باز رسیدیم بـه ایستگاه ، بارون همه ی جا رو خیس کرده بودو شب بود.
راه زیادی رو پیاده گذرونده بودیم.
خسته بودیم گفتیم بقیه راه رو با اتوبوس بریم.
بخار از دهنت بیرون میومد. خستگی رو توی چشمات میدیدم یادته.
عشقم بودی.
مث این فیلما کاپشن خودمو دادم بهت کـه سرما نخوری.
رسیدم خونه با اینکـه کاپشنمو دادم بهت ولی سرما نخوردم
گذشت و گذشت و گذشت..
حالا اومدم توی همون ایستگاه این بار تنها بودم
هوا سرد بود.. ولی کاپشنم تنم بود
رسیدم خونه..
جلوی آینه وایستادم یه چیزی نظرمو جلب کرده بود
یه سری مو هاي سفید لابلای مو هاي مشکیم بود.
یه چایی داغ بعدشم خواب.
صبح فردا رسید حس بدی بود
سرما خوره بودم تنهای تنها.
13 دی 1403
15 دی 1403
18 دی 1403
18 دی 1403
25 دی 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
08 دی 1403
08 دی 1403
10 دی 1403
13 دی 1403
01 بهمن 1403
10 دی 1403
10 دی 1403
23 دی 1403
10 دی 1403
10 دی 1403
30 دی 1403
30 دی 1403
18 دی 1403
10 دی 1403
10 دی 1403
16 دی 1403
13 دی 1403
10 دی 1403
27 دی 1403
30 دی 1403
10 دی 1403
13 دی 1403