امروز جمعه 16 شهریور 1403

Friday 06 September 2024

تحلیلی از آرای ابن سینا درباره خانواده


1401/08/01
کد خبر : 29268
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 11 نفر
فیلسوفان مسلمان، در یك تقسیم بندی مشهور ارسطویی، بخش عملی فلسفه را به اخلاق، سیاست و تدبیرمنزل تقسیم می كنند. در بخش مربوط به تدبیر منزل ،هر آن چه مربوط به كیفیت زیست اجتماعی است ،بررسی می شود.در این بخش ابتدا به این نكته اشاره می شود كه انسان موجودی مدنی بالطبع است و سپس میزان هایی فلسفی ارائه می شود كه در ذیل بحث تدبیرمنزل ،در واقع گونه ای از اخلاق عملی در عرصه های مادی زیست را سامان می دهد. مقاله حاضر، با ارجاع به آرای فلسفی ابن سینا درباره مفهوم خانواده، به پاره هایی از بحث تدبیرمنزل در حكمت اسلامی اشاره می كند . خانواده نخستین اجتماعی است كه بشر در آن پای می نهد و در آنجاست كه مفهوم از خود گذشتگی و تعاون را فرا می گیرد، و برای شركت در گروه های بزرگتر آماده می شود. نه تنها خانواده مكتب شایسته ای برای اجتماعی كردن انسان است بلكه وسیله بسیار مؤثری برای حمایت از اوست . زیرا، اگر پدر به حمایت و سرپرستی از فرزندان خود پای بند باشد و آنان را در دل اجتماع بی پناه گذارد، معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار آنهاست و تا چه اندازه می توان به آموزش و پرورش سالم چنین كودكانی امیدوار بود. این همبستگی اخلاقی و حقوقی سبب می شود تا در روابط زن و مرد تنها تمایلات جنسی حكمفرما نباشد، وظیفه جای هوس را بگیرد و زن و مرد عشق را با اخلاق بیامیزند. كودكان ایشان محیط مساعدی برای رشد خانواده و فهم اصول آن از دیدگاه حكمای مسلمان بیابند. قرآن مجید خانواده را بر سه اصل استوار می داند:۱ـ آرامش (سكون ) ۲ـ عشق (مودت ) ۳ـ مهربانی (رحمت ). در یكی از آیات قرآن به هر سه اصل اشاره شده به شرح زیر: وَ مِن آیاتهِ ان خَلقَ لَكُم مِن اَنفُسِكُم اَزواجاً لَتسكنوا اِلیها وَ جَعَلَ بِیَنكُم مَودّهٔ وَ رَحَمهٔ. (۱) در آیه فوق به روابط اجتماعی درون خانواده اشاره شده است . اساس این روابط، دوستی ، تفاهم متقابل و تعاون با عشق به هم آمیخته می گردند. در آیه دیگری از قرآن به نكته دیگری اشاره شده كه قابل اهمیت است : هوالّذی خَلَقَكُم مِن نَفسٍ واحِدَهٔ وَ جَعَلَ مِنه&#۰۳۹;ازَوجَه لِیَسكُن اِلَیها.(۲) به نظر مفسّرین قرآن ، واژه نفس واحده ، اشاره به این حقیقت دارد كه زن و مرد تنها در سایه نهاد خانواده به كمال می رسند، و هر كدام به تنهائی فاقد كمال اند و بهترین راه برای روابط جنسی ، راهی است كه با اصول اخلاقی همراه باشد كه تنها در داخل خانواده تأمین می گردد. نوزادی كه در خانواده به دنیا می آید و در آغوش پدر و مادر پرورش می یابد دست كم در حمایت و سرپرستی كسانی است كه به هوسهای خود لجام زده و آماده پذیرفتن مسئولیت شده اند، كسانی كه با همه وجود خود به او عشق می ورزند و به فضیلت و پاكی او بی اعتنا نیستند، ولی كودكی كه بطور مستقیم با پلیدیها و ناپاكیهای جامعه روبرو می شود و در مبارزه زندگی یار و یاوری برای خود نمی بیند از این موهبت بی بهره است . خانواده كانونی است كه حقوق به معنای مجموعه مقررات خشك و بی روح برای نفوذ در آن همواره با موانع بزرگ روبرو شده و به دشواری به درون این مأمن طبیعی راه می یابد و نمی تواند نقش خود را همانند سایر موارد ایفا نماید چرا كه آنچه در آن می گذرد عاطفی ترین چهره های زندگی است و حقوق ،ضمانت اجرائی برای تضمین قواعد خود ندارد. نه شاهدی برای رفتار ناهنجار می توان آورد، نه ضابطه دقیقی برای ارزیابی سلوك بدست داد. طبع خانواده با حقوق و احكام آمرانه آن چندان سازگاری ندارد و اثر قانون درایجاد نظم در آن بسیار اندك است . متقابلا، دروازه این قلعه همیشه به روی قواعد اخلاقی و دینی كاملا باز است توصیه های اخلاقی و دینی در نفوذ خود به خانواده مانعی در راه ندارد. زیرا از درون دل و به نیروی اعتقاد راه خود را می گشایند و نیازی به ضمانت اجرایی خارجی و حكم زندان و غرامت نمی بیند. حقوق نمی تواند از كسی انتظار فداكاری داشته باشد، به ساختن انسانی منظم و غیر متجاوز قانع است و عدالت را در این می بیند كه هر كس به حق خویش برسد. ولی خانواده به چیزی بیش از اینها نیاز دارد. فداكاری و خیرخواهی شرط نخست و سنگ زیرین این بناست . آنچه در درون خانواده نقش اصلی را ایفاء می كند عشق است كه میان زن و شوهر از یك سو و میان آنان با فرزندان از سوی دیگر، حكمفرماست ، عاشق صادق آن است كه در راه معشوق به خویشتن نیندیشد و در جستجوی منافع خویش نباشد. همچنانكه والدین دلسوز در راه سعادت فرزندان از هرگونه فداكاری دریغ نمی ورزند، از خویشتن می گذرند و آنچه كه نمی بینند، چند و چون كار خویش است. در چنین مكتبی است كه فرزندان مفاهیمی مانند ایثار و فداكاری را فرا می گیرند و مفهوم اجتماع همبسته و همدل را می فهمند. فرزند نخستین درس را از مادر می آموزد كه شیره جانش را به منظور استوار سازی استخوان او تقدیم وی می كند و شب بر بالین وی نمی خوابد تا گهواره نور دیده را به نظم جنباند و خواب نازش را شیرین تر كند. پدر نیز برای او همواره در تلاش است و هر چه دارد به پایش می ریزد تا نهال نوخاسته را برومند سازد. وجود خویش را در او می بیند و از مرز فداكاری می گذرد تا به یگانگی برسد. برای رسیدن به اهداف و اجرای مقاصد فوق ، عامل عشق و یا به تعبیر قرآن مجید مودّت ، بی تردید صد در صد موفق است . امّا پس از عشق چه ؟ پس از عشق عامل اخلاق است كه از ضریب موفقیت بسیار بالائی برخوردار است ، به خصوص آنكه اگر اخلاق پشتوانه دینی داشته باشد، مستظهر به ضمانت اجرای نظارت الهی و ایمان قلبی خواهد بود. اگر پدر و مادر یا همسران از فداكاری و ایثار نسبت به یكدیگر، كوتاهی ورزند در پیشگاه اخلاق قاصر و مردودند و دیگر مورد مؤاخذه ایمان قلبی و سرزنش اعتقادات مذهبی ، خود قرار خواهند گرفت . و بی شك حقوق از چنین قدرتی برخوردار نیست و نمی تواند تا این اندازه در تنظیم روابط اشخاص پیشروی كند. مگر حقوق می تواند و اصولا ابزار و وسائل آن را دارد كه جمعی را وادار به آن گونه اتحاد نماید؟ قانون صرفاً می تواند مظهری خشك و بی روح از این همه احساس لطیف و تكالیف گوناگون اخلاقی را مورد حكم قرار دهد، شوهر را وادار سازد كه نفقه زن و فرزند را بپردازد، یا از زن بخواهد كه در مسكن شوهر به سر برد، یا طفلی را كه از خانه گریخته بازگرداند و یا در شرایط سخت و دشوار، انحلال خانواده را اعلام دارد. ولی به هیچ وجه این گونه احكام برای تأمین سلامت خانواده و ایجاد و روح همبستگی در آن كافی نیست. از عامل های عشق و اخلاق كه بگذریم ، نوبت به قانون می رسد، و در این مرحله نقش حقوق را در تنظیم خانواده نباید انكار كرد زیرا هستند كسانی كه جز به زور به هیچ منطقی تسلیم نمی شوند و درباره اینان تنها حقوق می تواند حداقلی از نظم و عدالت را مستقر سازد. ولی نباید فراموش كرد كه این آخرین و كندترین حربه است و هیچ گاه نمی تواند جایگزین نظام و اصول بنیادین خانواده گردد. در تعلیمات اسلامی درمورد خانواده آمیختگی عواطف و احساس ، اخلاق و حقوق كاملا محسوس و مشهود است ولی برای افرادی كه عوامل عاطفی و اخلاقی درمورد آنان كارایی ندارد نظام بسیار دقیق و حساب شده ای منظور شده كه حقوق خانواده اسلامی را تشكیل می دهد و شامل مقررات مربوط به قرارداد ازدواج ، نفقه ، مهریه ، حضانت فرزندان ، جدائی و امثال آن است ولی اصول سه گانه عاطفی و اخلاقی زیربنائی ترین اصول لازم از نهاد خانواده است.
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/29268
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید