود قرار داده است. حقیقتش را بخواهید دیدن آن بیشتر شبیه یک آگهی تبلیغاتی طولانی است که خوب ساخته و پرداخته شده و کیفیت بسیار بالای طراحی آن نیز مجذوبتان کرده است.
بعد از این مورد از ضعف داستانی، به قسمت دیگری میرسیم که حفره بزرگی در فیلمنامه ایجاد کرده و آن را هرچه بیشتر شبیه به یک آگهی بازرگانی طولانی کرده است. در حالی که شما دائما منتظر ظهور یک شخصیت منفی در طول داستان هستید، متوجه میشوید که والت دیزنی در اقدامی حیرتانگیز بیخیال خلق چنین شخصیتی شده و انیمیشن Ralph Breaks The Internet هیچ شخصیت منفی در خود ندارد. عدم ظهور یک آدم بد در داستان، ضربه سختی به آن وارد کرده و این اثر را به یک کار بچهگانه تبدیل کرده، حال اینکه به طور قطع بخش زیادی از بینندگان آن را نوجوانان دیروز (که قسمت اول را دیدند) و جوانان نوستالژیک باز تشکیل میدهد.
دیگر مشکل انیمیشن اما به سرعت بی حد و اندازه تکنولوژی برمیگردد. زمزمههای ساخته شدن Ralph Breaks The Internet از دو سال پیش آغاز شد و در همین دو سال که استودیو مشغول ساخت این فیلمنامه بوده، تغییرات شگفتی در دنیای تکنولوژی و اینترنت رخ داده است که هیچ اثری از آنها در این اثر دیده نمیشود. البته نماهایی چون ادای دین به استنلی احتمالا با توجه به مرگ اخیر او ساخته شدهاند اما در کلیت کار باگهایی وجود دارد که نمیتوان از آنها گذشت. به عنوان مثال جای خالی بازیهای آنلاین (بتل رویال) که این روزها بازار را ترکانده در انیمیشن Ralph Breaks The Internet به شدت حس میشود.
انیمیشن Ralph Breaks The Internet آن چیزی نیست که بابت آن چندین سال صبر کرده باشیم (اصولا اگر صبر کرده باشید! چرا که بازهم تکرار میکنم ساخت قسمت دوم این انیمیشن منطق چندانی نداشت) و یک اثر به مراتب ضعیفتر از قسمت اول از آب در آمده است. چرخ استودیو انیمیشن والت دیزنی در امسال آنطور که باید نچرخید و نفرین سال نه چندان خوب ۲۰۱۸ برای انیمیشنها، گریبان او را هم گرفته است. رالف اینترنت را خراب کرده ولی باید گفت که خرابکاری او بیشتر از این حرفهاست و رالف خیلی چیزها را خراب کرده است.
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403