درباره خودتان بگویید
شیدا قوامپوری هستم. متولد ۲۲ آذر ۱۳۷۰ در تهران، فارغالتحصیل رشته زبانوادبیات فارسی از دانشگاه شهیدبهشتی؛ پس از پایان تحصیلات بهعنوان ویراستار در انتشارات مشغول به کار شدم. بعد از مدتی اولین اثرم در مقام نویسنده به نام (جادوگر کوه سیاه) در سال ۱۳۹۷ منتشر شد؛ این کتاب مجموعهای از داستانهای کهن فارسی برای کودکان و نوجوانان است که با زبانی ساده و روان در فضایی فانتزی نگاشته شدهاند که استقبال خوبی هم از این کتاب شد.
بعد از تجربه در ادبیات کودک، تصمیم گرفتم خودم رو محدود به یک حوزه ادبی نکنم، بنابراین اولین رمانم(رازِ سایه) که برای رده سنی بزرگسال است در ژانر معمایی_عاشقانه منتشر شد؛ داستان این رمان برگرفته از یک ماجرای واقعی است.
اثر بعدی (شهر گمشده) که بههمراه نویسندگان جوان دیگر بهصورت مجموعه داستان در سال ۱۳۹۹ منتشر شده؛ این کتاب شامل هفده داستان کوتاه جذاب و متفاوت در ژانر رئالیسم و سورئال است.
و در آخر اینکه رمان پازل را هم که در ژانر جنایی_عاشقانه است در فضای مجازی منتشر کردم؛ این داستان هم مثل رمان قبلی براساس یک ماجرای واقعی است. همانطور که از اسمش پیداست، فضای حاکم بر داستان فضایی معماگونه و عاشقانه است و از همان آغاز آشفتگی روحی شخصیتها مثل رمان رازِ سایه به چشم میخورد.
چرا فرهنگ و هنر ما اقتصادی نشده است؟
باید نگاه به مقوله هنر تغییر کند. در زمینه کاری خودم معتقدم که اگر مشکلات اقتصادی حل نشود و از نویسنده و کتابهایش حمایت نشود در کیفیت محصولات هنری اثر میگذارد. متاسفانه در کشور ما نویسندگی شغلی نیست که بشه از آن کسب درآمد پایدار داشت؛ بهجز استثناهایی که از طریق مافیای ناشران کتابهای خود را در عرصه وسیع پخش میکنند. یکی از مهمترین گامها برای حمایت از آثار ادبی مثل بازار جهانی، حق کپیرایت است که متاسفانه در ایران وجود ندارد و این به ضرر فرهنگ و هنر ماست. نامش هم در تمام دنیا دزدی است تا زمانیکه دولت این قرارداد بینالمللی را امضا نکند این مشکل وجود خواهد داشت، نهتنها در نویسندگی بلکه در همه عرصههای هنر!
تا زمانیکه سازوکار اصولی وجود نداشته باشد و هرکس با توجه به سلیقه شخصی و یکسری روابط کسب درآمدی بیشتر نسبت به سایر هنرمندان داشته و هنر فقط محدود به افرادی خاص باشد، هرگز اقتصادی نخواهد شد.
آیا وظیفه حمایت از هنر و هنرمندان در حوزه دولت است یا بخش خصوصی هریک چه نقشی دارند؟
برای این سوال یک مثال خوب بزنم؛ کشور نروژ، نویسندگان نروژی ممکن است زیاد شناختهشده نباشند، اما در همین کشور نویسندگان امتیازاتی خاص و ویژه را از سوی دولت دریافت میکنند. طوریکه نروژ بهترین جای جهان برای نویسنده شدن تبدیل شده است، چون اهمیت و اعتباری خاص برای فرهنگوهنر قائل هستند و این حمایت در بهبود اوضاع کسبوکار هنرمندان مثمرثمر است.
مولفان از هر صنف و رده سنی واجد شرایط دریافت این کمکها هستند. برای کمک بیشتر شورای هنر اقدام به خرید هزار نسخه از هر کتاب چاپ شده میکند و نسخههای خریداری شده را در کتابخانههای سراسر کشور توزیع میکند(البته با رعایت عدالت) همچنین نویسندگان یارانهای را برای نسخههای اولیه کتابهایشان از سوی این شورای هنری دریافت میکنند.
پس نقش اصلی دولت است، با حمایت دولتی است که ناشر فرهنگی انتشارات تاسیس میکند و نویسندگان جوان و با استعداد انگیزه برای نوشتن پیدا میکنند. درواقع همهچی دومینووار است، اگر همه به شکل درست در سر جای خود باشند همه مشکلات حل خواهد شد.
به جوانانی که علاقهمند به کارهای هنری هستند چه پیامی دارید؟
علاقهای به نصیحت ندارم، چون باید تجربه کرد، اما بهعنوان کسیکه که این مسیر را رفته و هنوز هم در ابتدای راه هستم در زمینه نویسندگی به دوستداران این هنر توصیه میکنم؛ اول از اینکه خودتون رو بنویسید و نخواید شبیه کسی باشید. همه ما دوست داریم شبیه نویسنده موردعلاقهمون باشیم که این کار اشتباهه و دوم هرگز دست از نوشتن برندارید و از رد شدن کار توسط ناشران دلخور نشید. هنر در ظاهر زیباست، اما واقعا شغلی خشن و بیرحم است. فقط تا میتوانید بخوانید و بنویسید و تمرین کنید، چون درواقع نویسنده خوب کسی است که شناختی جامع نسبت به خودش، جامعه و موضوعات روانشناسی داشته باشه
از مسئولین فرهنگی کشور چه تقاضایی دارید؟
با تقویت زیرساختهای فرهنگی است که میتوان بسیاری از مشکلات فرهنگی را حل کرد. گسترش فرهنگ کتابخوانی در مدارس، خانوادهها و رسانهها، همچنین توجهی ویژه به دغدغههای هنرمندان شود.
استانداردسازی در حوزه هنر را قبول دارید؟
هنر مقوله گستردهای است، اما با استانداردسازی در این زمینه تا حدودی موافقم. باید یک قانون جامع و کامل برای حمایت از آثار ادبی و هنری وجود داشته باشد. برای مثال در زمینه چاپ اثر هر کتاب بیارزش و فاقد محتوایی چاپ نمیشود یا اگر چارچوب خاصی در حوزه نشر وجود داشته باشد نویسندگان ایرانی و تازهکار هم همپای یک اثر ترجمهشده حمایت میشوند. اطمینان دارم مردم هنردوست ایران هم از آثار ایرانی حمایت خواهند کرد.
در ارتباط با وضعیت این روزهای هنر چه نظری دارید؟
وضعیت این روزهای دنیای هنر واقعا آشفته است و تقریبا هیچکس سر جای واقعی خودش قرار نگرفته است، اما میخوام خوشبین باشم و آینده بهتری رو برای فرهنگ و هنر ایران تصور کنم. برای مثال فردی که هیچ سررشتهای در ادبیات نداشته و با این کلمه بیگانه است انتشارات تاسیس کرده یا در حوزه سینما، کسیکه حتی یک جلد کتاب نخوانده فیلمنامهنویسه!
چه بهتر که در هر زمینهای فعالیت میکنیم، تحصیلات آکادمیک مرتبط با آن رشته را داشته باشیم، اما بحث استعداد هم هست. برای مثال اگر کسی با پشتوانه مالی یا غیرمالی بازیگر یا نویسنده و... شده ایرادی ندارد، چون بهنظرم بزرگترین منتقدان مردم هستند. مردم تصمیم میگیرند چه کسی ماندگار شود و چه کسی برود.
خودم هم به فیلمنامهنویسی علاقه دارم و دورههایی رو گذروندم و چندین فیلمنامه هم در بانک فیلمنامه ثبت کردم. امیدوارم روزی بهصورت حرفهای در حوزه سینما هم کار کنم. بهنظر من هنر و ادبیات مکمل یکدیگر هستند و کار کردن در هردو بخش لذتبخش است.
بهنظر شما در آینده زنان کشور ما میتوانند جوایز جهانی بگیرند؟
بله چرا که نه! شاید در ایران کمی رویایی بهنظر برسد و این سوال پیش بیاد که چرا با این پیشینه فرهنگی ادبیات ایران تا به امروز جایزه نوبل را نگرفته. باید بگم که ما در ایران نویسندگان انگشتشماری داریم که بهصورت حرفهای بنویسند. بخش بزرگی از آثار کشور ما ترجمه نشدهاند. وقتی مشکلات وجود داشته باشد، نویسنده حرفهای و باالطبع ادبیات حرفهای شکل نمیگیرد. تمام نویسندگان نوبل بهصورت تماموقت نویسندگی میکردند. تعداد آثار نویسندگان ما بسیار اندک است یا چه بسیار استعدادهایی که فرصت چاپ پیدا نمیکنند. وظیفه دولت است که حمایت کند تا نویسنده رشد کند. البته برخی از جوایز بینالمللی سیاسی هم هست و به برخی کشورها داده نمیشود. در هر صورت وقتی به نویسنده گفته میشود این را بنویس و آن را ننویس، ادبیات رشد نمیکند.
باید از یک نویسنده حمایت همهجانبه شود. اینگونه است که ادبیات ایران هم میتواند سهمی در جوایز بینالمللی داشته باشد که زنان نویسنده هم از این قاعده مستثنی نیستند. در سالهای اخیر نویسندگان بیشتر به فرمهای ادبی تازه توجه دارند و این واقعا امیدوارکننده است.
کار بعدی شما چیست؟
یک رمان دارم که بهزودی منتشر میشه. مشغول نوشتن یک داستان بلند هم هستم و اینکه علاقه دارم در آینده فیلمنامهنویسی رو هم تجربه کنم، چون سینما در کنار ادبیات همیشه برام جذاب بوده
سخن آخر
مطالب آخر اینکه امیدوارم بیش از پیش به داستاننویسان جوان حمایت و توجه بشه و روند چاپ کتاب در یک چرخهی سالم فعالیتش را دنبال کند. اگر حمایتهای دولتی باشه، مردم به مطالعه و نوشتن علاقه پیدا میکنند. نگاه به مقوله کتاب تشویقی و حمایتی باشد و نشر از انحصار یکسری افراد خارج شود.
علیرضانیاکان
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
12 آبان 1403
12 آبان 1403
14 آبان 1403
15 آبان 1403
15 آبان 1403
17 آبان 1403
17 آبان 1403
19 آبان 1403
16 آبان 1403
16 آبان 1403
16 آبان 1403
19 آبان 1403
19 آبان 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403
01 آذر 1403