امروز شنبه 17 شهریور 1403

Saturday 07 September 2024

علل و عوامل پیدایش آسیب‏های اجتماعی و راه‏های پیشگیری از آن


1401/08/01
کد خبر : 29513
دسته بندی : ثبت نشده
تعداد بازدید : 17 نفر
مطالعه انحرافات و كجروی‏های اجتماعی و به اصطلاح، آسیب‏شناسی اجتماعی (Social Pathology) عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه بی‏نظمی‏های اجتماعی. در واقع، آسیب‏شناسی اجتماعی مطالعه و ریشه‏یابی بی‏نظمی‏ها، ناهنجاری‏ها و آسیب‏هایی نظیر بیكاری، اعتیاد، فقر، خودكشی، طلاق و...، همراه با علل و شیوه‏های پیش‏گیری و درمان آن‏ها و نیز مطالعه شرایط بیمارگونه و نابسامانی اجتماعی است.(۱) به عبارت دیگر، مطالعه خاستگاه اختلال‏ها، بی‏نظمی‏ها و نابسامانی‏های اجتماعی، آسیب‏شناسی اجتماعی است؛ زیرا اگر در جامعه‏ای هنجارها مراعات نشود، كجروی پدید می‏آید و رفتارها آسیب می‏بیند. یعنی، آسیب زمانی پدید می‏آید كه از هنجارهای مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پای‏بندی به هنجارهای‏اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است. از سوی دیگر، اگر رفتاری با انتظارات مشترك اعضای جامعه و یا یك گروه یا سازمان اجتماعی سازگار نباشد و بیشتر افراد آن را ناپسند و یا نادرست قلمداد كنند، كجروی اجتماعی تلقّی می‏شود. سازمان یا هر جامعه‏ای از اعضای خود انتظار دارد كه از ارزش‏ها و هنجارهای خود تبعیت كنند. اما طبیعی است كه همواره افرادی در جامعه یافت می‏شوند كه از پاره‏ای از این هنجارها و ارزش‏ها تبعیت نمی‏كنند. افرادی كه همساز و هماهنگ با ارزش‏ها و هنجارهای جامعه و یا سازمانی باشند، «همنوا» و یا «سازگار» و اشخاصی كه برخلاف هنجارهای اجتماعی رفتار كنند و بدان‏ها پای‏بند نباشند، افرادی «ناهمنوا» و «ناسازگار» می‏باشند. در واقع، كسانی كه رفتار انحرافی و نابهنجاری آنان دائمی باشد و زودگذر و گذرا نباشد، كجرو یا منحرف نامیده می‏شوند. این‏گونه رفتارها را انحراف اجتماعی یا (Social Devianced) و یا كجروی اجتماعی گویند.(۲) حال سؤال این است كه چگونه تشخیص دهیم رفتاری از حالت عادی و ـ به اصطلاح ـ نرمال خارج شده و به حالتی غیرنرمال و نابهنجار تبدیل شده است؟ ملاك‏ها و معیارهایی وجود دارد. با این معیارها و ملاك‏ها می‏توان تشخیص داد كه رفتاری در یك سازمان، نهاد و یا جامعه‏ای عادی و مقبول و نرمال است، یا غیر عادی، غیرنرمال و نابهنجار. عمدتا چهار معیار برای این امر وجود دارد: ۱) ملاك آماری: از جمله ملاك‏های تشخیص رفتار نابهنجار، روش توزیع فراوانی خصوصیات متوسط است كه انحراف از آن، غیر عادی بودن را نشان می‏دهد. كسانی كه بیرون از حد وسط قرار دارند، افراد نابهنجار تلقّی می‏شوند و رفتار آنان رفتاری غیرنرمال و انحرافی تلقی می‏شود. برای مثال، از نظر آماری وقتی گفته می‏شود كه لباسی مُد شده، یعنی بیشتر افراد جامعه آن را می‏پوشند. بنابراین، صفتی كه بیشتر افراد جامعه نپذیرند، خارج از هنجار تلقّی شده و غیر طبیعی و نابهنجار تلقّی می‏شود. ۲) ملاك اجتماعی: انسان موجودی اجتماعی است كه باید در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی كند. اینكه تا چه حد رفتار فرد با هنجارها، سنّت‏ها و انتظارات جامعه و یا نهاد و سازمان خاصی مغایرت دارد و جامعه چگونه درباره آن قضاوت می‏كند، معیار دیگری برای تشخیص رفتار نابهنجار و بهنجار است. یعنی رفتاری كه مورد قبول افراد نباشد و مثلاً با پوشیدن لباس خاصی از سوی افراد جامعه با عكس‏العمل آنان مواجه شویم، این‏گونه رفتارها نابهنجار تلقّی می‏شود. البته، این معیار هم در همه جوامع امری نسبی است. ۳) ملاك فردی: از جمله ملاك‏های تشخیص رفتار نابهنجار، میزان و شدت ناراحتی است كه فرد احساس می‏كند. یعنی اگر این رفتار خاص، با ارزش‏ها و هنجارهای اجتماعی سازمان خاصی مثلاً فرهنگیان و یا كل افراد جامعه ناسازگار باشد، یعنی به سازگاری فرد لطمه بزند و با عكس‏العمل افراد آن جامعه یا آن نهاد مواجه گردد، چنین رفتاری نابهنجار تلقّی می‏شود.(۳) ۴) ملاك دینی: علاوه بر این، در یك جامعه دینی و اسلامی، معیار و ملاك دیگری برای تشخیص رفتارهای بهنجار از نابهنجار وجود دارد؛ چرا كه معیارهای مزبور، معیارهایی است كه توسط افراد یك جامعه با قطع‏نظر از نوع اعتقادات، مورد پذیرش واقع می‏شود؛ یعنی افراد جامعه در خصوص ارزش یا هنجاری بودن موضوع خاص توافق نموده، در عمل به آن پای‏بندند و متخلفان را بسته به نوع و اهمیت هنجار، تنبیه می‏كنند. امّا در یك جامعه دینی و اسلامی معیارهای فوق برای ارزش‏های اجتماعی است و در آنجا كارایی دارد. معیار تشخیص ارزش‏ها و هنجارهای دینی به وسیله آموزه‏های دینی تعیین می‏شود. ممكن است رفتاری خاص در همان اجتماع هنجار تلقّی نشود و مرتكبان را كسی توبیخ و یا سرزنش نكند ولی در شرایطی خاص ارتكاب چنین عملی در یك جامعه دینی هنجارشكنی تلقّی شود. برای مثال، خوردن و آشامیدن در روزهای عادی و حتی در یك جامعه دینی هنجار شكنی تلقّی نمی‏شود. ولی اگر همین عمل در جامعه مذكور و در ماه مبارك رمضان و در ملأ عام صورت گیرد، تخطی از هنجارهای دینی تلقّی شده، مجازات سختی هم از نظر دینی و شرعی و هم از نظر اجتماعی در انتظار مرتكب چنین عمل ناپسندی می‏باشد. بنابراین، معیار دیگر تشخیص رفتارهای نابهنجار و بهنجار در جامعه دینی، تطبیق و سازگاری و یا عدم تطبیق و ناسازگاری با آموزه‏ها و هنجارهای دینی است. اگر عمل و رفتاری با هنجارها و آموزه‏های دینی سازگار باشد، عملی بهنجار و اگر ناسازگار باشد، عملی نابهنجار تلقّی می‏شود. حال سؤال این است كه آسیب‏ها و انحرافات اجتماعی چگونه پدید می‏آیند و عوامل پیدایش آسیب‏ها و انحرافات اجتماعی كدامند؟ بررسی و ریشه‏یابی انحرافات اجتماعی از اهمیّت زیادی برخوردار است. انحرافات و مسائل اجتماعی امنیت اجتماعی را سلب و مانعی برای رشد و توسعه جامعه محسوب می‏شود. به‏طور كلی، هر رفتاری كه از آدمی سر می‏زند، متأثر از مجموعه‏ای از عوامل است كه به طور معمول در طول زندگی سر راه وی قرار دارد و وی را به انجام عملی خاص وادار می‏كند. هر چند بررسی عمیق انحرافات اجتماعی مجال دیگری می‏طلبد، اما به اجمال، به چند عامل مهم پیدایش انحرافات اجتماعی اشاره می‏گردد. عوامل به وجودآورنده انحراف و كجروی در جوامع مختلف یكسان نیست و مناطق از نظر نوع جرم، شدت و ضعف، تعداد، و نیز از نظر عوامل متفاوتند. این تفاوت‏ها را می‏توان در شهرها، روستاها و حتی در مناطق مختلف و محله‏های یك شهر مشاهده كرد. در هر جامعه و محیطی سلسله عواملی همچون شرایط جغرافیایی، اقلیمی، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، موقعیت خانوادگی، تربیتی، شغلی و طرز فكر و نگرش خاصی حاكم است كه هر یك از این‏ها در حسن رفتار و یا بدرفتاری افراد مؤثر است. شهرنشینی لجام‏گسیخته، گسترش حاشیه‏نشینی و فقر، اتلاف منابع و انرژی را به دنبال دارد. حاشیه‏نشینی در شهرها، با جرم رابطه مستقیم دارد. تنوع و تجمل، اختلاف فاحش طبقات اجتماعی ساكن شهرهای بزرگ، تورّم و گرانی هزینه‏های زندگی، موجب می‏شود تا افراد غیر كارآمد كه درآمدشان زندگی ایشان را كفاف نمی‏دهد، برای تأمین نیازهای خود، دست به هر كاری هر چند غیر قانونی بزنند. از دیگر عوامل محیطی جرم، می‏توان فقر، بیكاری، تورّم و شرایط بد اقتصادی نام برد كه بر همه آحاد جامعه، اقشار، گروه‏ها و نهادها تأثیر گذاشته و آنان را تحت تأثیر قرار می‏دهد.(۴) در پیدایش انحرافات اجتماعی و رفتارهای نابهنجار و آسیب‏زا عوامل متعددی به عنوان عوامل پیدایش و زمینه‏ساز می‏تواند مؤثر باشد: ▪ عوامل فردی: جنس، سن، وضعیت ظاهری و قیافه، ضعف و قدرت، بیماری، عامل ژنتیك و.... ▪ عوامل روانی: حساسیت، نفرت، ترس و وحشت، اضطراب، كم‏هوشی، خیال‏پردازی، قدرت‏طلبی، كم‏رویی، پرخاشگری، حسادت، بیماری‏های روانی و... ▪ عوامل محیطی: اوضاع و شرایط اقلیمی، شهر و روستا، كوچه و خیابان، گرما و سرما و.... ▪ عوامل اجتماعی: خانواده، طلاق، فقر، فرهنگ، اقتصاد، بی‏كاری، شغل، رسانه‏ها، مهاجرت، جمعیت و... . از آنجا كه ممكن است در پیدایش هر رفتاری، عوامل فوق و یا حتی عوامل دیگری نیز مؤثر باشد، از این‏رو، نمی‏توان به یك‏باره فرد بزهكار را به عنوان علت‏العلل در جامعه مقصر شناخت و سایر عوامل را نادیده گرفت. اگر فرد، هر چند برای سرگرمی و تنوع و تفرّج دست به بزهكاری بزند، این كار وی كم‏كم زمینه‏ای خواهد بود تا به سمت و سوی بزهكاری سوق یابد. دلیل عمده این كار، چگونگی شروع به انجام عمل بزهكارانه و كشیده شدن فرد به این راه است. افراد بزهكار افرادی هستند كه همه زمینه‏ها و شرایط لازم برای انحراف در آنان وجود دارد. مهم‏ترین عامل در انحراف افراد و ارتكاب عمل نابهنجار، فردی است كه موجب سوق یافتن وی به سمت بزهكاری می‏شود؛ چرا كه فردی كه می‏خواهد اولین بار دست به بزهكاری بزند، نیازمند فردی است كه او را راهنمایی كرده و به این سمت هدایت نماید. دومین عامل، امكانات و شرایطی است كه فرد در اختیار دارد و زمینه ارتكاب وی را برای اعمال خلاف اجتماع فراهم می‏آورد. فقر در خانواده، عدم تأمین نیازهای اساسی خانواده، دوستان ناباب، محیط آلوده و...نیز از عوامل روی‏آوری فرد به بزهكاری است. در عین حال، به طور مشخص می‏توان عوامل عمده زیر را به عنوان بسترها و زمینه‏های پیدایش انحرافات اجتماعی و یا هر رفتار نابهنجار نام برد؛ عواملی كه نقش بسیار تعیین‏كننده‏ای در پیدایی هر رفتاری، اعم از بهنجار و یا نابهنجار، ایفا می‏كنند. در عین حال، مهم‏ترین عامل یعنی خود فرد نیز نقشی تعیین‏كننده‏ای در این زمینه بازی می‏كنند. اجمالاً، علل و عوامل پیدایش آسیب‏های اجتماعی، به ویژه در میان نوجوانان و جوانان را می‏توان به سه دسته عمده تقسیم نمود: ۱) عوامل معطوف به شخصیت؛ ۲) عوامل فردی؛ ۳) عوامل اجتماعی. الف) عوامل شخصیتی این دسته از عوامل معطوف به عدم تعادل روانی، شخصیتی و اختلال در سلوك و رفتار است كه به برخی از آن‏ها اشاره می‏شود: ▪ ویژگی‏های شخصیتی افراد بزهكار و كجرو معمولاً ویژگی‏های شخصیتی افراد بزهكار، بی‏قاعدگی رابطه و ارتباط میان فرد و جامعه و ارتكاب رفتارهای نابهنجار و خلاف مقررات اجتماعی است، ولی معمولاً از نظر مرتكب و عامل آن در اصل و یا در مواقعی خاص، این‏گونه رفتارها ناپسند شمرده نمی‏شود. افراد روان‏رنجور و روان‏پریش نسبت به‏ارزش‏ها، هنجارها و مقررات اجتماعی بی‏تفاوت بوده و كمتر آن‏ها را رعایت می‏كنند. اعمال و شیوه‏های رفتاری این‏گونه افراد نظام اجتماعی را متزلزل و گاهی نیز مختل می‏كند و موجب می‏شود كه رعایت ارزش‏های اخلاقی و هنجارها در جامعه و نزد سایر افراد زیرسؤال رفته و آن را به پایین‏ترین سطح عمل تنزل دهد. برخی از مشخصه‏های بارز و برجسته شخصیتی این‏گونه افراد، خودمحوری، پرخاشگری، هنجارشكنی، فریبندگی ظاهری و عدم احساس مسئولیت می‏باشد. این‏گونه افراد به پیامد عمل خود نمی‏اندیشند، در كارهای خود بی‏پروا و بی‏ملاحظه هستند و در پند گرفتن از تجربیات، بسیار ضعیف بوده و در قضاوت‏های خود یك‏سویه می‏باشند. این نوع شخصیت‏ها عمدتا از محیط اجتماع، خانه و مدرسه فرار كرده، پای‏بند قواعد، مقررات و هنجارهای اجتماعی نیستند و به دنبال هر چیزی می‏روند كه جلب توجه كند. حتی در پوشش و سبك و شكل ظاهری خویش، به ویژه در شیوه لباس پوشیدن، آرایش مو و صورت به گونه‏ای كه خلاف قاعده و خلاف سبك مرسوم سایر افراد اجتماع باشد، عمل می‏كنند تا جلب توجه نمایند. گروهی از افراد بزهكار و كجرو نیز ویژگی‏های شخصیتی دیگری دارند؛ خودمحور و پیوسته به تمجید و توجه دیگران نیازمندند و در روابط خود با مردم به نیازها و احساسات آنان توجه نمی‏كنند. این افراد اغلب با رؤیاهایی در مورد موفقیت نامحدود و درخشان، قدرت، زیبایی و روابط عاشقانه آرمانی سرگرم‏اند. اغلب این افراد والدینی داشته‏اند كه از نظر عاطفی نسبت به آنان بی‏توجه‏اند یا سرد و طردكننده بوده و یا بیش از حدّ به آنان محبت كرده و ارج می‏نهند. آنان به علت سركوب خواسته‏ها و فقدان ارضای تمایلات درونی، از كانون خانواده بیزار شده و به رفتارهای نابهنجار نظیر فرار از خانه، ترك تحصیل، سرقت و اعتیاد گرایش پیدا می‏كنند. گروهی نیز افرادی برون‏گرا و به دنبال لذت‏جویی آنی هستند، دَم را غنیمت می‏شمارند، دوست دارد در انواع میهمانی‏ها و جشن‏ها شركت كنند، تشنه هیجان و ماجراجویی‏اند، به همین دلیل برای لذت‏جویی دست به اعمال خلاف و بزهكارانه می‏زنند. سرانجام گروهی از افراد بزهكار نیز مشخصه بارزشان، پرجوش و خروشی و بیان اغراق‏آمیز، هیجانی، روابط طوفانی بین فردی، نگرش خودمدارانه و تأثیرپذیری از دیگران است. این‏گونه شخصیت‏ها برای آنكه «خود»ی نشان دهند، هر تجربه‏ای را حتی اگر برای آنان گران تمام شود، انجام می‏دهند. هیجان‏طلبی، ماجراجویی، تنوع‏طلبی، كنجكاوی، استقلال‏طلبی افراطی، خودباختگی احساسی و غلبه كنش‏های احساسی بر كنش‏های عقلانی از جمله مشكلات رفتاری است كه فرد را به سوی موقعیت‏های خطرزا و ارتكاب اعمال بزهكارانه رهنمون می‏كند. از دیگر مشكلات روحی ـ روانی كه منجر به رفتارهای ضداجتماعی می‏شود، می‏توان به ضعف عزّت نفس، احساس كهتری، فقدان اعتماد به نفس، احساس عدم جذابیت، افسردگی شدید، شیدایی و اختلال خلقی اشاره نمود. چنین افرادی معمولاً مستعد انجام رفتارهای نسنجیده و انحرافی هستند. ب) عوامل فردی در حوزه عوامل فردی، می‏توان به موارد ذیل اشاره نمود: ۱) آرزوهای بلند؛ ۲) خوش‏گذرانی و لذت‏طلبی؛ ۳) قدرت، استقلال و عافیت‏طلبی؛ ۴) زیاده‏خواهی؛ ۵) بی‏بندوباری و لاابالی‏گری؛ ۶) بی‏هویتی و بی‏هدفی در زندگی.
گالری تصاویر

لینک کوتاه :
https://aftabir.com/article/show/29513
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات
جدیدترین اخبار ها
بروزترین اخبار ها
مطالب مرتبط

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید