امروز شنبه 17 شهریور 1403

Saturday 07 September 2024

مدیریت و مسائل آموزشی دانش آموزان دست در دست هم برنده باشیم


1401/08/01
کد خبر : 30085
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 12 نفر
در دهه هفتاد قرن حاضر هجری شمسی کیفیت آموزشی تحت تأثیر شرایط جهانی و همچنین چالش های پیش روی نظام آموزشی، یکی از مسائل اساسی نظام آموزشی شد و ضرورت می نمود که تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران نظام در مواجهه با این مسئله به دو سؤال اساسی، پاسخگو باشند و برای آن چاره جویی کنند. ۱) چگونه دانش آموزان بهتر یاد می گیرند؟ این سؤال به بهبود کیفیت جریان یادگیری در مدرسه توجه دارد. ۲) چگونه معلمان می توانند بهتر آموزش دهند؟ این سؤال به بهبود کیفیت جریان یاددهی نظر دارد. نظام ارزشیابی تحصیلی، یکی از مؤلفه های اساسی نظام آموزشی و رشته پیوند بین دو مؤلفه یادگیری و یاددهی است. این گونه تصور می شد که ارزشیابی تحصیلی یکی از عوامل مؤثر در بهبود کیفیت این دو مؤلفه است. پژوهش ها هم نشان از وجود چنین تأثیری داشت. از سوی دیگر نارضایتی از نظام ارزشیابی موجود در محافل تربیتی گسترش یافته بود. بر این اساس نگاه تصمیم گیرندگان، متوجه حوزه ارزشیابی تحصیلی و ایجاد اصلاحات در آن شد. آغاز این توجه، در طرح دو نوبتی نمودن امتحانات و برجسته کردن نقش ارزشیابی مستمر بود. در همایش مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش، توجه زیادی به این حوزه نشد و تنها یک مقاله درباره اصلاحات در ارزشیابی تحصیلی ارائه شد، تشکیل دفتر معاونت آموزش و پرورش عمومی، شاهد دیگری است بر این مدعا که ارزشیابی تحصیلی به موضوع سیاست گذاران تبدیل شده بود. ● گامی نو در حل مشکل آموزشی دانش آموزان: بعد از تشکیل معاونت آموزش عمومی و دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی، شورای عالی آموزش و پرورش طی رأی صادره در جلسه ۶۷۴ مورخ، ۸۱.۵.۲ به دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی مأموریت داد تا در خصوص تبدیل مقیاس کمی (۰-۲۰) به کیفی، مطالعاتی انجام داد، گزارش آن را به شورا ارائه دهد. دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی بعد از مطالعات و بررسی های خود طرحی را تحت عنوان ارزشیابی توصیفی تهیه و به شورا ارائه کرد. این طرح با هدف افزایش کیفیت فرایند یاددهی- یادگیری، کاهش اعتبار آزمون های پایانی و افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی- یادگیری، همراه با ایجاد تغییرات زیر در نظام موجود ارزشیابی تحصیلی تهیه شد. ▪ تغییر مقیاس فاصله ای (۰-۲۰) به مقیاس ترتیبی (در حد انتظار، نزدیک به انتظار، نیازمند تلاش بیشتر) ▪ تغییر ساختار کارنامه و تبدیل آن به کارنامه توصیفی (گزارش پیشرفت تحصیلی) ▪ تغییر ابزارها و روش های جمع آوری اطلاعات از وضعیت تحصیلی دانش آموز که برخی از آنها عبارتند از: پوشه کار، چک لیست، ثبت مشاهده، آزمون عملکردی. ▪ تغییر در رویکرد کلی ارزشیابی از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینی و فرآیندی. ▪ تغییر در مرجع تصمیم گیرنده در ارتقاء دانش آموزان که در این طرح به جای امتحانات پایانی (تراکمی)، معلم و شورای مدرسه مرجع صاحب صلاحیت تصمیم گیری تعیین شد. انتخاب موضوع و ارائه مقاله حاضر گامی است در ضرورت و اهمیت آن... ● فراشناخت و مهارت های زندگی: همان طوری که می دانید تعلیم و تربیت با استبداد، تحمیل اندیشه و عقاید، سلب فرصت اظهارنظر و نقد و پیروی توأم با تهدید، سازگاری ندارد. در عوض رشد خلاقیت، تقویت مهارت جستجوگری و رشد قدرت انتقاد با روح تربیت سازگاری دارد که در این صورت باید فرد را دارای حق انتخاب بدانیم. در این دیدگاه، ارزشیابی فرایندی بیرونی و تحمیلی نیست که آثاری چون ترس، اضطراب، پیروی بی چون و چرا و رفتارهای غیراخلاقی را به همراه داشته باشد؛ بلکه فرایندی است که باید از بیرون به درون منتقل شود و در واقع توسط خود فرد انجام گیرد. آزادی فکر و اندیشه یکی از عوامل بروز خلاقیت ها ابتکارها است. تردیدی نیست که نظام ارزشیابی که محدودیت هایی را در تفکر و اندیشه به وجود آورد، مانع بروز خلاقیت ها خواهد شد. در سند «جهانی شایسته کودکان که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ به تصویب رسیده است به عنوان یک راهکار برای رسیدن به «جهانی شایسته کودکان» این گونه اعلام شده است: «ایجاد یک محیط یادگیری دوستدار کودک با کمک کودکان که در آن احساس امنیت کند. در برابر بدرفتاری، خشونت و تبعیض حمایت شوند و باتندرستی تشویق به یادگیری شوند.» بر این اساس، آموزش شاد و با نشاط و یادگیری در محیط سالم حق کودکان شناخته شده است؛ لذا فعل تربیتی و تصمیم های تربیتی به گونه عام تحت تأثیر این گونه ارزش هاست. پرورش و تقویت این اندیشه ها فرد را به دانش و تجربه فراشناختی سوق می دهد. همان طور که می دانید مفهوم فراشناخت برای اولین بار توسط فلاول (۱۹۷۹) مطرح شد. از دیدگاه وی فراشناخت با شناخت، متفاوت است. شناخت بر کلیه فرایندهای عالی ذهن، از قبیل تفکر، استدلال و فرایندهای پردازش اطلاعات مانند ذخیره سازی، بازیابی اطلاعات، اطلاق می شود، در حالی که فراشناخت به دانش فرد درباره کلیه فرایندهای شناختی یاد شده و نیز نحوه به کارگیری آنها در جهت اهداف یادگیری، اطلاق می شود. این شعر فارسی که می گوید: «تا به آن جا رسید دانش من که همی دانم که نادانم» اشاره به عالی ترین دانش فراشناخت است. سقراط هم نقل شده است: علت این که گفته می شود من داناترین مردمان هستم، این است که بر نادانی خود آگاهم. یونسکو با محور قرار دادن یادگیری، چهار ستون اساسی یادگیری را مورد توجه قرار داد. که این ستون ها عبارتند از: ▪ یادگیری برای دانستن ▪ یادگیری برای عمل کردن ▪ یادگیری برای زیستن ▪ یادگیری برای به هم زیستن آن چه گذشت، نشان می دهد که روند جاری در جهان حکایت از تفکر و تأمل بر روی نظام ارزشیابی تحصیلی دارد و قصد دارد ارزشیابی را بر مهارت های زندگی دانش آموزان قرار دهد؛ نه مهارت های مدرسه ای و در این برنامه مشارکت سهم قابل توجهی دارد. در داستان زیر ضمن مطرود نمودن رقابت های منفی سنتی نحوه موفقیت در کارهای گروهی و مشارکت را بیان می کند. ● داستان موفقیت گروهی: روزی روزگاری، چند دوست در جنگلی سرگرم بازی و صحبت بودند. آنان به ریل راه آهنی برخوردند که در لابه لای درختان ادامه می یافت. یکی از بچه ها روی ریل پرید و خواست روی آن راه برود، اما هنوز چند قدمی برنداشته بود که زمین خورد. بچه های دیگر یکی یکی روی ریل راه رفتند. آن ها هم هنوز چند قدمی برنداشته، تعادل خود را از دست می دادند و زمین می خوردند. دو نفر از بچه ها به نام های احسان و مراد در گوش هم چیزی گفتند. سپس، رو به دیگر بچه ها کردند و گفتند: «ما با هم می توانیم تا آخر خط برویم». یکی از بچه هایی که زمین خورده بود گفت: «غیرممکنه!» احسان و مراد روی دو خط پریدند. دست ها را به سوی یکدیگر دراز و قفل کردند. به این ترتیب تعادل خود حفظ کردند و مسافت را پیمودند. آن دو به تنهایی کاری از پیش نمی بردند، اما دست به دست یکدیگر دادند و موفق شدند. کار احسان و مراد، تشکیل یک تیم دو نفره بود. تیمی که روحیه همکاری توام با همدلی در آن مشاهده می شد. این دو نفر به جای پیروزی انفرادی، به موفقیت و پیروزی تیمی اهمیت دادند. به توانایی های یکدیگر اعتماد کردند و تیم دو نفره خود را در کانون توجه دادند. تیم های بزرگ و موفق دارای اعضایی چون احسان و مراد هستند. افرادی که روحیه همکاری توام با همدلی دارند. به عبارتی افراد این تیم ها با دل و جان با یکدیگر کار می کنند، از صمیم قلب دیگر اعضای تیم را می پذیرند و با این حرکت بر نیروی تیم می افزایند. شما هم می توانید با رعایت چند نکته ساده این ● ویژگی را در خود تقویت کنید: ▪ اول: اعضای تیم را به چشم همکارانی همدل بنگرید نه به چشم رقیب. توجه داشته باشید در هر تیمی زمینه رقابت وجود دارد، اما اعضای تیم های موفق خود را اندام های یک پیکر می دانند و هیچ گاه نمی گذارند کار رقابت به جایی برسد که تیم را فلج سازد. ▪ دوم: به اعضای تیم بدگمان نباشید، پشتیبان آن ها باشید. بعضی آن قدر به فکر منافع خود هستند که به دیگران ازجمله به اعضای تیم خودشان بدگمان می شوند. برای گریز از این ذهنیت، باید به همدیگر اعتماد کنید، درنتیجه رفتارتان با آن ها بهتر می شود و اگر رفتارتان بهتر شود، پایه همکاری صمیمانه و توأم با همدلی گذاشته می شود. ▪ سوم: به جای خود، تیم را در کانون توجه قرار دهید. این که کدام در کانون توجه ما باشد تا حد زیادی تعیین می کند که با اعضای تیم، رقیب هستیم یا رفیق. نتیجه چنین تفکری باعث می شود به جای این که به تنهایی توپ را به دروازه برسانید به یکی از اعضای تیم پاس دهید. ▪ چهارم: به اتفاق پیروز شوید. با همکاری، همدلی و اتفاق کارهای بزرگ می توان کرد. اگر خود را دست تنها بگذارید، بسیاری از کارها ناتمام می ماند و بسیاری از فرصت ها از دست می رود. ● به خاطر بسپارید: اول باید با یکدیگر کار کرد، بعد با یکدیگر برنده شد. الگوی پیشنهادی اشاعه ارزشیابی توصیفی، الگوی توصیفی، الگویی ترکیبی از اشاعه رسمی و غیررسمی است. که معلم باید در متن و اساس این طرح نوآورانه قرار گیرد. باید تقاضا محور باشد، یعنی مدارس متقاضی اجرای این الگو باید تلاش کنند شرایط و زمینه های مناسب آن را فراهم نمایند. ● کاربردهای ارزشیابی توصیفی: در این زمینه چند نکته درخور اهتمام است که تصمیم گیرندگان و مدارس متقاضی باید به آنها توجه نمایند: الف) ارزشیابی توصیفی باید به مثابه جزیی از فرایند یاددهی یادگیری کلاس درس تلقی شود. ب)ارزشیابی توصیفی به عنوان الگویی معارض و در ضدیت با الگوی کمی و مستمر تلقی نشود. ج) روش های تدریس، جدید مانند روش های مشارکتی و همیارانه و به طورکلی روش های فعال تدریس، پیش شرط تحقق ارزشیابی توصیفی است. د)معلمان مجری طرح ارزشیابی توصیفی باید مهارت لازم را برای اجرای روش های تدریس جدید را داشته باشند و واقعاً این روش ها را در صحنه کلاس به نمایش بگذارند. هـ-اجرای ارزشیابی توصیفی نسبت به شیوه سنتی ارزشیابی (امتحان) پیچیده تر است و نیازمند آن است که معلم مهارت های زیر را بدانند: ۱)مهارت مدیریت پوشه کار و تحلیل اطلاعات آن. ۲)مهارت تهیه فهرست وارسی و به کارگیری آن. ۳)مهارت ارائه تکالیف مناسب به دانش آموزان وبررسی تکالیف آنها. ۴)مهارت ارائه بازخوردهای توصیفی به دانش آموزان. ۵)مهارت تهیه و استفاده از ابزارهای ثبت مشاهدات. ۶)مهارت تهیه و به کارگیری آزمون های مختلف (آزمون در خانه، آزمون کتاب باز، آزمون گروهی و مانند این ها). ۷)مهارت به کارگیری روش های خودسنجی و همسال سنجی. پ)مدیر آموزشگاهی که قرار است ارزشیابی توصیفی را در کلاس های خود اجرا کند، باید نگرش مثبتی به نوآوری داشته باشد و از آن استقبال کند. وی باید نقش خود را نه به عنوان یک مدیر کارپرداز، بلکه رهبر آموزشی تحصیلگر بداند که مدیریت فرایند یادگیری را به عهده دارد. این مدیر باید باور داشته باشد که وظیفه آموزشگاه نه انتقال صرف محتوای کتاب های درسی، بلکه ارتقاء سطح رشد و یادگیری همه جانبه دانش آموزان است و همچنین به این نکته باور عمیق داشته باشد که همه دانش آموزان قادرند و می توانند به سطح مطلوبی از انتظارات آموزشی برسند و در این راستا خودشان می توانند با معلم و مدرسه همکاری نمایند. د)بین کاربرد رویکردهای جدید و امکانات آموزشی، ارتباط بالایی دیده نمی شود. به سخن دیگر یادگیری عمیق تنها در مدارس با امکانات بالا رخ نمی دهد. با این حال داشتن حد متوسطی از امکانات، برای اجرای الگوی جدید ارزشیابی ضرورت دارد؛ مثلاً به کارگیری روش های تدریس مشارکتی و فعال، نیازمند فضای مناسب کلاس، میز و صندلی مناسب و مانند اینها است. همچنین برای تهیه و نگهداری برخی ابزارهای ارزشیابی توصیفی، وسایلی مناسب آن ابزار لازم است. خ)در امر ارزشیابی توصیفی در مدرسه، رکن سوم آموزش و پرورش، یعنی خانه نیز باید با مدرسه هماهنگ باشد؛ لذا لازم است انجمن اولیاء ومربیان آموزشگاه در این باره نظر مساعد و مثبت داشته باشد و این نظر نه به دلیل روحیه نوخواهی صرف و سطحی، بلکه با درک درست و صحیح از نقش و جایگاه ارزشیابی توصیفی باشد. در پی این موافقت والدین دانش آموزان کلاس های مجری، باید درک درستی از ارزشیابی توصیفی پیدا کنند. بنابراین برگزاری جلسات بحث و گفت وگو با حضور کارشناسان با والدین لازم است. برای اجرای ارزشیابی توصیفی، فرهنگ سازمانی مدرسه نیزباید پذیرای این نوآوری باشد؛ لذا شورای معلمان و شورای مدرسه لازم است با چنین تفکری موافقت داشته باشند. برای رسیدن به این توافق گروهی در جلسات شورا تمامی زوایای ارزشیابی توصیفی، باید موردبحث و بررسی قرار گیرد. ▪ پیشنهاد: افزون بر آن چه که درباره الگوی اشاعه ارزشیابی توصیفی گفته شد، تصمیم گیرندگان سطوح بالای نظام آموزش و پرورش باید به ایجاد بسترهای مناسب در اجرای دیگر در درون نظام و بیرون آن اقدام کنند. مثلاً تغییر برنامه های تربیت معلم، اصلاح و تغییر برنامه درسی، تغییر نگرش جامعه وبازسازی و اصلاح آیین نامه ها و دستورالعمل ها لازمه استقرار صحیح نوآوری در بدنه نظام و نهادینه شدن آن است. ● نتیجه: از آن جایی که مدرسه باید مکانی مناسب باشد ما نیز سعی کردیم در واحد آموزشی خود با سهیم و شریک قراردادن اداره کلاس توسط معلم و دانش آموز امکان افزایش انتخاب و مسئولیت را فراهم نموده تا دانش آموزان خود به احتیاجاتشان پی ببرند و براساس نظر گوگ مسائل انضباطی در کلاس هایی که احتیاجات دانش آموزان برآورده شده باشد، اتفاق نمی افتد. وقتی دانش آموزان می توانند در مدرسه بازی کنند (داخل مدرسه یا جایی بهتر) کمتر میل به رفتار ناهنجار دارند و معلمان نیز کمتر احتیاج دارند که راهبردهای اداره کلاس را به کار برندو دانش آموزان درک می کنند که به آنها اهمیت داده می شود.
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/30085
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید