امروز جمعه 16 شهریور 1403

Friday 06 September 2024

تقویت امنیت ملی


1401/08/01
کد خبر : 28970
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 11 نفر
با توجه به زمینه های مناسب و امكانات فرهنگی، سیاسی، ژئوپلتیكی ایران، جهانی شدن می تواند فرصت های جدی و مناسبی كه تضمینی است بر امنیت ملی را برای كشور فراهم كند. در غیر این صورت به حذف فرصتها و تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد. در این مقاله ضمن بسترسازی عوامل و زمینه سازی تهدید ناشی از فرایند جهانی شدن تأثیر روند جهانی شدن بر امنیت ملی ایران بررسی خواهد شد.امنیت و امنیت ملی از جمله مفاهیمی هستند كه پس از پیدایش دولت های ملی رایج شده اند. استفاده از این واژه در ادبیات سیاسی همواره متداول بوده است اما منجر به تعریف مشخص نگردیده است. پس از جنگ جهانی دوم پژوهشگران علوم سیاسی به عنوان یك واژه كاربردی به مطالعه آن روی آوردند و در قالب نظریه های مختلف مسأله امنیت ملی را كارشناسی و بررسی كردند. بسیاری از پژوهشگران امنیت ملی را «توانایی یك كشور در حفظ ارزش های فردی در برابر تهدیدهای خارجی»می دانند. به تعبیری امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطی كه به یك كشور امكان می دهد از تهدیدهای بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی، انسانی و تأمین وحدت و موجودیت كشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانگان گام بردارد. حفاظت یك ملت در مقابل انواع تجاوزات خارجی، جاسوسی، عملیات شناسایی، خرابكاری و... تعریف دیگری است كه از امنیت ملی شده است.امروزه مفهوم اصلی امنیت ملی برای بسیاری از كشورها حاكی از نیاز به حفظ استقلال و تمامیت ارضی، حفظ شیوه ی زندگی ملی و جلوگیری از مداخله بیگانه در امور داخلی كشور از طریق افزایش توان نظامی است. به هر حال پس از جنگ جهانی دوم تهدیدات گسترده ای كه جهان را فرا گرفت مسأله امنیت ملی را به مخاطره انداخت خصوصا خلیج فارس كه دائما در مواجهه با جنگ های فیزیكی و روانی قرار داشت و تلاش دولتها دائما در ایجاد طرح های امنیتی معطوف بود، اما هیچگاه نتوانسته اند امنیت را به ارمغان آورند. دخالت و رقابت دولتهای خارجی در جهت حفظ منافع و مطامع بین المللی خود موجب ناامنی و بی ثباتی گردید.بروز ناامنی های منطقه ای از دیدگاه كشورهای منطقه با توجه به برداشتهای متفاوت هر یك از مفهوم امنیت قابل تحلیل می باشد به طوری كه امنیت هر یك از دولتهای منطقه ای می تواند با ناامنی دیگر كشورها تعریف شود و هر كشوری با تعریف خاص امنیت ملی خود با امكانات و منابع موجود در چارچوبی كه از تعریف منطقه دارند، دفاع كنند.امنیت ملی با تمامیت ارضی رابطه مستقیم دارد و در نهایت به دفاع ملی منتهی می شود. استراتژی های درازمدت اقتصادی، نظامی و سیاسی می تواند مرزهای امنیت ملی را تا حد مناطق نفوذ یك كشور وسعت بخشد و ظرفیت های اقتصادی یك كشور كه سرچشمه تمام قدرت های اوست به اضافه وضع نمادهای سیاسی و حقوقی كشور می تواند در تحكیم امنیت ملی بسیار مؤثر باشد از سویی به قول والترلیپمن امنیت ملی در معنی عام كلمه همیشه همراه با قدرت نظامی خواهد بود. به طوری كه بود و نبود امنیت وابسته به توانایی كشور در رفع و از بین بردن حمله نظامی است. امنیت ملی در عرصه جهانی شدن امروزه در دنیای جهانی شده، امنیت ملی با سطوح فردی، منطقه ای و بین الملل در ارتباط است و بدون آن محقق نمی شود. یك عامل مهمل نما (Paradoxica) در امنیت سیاسی، فرهنگی این است كه خود تهدیدها، اغلب موجب تقویت و تحكیم همان هویت های مورد تهاجم می گردد. چنانكه درجه وفاداری نسبت به برخی باورها نیز احتمالاً در واكنش به فشارهای خارجی افزایش می یابد. دولت برای تحقق امنیت نیاز به وضعیتی دارد كه جامعه به سطح قابل قبولی از اطمینان برای تحصیل و پاسداری از منافع ملی اش دست یافته باشد. جامعه ما دارای امتیازاتی است كه باعث توسعه سیاسی گردید و همچنین حكومت همگام با تغییر و تحولات دست به تغییر و تحول جهت دستیابی به ثبات و دوام زده است. این شاخصها هر چند وجود داشته و به ماهیت تحولات ساختار اجتماعی جامعه مرتبط بوده است اما جهانی شدن باعث آگاهی و توجه به آنها شده است و نظام چندقطبی اش ناشی از جهانی شدن به ما كمك می كند كه بدور از سلطه تك قطبی یا دوقطبی به تلاش جهت انطباق توانایی های خود را نظام بین الملل برآمده است. در روند جهانی شدن كشورهایی كه نتوانند خود را با شرایط جهانی وفق دهند محكوم به نابودی هستند چرا كه تشكلها و نهادهای غیردولتی با دورزدن حكومتها به مردم آگاهی داده و آنها را به تحرك وادار می كنند یا دولتهایی كه آگاهانه می كوشند جهان را به گونه ای كه بود مجددا مستقر كنند به حاشیه رانده می شوند یا می كوشند از طریق تلاشهایی برای حصاركشیدن به دور خود به درجه ای از خودبسندگی دست یابند كه اكثرا موفق نمی شوند. در این صورت به گفته اندیشمندان حوزه جهانی شدن دولت ـ ملت از بین می روند. اما كشورهایی كه از دولت و ملتی قوی برخوردارند قادر خواهند بود تندبادهای جهانی شدن را با موفقیت پشت سر بگذارند. چنین دولت هایی در عرصه جهانی می توانند به بازیگری فعال تبدیل شوند. به عقیده «باری بوزان»كشورهایی كه دارای «قدرت محدود» ولی با پشتوانه مردمی داشته باشند هر چند دامنه حاكمیت ملی كاهش می یابد ولی این كشورها فعالانه وارد بازی جهانی شدن می گردند و آگاهانه نسبت به سازوكارهای آن عكس العمل نشان می دهند و دارای مزیت خواهند بود.دولت های یادشده با تن دادن به اصطلاحات رفتاری موجودیت خود را در تحولات آتی همچنان با استحكام و اقتدار حفظ خواهند كرد. این دولتها كه برخوردار از بالاترین و ارزشمندترین سرمایه اجتماعی یعنی انسجام ملی هستند مناسب ترین وضع را در مواجهه با جهانی شدن خواهند داشت. جمهوری اسلامی ایران در همین قسم از دولتها قرار دارد كه بخاطر پشتوانه مردمی نه تنها زوال پذیر نیست بلكه به همراهی و ایفای نقش در روند جاری می پردازد. اندیشه مردم سالاری دینی امكانات و پتانسیل لازم و منطقی را برای مواجهه فعالانه با شاخص های مطرح شده از سوی طرفداران جهانی شدن داراست. شیوه مردم سالاری دینی متضمن پویایی های فراوانی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران است به نحوی كه آن را برخوردار از توانایی«انعطاف» و «انطباق» با شرایط متغیر، متحول بیرونی و بین المللی می سازد. برای ساختارهای مردم سالارانه تنها تهدید نیست بلكه فرصت بالقوه نیز فراهم می سازد.هر چند اجماع كلی در مورد مردم سالاری دینی از طرف نخبگان وجود ندارد و جامعه دچار التهاباتی است اما در حال ثبات یافتن می باشد تا بتواند ضمن آرامش و تعادل و انرژی و تحرك هر چه بیشتر و با استفاده از محیط جدید بین المللی ضمن كمال جویی در توسعه سیاسی، از فرصت های موجود نهایت بهره برداری را به عمل آورد.چرا كه ما مسالمت جوتر از همسایگان در منطقه خلیج فارس هستیم بنابراین انعطاف پذیر عمل می كنیم. دولت می تواند با تكنولوژیهای ارتباطی بر قدرت خویش بیفزاید، با دولت های همسطح به تشكیل ایده های مشترك دست بزند و در نهایت با جو اقتصادی حاكم بر جهان به همكاری بیشتر اقدام كند تا در مقابل تهدیدات دچار ضربه پذیری نشود.سیاست خارجی امروزه در ارتباط با جهان دچار تغییرات سیاسی شده است كه ما را به اهداف نزدیك تر می كند. اقداماتی نظیر تنش زدایی با شعار «عزت، حكمت و مصلحت»نگرش «دیپلماسی تجاری» به روابط بین الملل بجای سیاست و ایدئولوژی صرف، ایجاد ارتباط با ملل مختلف و ایفای نقش های متعدد و... این تغییرات در طی دو دهه گذشته نظیر گروگانهای آمریكایی، جنگ تحمیلی، بحران خلیج فارس و افغانستان، دستگاه دیپلماسی را عمیقا ورزیده و مستحكم نموده است.بنابراین جمهوری اسلامی با برخورداری از شاخص های متعدد انسجام ملی ،موقعیت استراتژیك، ذخایر غنی نفت و گاز، شور و حرارت ایدئولوژیك، میل شدید به استقلال خواهی، بازار اقتصادی وسیع، نسل انقلاب دیده، طعم جنگ چشیده، تجربه تاریخی، فرهنگ و ادب غنی، نسل جوان تحصیلكرده و... نه تنها در حال قوام بخشیدن به مردم سالاری دینی است بلكه اغراق نخواهد بود اگر بگوییم «هژمون منطقه ای» و یكی از بازیگران بالقوه عرصه جهانی می باشد. چرا كه از مهم ترین خصلت یك موجود زنده، یعنی تغییر و دگرگونی برخوردار است و مطابق نظام بین الملل حركت می كند.
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/28970
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید