امروز جمعه 16 شهریور 1403

Friday 06 September 2024

انتخاب تكنولوژی


1401/08/01
کد خبر : 29319
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 14 نفر
بشر پس از آنكه به اثرات مخرب تكنولوژی پی برده است، باید دست به انتخاب آن‌ها بزند و تكنولوژی مناسب را از زیان‌بار جدا كند. در اینجا برای انتخاب تكنولوژی مناسب، چهار ملاك سودمندی، محیط زیست، استقلال و كیفیت ارایه می‌گردد. با در نظر گرفتن ملاك‌های فوق، ضرورت دارد، برخی از انتخاب‌ها از طریق قانون صورت گیرد و برخی از انتخاب‌ها هم باید وابسته به اراده ما باشد. اگر ما براساس این چهار ملاك دست به انتخاب تكنولوژی بزنیم، در این صورت، كمتر مصرف خواهیم كرد و زمان آزاد بیشتری را برای پرداختن به خانواده خود و چیزهایی كه بدان‌ها علاقه‌مند هستیم، خواهیم داشت. از آغاز انقلاب صنعتی، قاعده بر این شد كه هر چقدر می‌توان، باید تكنولوژی جدید بیشتری به‌دست آورد و این روند نیز تا آنجا كه ممكن است، سریع‌تر باشد، اما، طی چند دهه قبل، ما شروع به كنترل بسیاری از تكنولوژی‌های مرگبار كردیم. برای مثال، پس از آنكه هوای دود آلود كشنده، باعث مرگ هزاران نفر در لندن- طی سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳- شد، شهر لندن قانونی را جهت كنترل آلودگی هوا تصویب كرد و دیگر كشورها به هم ناچار چنین كردند یا وقتی كه «د.د. ت» خطر انقراض عقاب­ها، قوش­ها، قره قازه­ها و بسیاری دیگر از گونه­های پرندگان را پیش آورد، استفاده از آن­ها در سطح بین­المللی ممنوع شد. اگر این اعمال محدودیت­ها بر روی تكنولوژی­های مرگبار، زندگی­مان را بهتر كرده است، در این صورت، اعمال محدودیت­های گسترده­تر بر روی تكنولوژی­های مخرب، زندگی ما را از شرایط موجود نیز بهتر خواهد كرد. ما به چهار ملاك مورد پذیرش عام برای انتخاب تكنولوژی­ها نظر می­افكنیم: سودمندی، محیط زیست، استقلال و كیفیت. از آنجا كه ما بدون آنكه میان تكنولوژی­ها فرق بگذاریم، از آن­ها برای مدت مدیدی استفاده كرده­ایم، به همین خاطر، براساس تعریفی كه از این ملاك­ها ارایه می­گردد، یافتن نمونهٔ تكنولوژی­هایی كه آن­ها را نفی می­كنند، آسان خواهد بود؛ تكنولوژی­هایی كه هم بی­فایده و هم مخرّب هستند. ●سودمندی نخستین ملاك، سودمندی است؛ آیا تكنولوژی­ها عملاً سودمند هستند؟ جمله «الكتریسته می­تواند مفید باشد» مثال كوچكی است كه روشن می­كند، منظور از این ملاك چیست. در واقع، اكنون دیگر این جمله مایه تصدیع خاطر و آزار است. یك تولید كننده، این جمله مستعمل را در بازار به كار می­برد؛ چرا كه مشتریان را از این طریق جذب می­كند. عملاً شاید الكتریسته گران باشد و یا آن سودمندی سابق را نداشته باشد، ولی به خاطر همین جمله «می­تواند تسهیل كننده باشد» در آشپزخانه­های آمریكایی جا خوش كرده است. این یك مثال ساده در مورد شیدایی آمریكایی برای تكنولوژی جدید مصرفی است كه از طریق متقاعد كردن مردم به خرید این ابزارهای جدید باعث تقویت اقتصاد مصرفی ما می‌شود؛ چه آن­ها از مفید بودن این ابزارها صحبت بكنند یا نكنند. به جای آنكه ما مثال­های كوچكی را ذكر كنیم، اجازه دهید كه مستقیماً مثال­های بزرگی را در مورد این­كه چگونه ما ملاك سودمندی را نقض می­كنیم، در این جا آورده شود؛ یعنی استفاده بیش از حد از اتومبیل­ها و گسترده شدن مجتمع­ها و آزادراه­ها كه به همراه اتومبیل­ها توسعه می­یابند. طراحان شهرهای آمریكایی پس از جنگ، تحولات جدیدی را براساس اتومبیل طراحی كردند. در حومه­های شهری كه در اطراف تمام شهرهای ما سر بر آورده­اند، تراكم خیلی پایین بود و لذا اتومبیل­ها می­توانستند تنها شكل حمل و نقل باشند، بدون آنكه تراكمی به وجود آورند. ساختمان­سازی از دیگر تأسیسات خدماتی مجزا بود تا محیط مسكونی از هجوم اتومبیل­ها در امان بماند. مراكز خرید و فروش به وسیله پاركینگ­ها محاصره می­شد. آزادراه­ها و خیابان­های اصلی صرفاً به گونه­ای طراحی شده بودند كه ترافیك اتومبیل­ها را روان سازند. تراكم پایین جمعیت باعث می­شد كه حمل و نقل بخش عمومی چندان رونقی نداشته باشد و پاركینگ­های مورد استفاده شخصی توسعه یافتند. جاده­هایی كه می­شد در آن­ها سریع راند، پیاده­روی را یا ناخوشایند می­كرد و یا به لحاظ فیزیكی آن را ناممكن می­ساخت. توسعه خودخواسته، هزینه­های زیادی برمی­دارد: خانه­سازی و حمل و نقل، بالغ بر ۵۰% هزینه مصرفی آمریكایی­ها را در برمی­گیرد. با این وجود، توسعه مناطق حومه شهر، اكنون به اندازه مناطقی كه بر اساس فعالیت ترامواها و در اوایل قرن بیستم ساخته شده بودند و مردم در این محیط مسكونی می­توانستند برای رفتن به فروشگاه­های محلی و به مراكز حمل و نقل عمومی پیاده رفت و آمد كنند، مطلوبیت زندگی كردن را ندارند. در بسیاری از جهات، این حومه‌های شهری جدید، مطلوبیت كمتری برای زیستن دارند. به عنوان مثال، والدین مجبورند كه زمان زیادی را برای بردن بچه­هایشان به جاهای مختلف رانندگی كنند. رفت و آمدها اغلب اعصاب خردكن است و شما هر روز با آزادراه­های مخوف و پیاده­روهای باریك دست و پنجه نرم می­كنید. طراحان شهرهای جدید نشان دادند كه محیط­های مسكونی، زمانی برای زیستن مطلوب­تر هستند كه به شكل حومه­های شهری قدیمی دوران ترامواها طراحی شوند. بنابراین آن­ها نمی­توانند میان سیستم حمل و نقلی كه مشتمل بر وسایل عمومی و پیاده­روی و علاوه بر آن، اتومبیل­رانی بشود، توازن ایجاد كنند، اما به دلیل شیدایی و شیفتگی آمریكایی­های پس از جنگ به تكنولوژی، ما در طی چندین دهه، دست به توسعه حومه شهر براساس آزادراه­ها زده­ایم. این در حالی بود كه آن­ها سودمندی زیادی را به همراه نداشته­اند (حتی احتمالاً سطح سودمندی را كمتر هم كرده­اند). به جای آن ما می­توانستیم دست به طراحی محیط­ها مسكونی­ای بزنیم كه در آن، شكل حمل و نقل با تكنولوژی پایین كه پیاده­روی نامیده می‌شود، تقویت گردد. ●محیط زیست دومین ملاك سلامت، محیط زیست است و در اینجا منظور از محیط زیست، گسترده­ترین مفهومی است كه از آن می­توان مدنظر داشت. آیا تكنولوژی برای طرف­های سوم (مردم) به طور ناخواسته خسارت ایجاد نمی­كند؟ یك مثال كوچك كه روشن می­كند منظور از این ملاك چیست عبارت از كنترل از راه دور قفل اتومبیل­هاست كه دارندگان آن بوقی را به صدا درمی­آورند تا مطمئن شوند كه درها كاملاً بسته هستند؛ موردی كه اكنون در همه جا حضور دارد. بهره­گیری از كنترل از راه دور به جای كلید، برای مصرف كننده حداقل آسایش را به همراه دارد؛ و بوق زدن ماشین نیز حداقل آزار را برای دیگران در پی دارد، اما اگر ماشین­ها به جای آنكه بوق بزنند، برای نشان دادن بسته بودن درها، چراغشان روشن می­شد، ما می­توانستیم آسایشی بدون آزار به دیگری را داشته باشیم. در زمان حاضر، ما تنها به هزینه­ها و یا آسایش مصرف كننده می­اندیشیم و در مورد آزار و اذیت طرف سوم فكری نمی­كنیم. این برای همه ما بهتر خواهد بود اگر به همه هزینه­ها، از جمله هزینه­هایی كه متوجه محیط زیست است نیز فكر كنیم. برای نشان دادن این اصل، به آسانی می­توان مثال­های بزرگ­تری را آورد. وسایل نقلیه جاده­ای، قایق­های تندرو، صنایع ارتعاش­زا، معمولاً بسیار پر سر و صدا هستند. این­ها مواردی هستند كه كمترین فایده را برای مصرف كننده و بیشترین آزار و زحمت را برای هر كسی كه در نزدیكشان قرار دارد، فراهم می­كند- به ویژه برای آنانی كه به خارج از شهر سفر می­كنند تا به مقداری آرامش و سكوت دست یابند- علاوه بر آن، وسایل نقلیه جاده­ای باعث پاره پاره شدن زمین هم می­شوند و قایق­های تندرو آب­ها را آلوده به روغن می­كنند. بزرگ­ترین مثال برای این اصل، استفاده بیش از حدی است كه ما از سوخت­های فسیلی می­بریم. سوخت­هایی كه دی­اكسید كربن بسیار زیادی را در اتمسفر آزاد می­كنند و با گرم كردن زمین، خسارات عظیمی را به نسل­های آینده تحمیل خواهد كرد. مقدار زیادی از انرژی الكتریكی (برق) آمریكا از طریق سوزاندن زغال سنگ تولید می­شود. زغال سنگی كه دو برابر گازهای طبیعی، دی­اكسید كربن رها می­كند. هزینه­های تولید انرژی الكتریكی خورشیدی، حدود دو برابر هزینه­هایی است كه انرژی را از طریق سوخت­های فسیلی به دست می­دهد. اما انرژی خورشیدی، دی­اكسید كربن از خود رها نمی­كند. اگر ما میزان همهٔ این هزینه­ها را- از جمله خساراتی كه به محیط زیست آینده خود وارد می­كنیم- در نظر بگیریم، در این صورت به سمت انرژی خورشیدی خواهیم رفت. حتی اگر قیمت و هزینه كنونی را داشته باشد. البته، وقتی كه این انرژی گسترده شود، قیمتش نیز پایین می­آید. ●استقلال سومین ملاك، استقلال است، آیا تكنولوژی، انسان­ها را منفعل و فاقد قدرت می­كند، یا به آن­ها كمك می­كند كه بیشتر برای خود باشند؟ برای مثال، تلویزیون با تبدیل كردن مردم به مصرف­كنندگان منفعل سرگرمی­ها، از استقلال آن­ها می­كاهد. كامپیوترهای كوچك می­توانند از طریق فراهم­سازی مشاركت در بحث­های گروهی مستقیم، انتشار مطالب، ضبط و تولید موسیقی و دیگر فعالیت­های سازنده، براساس خواسته خود افراد، باعث افزایش استقلال آن­ها گردد. ما همیشه نمی­توانیم از این ملاك پیروی نماییم. به عنوان مثال، تولید در سطح محدود، باعث افزایش استقلال افراد می­شود. اما تولیدات كارخانه­ای در سطح وسیع، معمولاً به خاطر ضرورت­های اقتصادی، كارآمدتر هستند؛ هر چند از استقلال افراد بكاهد. از دهه ۱۹۷۰، جنبش «تكنولوژی متناسب»، جهانیان را متوجه ملاك استقلال كرد، بدین طریق كه تكنولوژی­های با قابلیت محدود، به تولیدات مستقل بومی اجازه عرض اندام می­دهند. این تكنولوژی­ها برای جوامع در حال توسعه كه دارای سرمایه اندك و دستمزد خیلی پایین هستند، مناسب می­باشند، اما این موضوع امری واقع بینانه نیست كه انتظار داشته باشیم جوامع توسعه یافته، تولیدات انبوه را رها كنند. در ایالات متحده، تكنولوژی ایده­آل متناسب، بدین خاطر كه به ما یادآوری می­كند تا از تكنولوژی­های منفعل كننده و ناتوان­ساز آدمی اجتناب كنیم. مفید هستند. به عنوان مثال، ما باید اعتیاد خود به رسانه­های گروهی را كنترل كنیم و در عوض از اوقات خود به طور سازنده­تری استفاده نماییم. علاوه بر آن، ما باید از این­كه خود را به عنوان مصرف­كنندگان منفعل مراقبت­های بهداشتی بدانیم، صرف­نظر نماییم و در عوض خوب بخوریم و ورزش كنیم تا سلامی خود را تقویت نماییم.
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/29319
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید