امروز جمعه 16 شهریور 1403

Friday 06 September 2024

فوكویاما از «پایان تاریخ» تا انتقاد از نومحافظه كاران


1401/08/01
کد خبر : 28996
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 14 نفر
او به عنوان عضو تأمین كننده بودجه پروژه قرن جدیدآمریكایی ، با چهره هایی همكاری می كرد كه به بزرگترین مبلغ سیار واشنگتن تبدیل شدند. اما همین چندی پیش وی استعفای خود را به همسفر قدیمی ، «دونالد رامسفلد» تقدیم كرد و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ایالات متحده به جان كری رأی داد . چه چیزی در پس این چرخش كامل نهفته است؟ هنگامی كه «بیل كلینتون» در ۲۶ ژانویه ۱۹۹۸ نامه ای دریافت كرد كه اورا وادار می كرد سیاست تهاجمی بیشتر ؛ یعنی چیزی بیش از سیاست های اعمال محدودیت ، را درمورد صدام حسین تصویب كند ، كسی از نام اكثریت امضاكنندگان اصلی آن باخبر نبود. دونالد رامسفلد ، ریچارد پرل ، پل وولف ویتس ، جان بولتون و دیگران باید قبل از آنكه نام خود را آشكار می كردند ، تا معرفی دولت جدید جمهوریخواه منتظر می ماندند ، زیرا ممكن بود تاریخ، نام آنها را برای همیشه با فاجعه در عراق پیوند دهد . هرچند نام یكی از امضاكنندگان بیشتر از همه بر سر زبانها افتاد .اما چاپ یك مقاله ۱۵ صفحه ای در تابستان ۱۹۸۹ از انتشارات «نشنال اینترست» ، با عنوان «پایان تاریخ ؟ » سبب شد تا شهرت فرانسیس فوكویاما دلیل دیگری پیداكند . اگر نویسنده تنها پایان جنگ سرد و شكست كمونیسم توسط لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی را اعلام كرده بود ، صدایی بود كه در میان همهمه گروهی گم می شد . اما فوكویاما چیزی بیشتر ادعا كرده بود . او نوشت : «چیزی كه شاهد عینی آن هستیم تنها پایان جنگ سرد یا عبور از یك دوران تاریخی جنگ سرد نیست، بلكه این، نقطه پایان تحول ایدئولوژیكی بشر و جهانی سازی لیبرال دموكراسی غربی به عنوان شكل نهایی حكومت بشر است.» این مقاله جرقه ای بود كه بحث های زیادی را نه تنها در ایالات متحده ، بلكه در اروپا ، آسیا ، آمریكای جنوبی و به میزان كمتر در خاورمیانه ، شعله ورساخت . این مباحث، وقتی او سه سال بعد ، «پایان تاریخ و آخرین انسان » را منتشر كرد، ، جدی تر شد . وبه دلیل شرح و تقسیم بندی دقیق تر نسبت به آنچه كه پیش از آن در نشنال اینترست چاپ شده بود ، به ۲۰ زبان ترجمه شد و مقام بیشترین فروش را در ایالات متحده ، فرانسه ، شیلی و ژاپن به دست آورد . در آن هنگام فوكویاما، خارج از دنیای والامقامان واشنگتن و نخبگان محافظه كار آن ، از میان كسانی كه نامه ارائه شده به پرزیدنت كلینتون را امضا كرده بودند، از بیشترین شهرت بهره مند شد.وی همچنین یكی از چند امضا كنندگانی است كه از آن هنگام در موقعیت خود تجدید نظر كرده اند و از همكاران خود در برنامه سابق قرن جدید آمریكایی انشعاب كرده و تا آنجا پیش رفته اند كه خواستار استعفای دونالد رامسفلد شده اند . وی به روزنامه «ایندیپندنت» چاپ لندن گفت : «من نامه را امضا كردم ، اما در مجموع از روش اجرای آن راضی نبودم . در نامه گفته نشده بود كه این كار به طور یكجانبه و با بی توجهی به نقطه نظرات بقیه جهان انجام شود . این، آن چیزی نبود كه من امضا كردم . من فكر نمی كنم عراق به تنهایی جدی ترین مسأله جهان باشد و بنابراین می توان به همه روابط باهم پیمانان و رضایت بقیه جهان به انجام آن ، اهمیت نداد . این معامله خوبی نیست.»بنابراین او اكنون فكر می كند باور نو محافظه كاران درباره ماجرای آمریكا در عراق و ادعای این كه عراق به گونه ای می تواند زمینه ساز یك الگوی جایگزین برای دولت های عرب باشد، به نوعی دردسر تبدیل شده است. نظر فوكویاما درمورد یك چیز روشن است . او می گوید : « اول اینكه ، آمریكا هرگز هیچ دموكراسی در خارج به وجود نیاورده است . مردم جوامعی كه خواستار دموكراسی هستند ، آن را به وجود آورده اند . اینگونه نیست كه ایالات متحده بتواند به سادگی تصمیم بگیرد كه این بخش از دنیا را دموكراتیزه كند ، این امر باید براساس گفتمان داخلی انجام شود كه فشاری برای حركت به آن سمت است . این دیدگاه اصلی من درمورد كل تصورم از عراق بود و این كه یك احتمال تئوریكی وجود داشت مبنی برآنكه همه چیز در عراق مانند اروپای شرقی پس از سقوط كمونیسم ، در جای خود قرار خواهد گرفت و گسترش پیدا خواهد كرد». «دلایل زیادی وجود دارد كه فكركنیم این اتفاق نخواهد افتاد و ایالات متحده با وارد كردن فشار برای انجام این امر ، خود را در معرض خطر بزرگی قرار داده است . اما احساس كلی من آن است كه ما باید ، مشاركت بیشتر برای تحقق اصلاحات سیاسی را تشویق كنیم و این كه نباید از دیكتاتورها تنها به دلیل آنكه به آسانی نفت ما را فراهم می كنند ، حمایت به عمل آوریم . ما باید حمایت سیاسی را در سطحی حفظ كنیم و از جامعه مدنی و طرفداران حقوق بشر كه برای دموكراسی مبارزه می نمایند ، حمایت عملی كنیم . اما در نهایت باید صبور باشیم، زیرا تا زمانی كه حركت به سوی دموكراسی از داخل جوامع ایجاد نشود ، این اتفاق روی نخواهد داد.»«مشغولیت فوكویاما در امور خاورمیانه قبلاً سبب شهرت او شده بود . بین سال های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۲ ، او یكی از اعضای هیأت برنامه ریزی وزارت امورخارجه آمریكا و متخصص امور خاور میانه بود و در همان دوره، یكی از اعضای نمایندگی در مذاكرات مصر و اسرائیل در مورد خودمختاری فلسطینی ها بود . وی چندی پیش در تدوین گزارش«انستیتوی نیروی ضربت ریاست جمهوری» واشنگتن مشاركت داشت كه پیشنهاد می كرد ایالات متحده برای اصلاحات وسیع تر در منطقه از طریق اجلاس هایی در سطح مقامات رسمی بالا با اعراب اصرار ورزد . به نظر می رسد واشنگتن در تعقیب آزمایش های گسترده خود برای دموكراتیزه سازی ، امید كمتر و كمتری به نهادهای مدنی را در نظر می گیرد ، كه برتری آن دست كم در آن است كه «از درون» اجرا می شود . در آن صورت ، چگونه باور خود را با این موضوع كه دموكراسی نمی تواند به وسیله استراتژیهای جاری دولت ایالات متحده تحمیل شود ، وفق می دهد ؟ فوكویاما تأكید می كند كه « هیچ استراتژی جهانی مجزایی وجود ندارد كه به عنوان راهگشای دموكراسی عمل كند . گاهی اوقات این امر از پایین به بالا و گاهی از بالا به پایین اتفاق می افتد و برای این كه موفقیت آمیز باشد معمولاً باید از هردو طریق انجام شود . باید نخبگانی وجود داشته باشند كه خواستار تغییر باشند ، و این آرمان می تواند از طریق مشاركت عمومی حمایت و به پیش رانده شود . به عنوان مثال در شیلی ، فیلیپین و كره جنوبی احتیاج به فشار بر روی رهبران رده بالا بود تا سیستم خود را باز كنند و آن فشارها نمی توانست تنها حاصل نهادهای مدنی باشد . برعكس در اوكراین و گرجستان ، فشار از پایین كاملاً مشهود بود ؛ فشار از هردوسو لازم است و استراتژی مجزایی وجود ندارد كه تحول دموكراتیك را به وجود آورد .آنچه بیشتر نیاز به سؤال دارد تا پاسخ ، شاید سیاست ایالات متحده درمورد دولت های عرب باشد و تأكید ناگهانی بر دموكرانیزه سازی از سوی دولتی كه وقتی به عراق حمله كرد حتی به اولین حرف این كلمه (د) اشاره نداشت . فوكویاما می گوید « تردیدی نیست كه لحن سخنان ایالات متحده در طول دوسال گذشته به طور چشمگیری تغییر كرده است و این امر با نطق رئیس جمهور جورج دبلیو بوش در نشنال ایندوومنت آف دموكراسی شروع شد (كه فوكویاما یكی از اعضای شورای آن و مسؤول نظارت برنامه های خاورمیانه آن است ) و نیز در سخنرانی افتتاحیه كه وی در ژانویه ۲۰۰۵ ایرادكرد . او در هردوی این سخنرانی ها او گفت كه برای حمایت كلی ایالات متحده از دموكراسی در كشورهای عرب ، استثناهایی وجود داشته است كه با حمله به عراق و فشار بر سوریه برای خروج سریع از لبنان پایان گرفته است . من فكر می كنم اكنون آن تغییر، میزان مطمئنی از روند تصمیم گیری ایالات متحده را منعكس كرده است اما چیزی كه برای من روشن نیست ، آن است كه در درازمدت ایالات متحده تا چه اندازه درمورد پیگیری و سرمایه گذاری این نوع استراتژی جدی است . به عنوان مثال ، اگر سیستم سیاسی مصر بسیار باز شود و چنین به نظر آید كه مودت برادری مسلمانان می تواند از آن به سود خود بهره بگیرد كه چنین جنبش هایی به قدرت برسند ، نظیر سهم حماس در نوار غزه ، آیا ایالات متحده از چنین دستاوردی خشنود خواهد بود ، آیا به عنوان مثال خواهد خواست كه حماس نیروی سیاسی حاكم باشد؟«اظهارات پرزیدنت بوش ، به آن اشاره دارد كه ایالات متحده هر پیامد دموكراتیك حاصل از آن را خواهد پذیرفت . اگر ایالات متحده راضی به این امر باشد ، در نتیجه، دگرگونی بنیادی در موقعیت آنها به وجود خواهد آورد .
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/28996
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید