هارلی کویین (با بازی مارگو رابی) بهواسطه یک تبهکار (با بازی یوان مک گرگور) درگیر ماجراهایی با کاساندرا میشود که یک جیببر خیابانی است. در میانه این اتفاقات، خوانندهای به نام دینا (با بازی جرمی اسمالت)، یک شکارچی تیرانداز (با بازی مری الیزابت وینستد) و یک کارآگاه به نام رنی مونتویا (با بازی رزی پرز) هم او را همراهی میکنند.
به گفته مارگو رابی، ستاره و تهیهکننده فیلم سینمایی پرندگان شکاری یا نام نفسگیر دیگر آن پرندگان شکاری و رهایی فانتزی یک هارلی کویین، مدلی از ۵ روباه یا Fox Force Five است. «Fox Force Five» سریال تلویزیونی ساخته میا والاس درباره پنج مامور مخفی زن بود که هر یک از تواناییهای ویژهای برخوردار بودند؛ این گروه شامل یک پرداختکننده چاقو، یک استاد کنگ فو، یک متخصص تخریب و انفجار و یک دختر فرانسوی جذاب بود. البته «Fox Force Five» برای فیلم اخیر رابی که گروهی از ابرقهرمانان زن دنیای دیسی را دورهم جمع کرده است هم نام مناسبی به نظر میرسد؛ این فیلم نهتنها گروهی دخترانه را نمایش میدهد که بسیار پرنشاط هستند، بلکه با کارگردانی کتی یان شمهای از روحیه سخت و توطئههای فیلمهای کوئنتین تارانتینو را هم در خود دارد. این فیلم شاید از همه نظر عالی نباشد، اما نمایش دنیای زنانهای است که با زرقوبرق و شلوغی حاکم بر آن چون نارنجکهای مراسم آتشبازی همهچیز را به هم میریزد.
اولین شوخی فیلم در نام آن است: هیچ پرنده شکاریای در کار نیست! این فیلم درواقع «داستان ازدواج»ی پر از دعواست که پس از جدایی دوباره ادامه پیدا کرده است! هارلی کویین ماجراهای فیلم «جوخه انتحار» را بهصورت انیمیشن یادآوری میکند و نشان میدهد که پس از اتمام رابطهاش با جوکر، به سیاره Ace Chemicals رفته و آنجا خود را شاهزاده دلقک جنایتکار نامیده است. او حالا به طرز دیوانهواری میخواهد که قوی باشد: او یک کفتار میخرد و برای شرکت در مسابقات اسمش را بروس میگذارد، در مسابقات اسکیت شرکت میکند و حتی در یک لانگ شات، مهمانی عجیبوغریب او مانند صحنهای از فیلم «۱۹۱۷» به نظر میرسد. فیلم، این پرسش را مطرح میکند که هارلی بدون جوکر کیست پاسخ آن به عهده تیمی از زنان رنگارنگ است.
شروع فیلم «پرندگان شکاری» جذاب و پرهیجان و نفسگیر است؛ اما خیلی زود همه آن انرژی رنگ میبازد. فیلم، توسط هارلی کویین روایت میشود و البته از او با آن روح درهمشکسته و منطق خاص چه توقعی میتوان داشت؟ بر طبق فیلمنامه کریستینا هادسون، روند داستان خطی نیست و اطلاعات لازم بسیار کند به بیننده ارائه میشود. روند معرفی شخصیتهای اصلی نیز به همین منوال است: مونتویا، کارآگاهی است که در شغل خود تحقیر شده است و مدام جملات و استعارههای فیلمهای پلیسی دهه ۸۰ را تکرار میکند. او در حال تحقیق درباره یک زن شکارچی با بازی وینستد است که از کمان صلیبی برای جنایاتش استفاده میکند. دینا لنس، خوانندهای است که خود را قناری سیاه مینامند و میتواند لیوانهای نوشیدنی را با قدرت صدایش درهم بکوبد و خرد کند. لنس در کلوب شبانه رومن سیونیز، ارباب تبهکاری در گاتهام (با بازی مک گریگور) آواز میخواند و البته کاساندرا کین، یک جیببر خیابانی است که نقطه عطف داستان محسوب میشود.
فیلم «پرندگان شکاری» پس از کمدی «خوکهای مرده» دومین اثر بلند یان محسوب میشود؛ علیرغم نظر احتمالی هارلی کویین، بینظمی و شلوغی فضای فیلم از ساختار آن نشأت میگیرد: فلش بک ها و فلش فوروارد ها با آن عنوانهای «چهار دقیقه قبل» وام گرفتهشده از فیلمهای کمدی، ضرباهنگ فیلم را از هم میپاشند؛ چنان که هیچگاه حس تماشای یک اثر روایی به بیننده منتقل نمیشود. ضدقهرمان فیلم (با بازی مک گرگور)، که هم عاشق هنرهای آفریقایی است و هم علاقه فراوانی به کندن پوست صورت دشمنانش دارد هم خوب در نقشش جا نیفتاده است و بهعنوان تهدید اصلی در فیلم چنان که باید برجسته و مهم نیست.
یان و هادسون در ساخت «هارلی کویین» ایدههای متنوعی را امتحان کردهاند و البته بیشتر آنها جالبتوجه هستند: تعامل هارلی با صدای خودش، فانتزیهای سبک مرلین مونرو، نگاههای مستقیم به دوربین و روابط بامزه کلامی کاراکترهای مختلف با خانم کویین که شاید یکی از بدیعترین آنها مربوط به فریدا کالو باشد. به لطف جان ویک و گروه بدلکاران او صحنههای اکشن فیلم بسیار محکم و عالی از کار درآمدهاند. صحنهای با یک چوب بیسبال و بلک بتی و مبارزه در خانه سرگرمی که نبردهای بتمن دهه ۶۰ را تداعی میکنند، نمونهای از این صحنههاست. اما یان همچنان علاقهمند است که مسائل ظریفتری را نیز اضافه کند؛ برای نمونه، در نبرد تیم هارلی و قناری سیاه، چنگ زدن به موها را میتوان در هر دعوای زنانهای تصور کرد!
فیلم «پرندگان شکاری» بهعنوان فیلمی که در دوره جنبش #me too ساخته شده است پیام خاصی دراینباره ندارد. در این فیلم، گروهی زنانه از یکدیگر حمایت میکنند و کارها را بهپیش میبرند. دیدن همبستگی نهایی آنها در پایان فیلم بسیار لذتبخش است و جای تاسف دارد که این گروه زنانه زودتر و بیشتر تشکیل نشده است. در کمک به هارلی همه کاراکترها یکسان نیستند، اما همه نقش خود را به خوبی بازی میکنند: اسمالت، شخصیتی بسیار محکم دارد؛ وینستد مانند آدمکش بامزهای است که وقتی مردم او را با دیگر قهرمانان اشتباه میگیرند دلخور میشود و پرز با بازی خود ثابت میکند که باید در فیلمهای بیشتری دیده شود. اما بیشک باارزشترین هنرپیشه فیلم، مارگو رابی است که هارلی را چنان درخشان و باورپذیر بازی میکند؛ او با بازی عالی خود بدون نیاز به مکالمات فراوان، درون هارلی را هم نمایش میدهد. تاثیر هیجان برانگیز رابی بر پرده سینما، قطعاً غیرقابلانکار است.
منبع: Empire Online
فیلیمو
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403