هدف روانشناسی خانواده شناسایی و تقویت فرآیند های تعاملی کلیدی است که به خانواده ها این توانایی را می دهد تا در برابر چالش های اخلالگر زندگی مقاومت کرده و به حالت طبیعی خود بازگردند.
روانشناسان خانواده با گروه هایی از اعضای خانواده ملاقات می کنند تا به آنها آموزش دهند که چگونه به شیوه ای غیرتهدیدکننده و برای همه مفید باشد.
روانشناسی خانواده به طیف گسترده ای از مشکلات بالینی و همچنین مشکلات رابطه ای از جمله: سوء مصرف الکل و مواد مخدر می پردازد.
مشکلات رفتاری؛ افسردگی؛ بیش فعالی جوانان؛ والدین و تعارض والدین و فرزند؛ اختلالات رشدی؛ روانگسیختگی؛ اختلالات طیف دوقطبی؛ روابط خانوادگی؛ آزار جنسی، فیزیکی یا کلامی؛ مسائل پزشکی؛ خودکشی کردن؛ روابط خانوادگی؛ نارضایتی از رابطه زوجین؛ سلامت روان عمومی؛ خشونت شریک صمیمی؛ خیانت؛ و مشکلات رفتاری جوانان، زوج ها و خانواده هایی که با عملکرد روزانه مشکل دارند.
سوء مصرف مواد؛ سلامت روان و مشکلات رفتاری جوانان . مانند: افرادی که مشکلات رابطه دارند (یا مسائل فردی آنها بر عملکرد روابط آنها تأثیر میگذارد).
روانشناسان خانواده به تعامل بین زن و شوهر و بین والدین و فرزندان توجه دارند. وقتی خانواده ها با بیماری های جسمی و روحی دست و پنجه نرم می کنند، به روابط خانوادگی کمک می کنند. آنها همچنین نگران کودک آزاری و بی توجهی هستند. علاوه بر این، آنها به اعضای خانواده کمک می کنند تا با استرس در طول انحلال رابطه، طلاق، ازدواج مجدد و خانواده های ترکیبی مقابله کنند. روانشناسان خانواده همچنین با بیمارانی کار می کنند که اعضای خانواده خود را از دست داده اند تا به آنها کمک کنند تا از غم و اندوه خود عبور کنند یا با کودکانی که از حوادث آسیب زا عبور کرده اند، کمک می کنند تا به آنها کمک کنند ترس های خود را بیان کنند و یاد بگیرند که با آنها کنار بیایند. روانشناس زن و شوهر و خانواده قادر است عملکرد زوج های غیر بالینی یا عادی را برای درمان زوج های ناکارآمد، و افراد از هر زمینه اجتماعی-اقتصادی و همچنین زوج های سنتی و غیرسنتی در مراحل مختلف زندگی (مانند قرار ملاقات، پیش از ازدواج، زناشویی، همجنس گرا و لزبین، جدا شده، مطلقه، بین نژادی، بین قومی و بین مذهبی) و سیستم های بزرگتر مانند جوامع و سازمان ها برای کمک به مشکلات در عملکرد و ارتباطات و ... را رسیدگی کند.
اولین تجربه ای که هر فرد در روابط خود با دیگران کسب می کند، و اولین جامعه ای که با آن روبرو می شود، در محیط خانواده است که با پدر-مادر و خواهر-برادر خود در رابطه است و تجربیات خوشایند و حتی نا خوشایندی را با آن ها تجربه خواهد کرد.
در محیط خانواده با ما رفتارهایی از سر محبت، صمیمیت ، فداکاری و گذشت می بینیم. اما همیشه هم اینگونه نیست و گاهی ما شاهد رفتار هایی از سمت جامعه کوچک خود یعنی خانواده خود هستیم که توام با کینه توزی ، خشم، نفرت و حتی دشمنی است. و هر فرد ممکن است که این عواطف خوشایند و نا خوشایند را در کنار والدین و خواهر–برادر خود تجربه کند.
در روانشناسی خانواده مهارت های فراوانی مورد استفاده قرار می گیرد، از جمله سنجش خانواده ، خانواده درمانی، مشاوره، تحقیقات گسترده بر روی زوجین و ... روانشناس خانواده فردی آموزش دیده است که با افراد و گروه های خانواده برای رسیدگی به مسائل مختلف کار می کند.
این مسائل ممکن است حول یک فرد یا مسائل مربوط به پویایی خانواده و روابط متمرکز شود. به عنوان مثال می توان به رفتارهای مشکل ساز کودکان، اختلاف نظر بین والدین در مورد تربیت فرزندان، سوء مصرف مواد یا مسائل مربوط به سلامت روان اشاره کرد. در اصل روانشناسان خانواده در جایی دخیل هستند که مسائل یک فرد به خانواده او آسیب وارد کند.
برای روانشناس خانواده مهم است که انگیزه ها و نیازهای افراد و همچنین درک پویایی خانواده را درک کند. آنها باید با تمرکز روشن روی روانشناسی رشد و مشکلات سلامت روان کار کنند و به همه اعضای خانواده کمک کنند تا ساختارهای حمایتی را برای افراد آسیب دیده بهتر درک کنند و فراهم کنند.
آنها همچنین باید از هر گونه مسائل اقتصادی یا اجتماعی که بر همه افراد در گروه خانواده تأثیر می گذارد، آگاه باشند. این نقش معمولاً بر روی گذراندن وقت با اعضای خانواده به طور جداگانه متمرکز است، اغلب مصاحبه ها و تست های روانشناختی را در صورت لزوم انجام می دهد، قبل از اینکه آنها را در یک محیط گروهی برای بحث بیشتر در مورد مسائل دور هم جمع کند.
هدف این است که اهداف را در گروه تعریف کنیم و برنامه های عملی قابل دستیابی را برای بهبود گفتگو و روابط خانوادگی آغاز کنیم.
تصویر یک خانواده به اصطلاح بهنجار عمدتا در چشم یک تماشاگر، از صافی ارزش های حرفه ای، تجربه های شخصی خانوادگی، و استاندارد های فرهنگی می گذرد.
دو باور غلط در مورد خانواده بهنجار دیدگاه خشنی را از اکثر خانواده ها ارائه داده است. یک باور بر این است که خانوادههای سالم مشکل ندارد بر این اساس در مدل پزشکی سلامت از نظر بالینی، یعنی نداشتن مشکل متاسفانه این امر ما را در خصوص مساعدت های مثبت به کارکرد سالم در تاریکی رها میکند.
باور غلط دوم این است که ایده آل برای رشد سالم کودک حیاتی است. این باور یک خانواده هستهای ثروتمند و سفیدپوست در ایالات متحده را در ذهن به تصویر میکشد که توسط یک نان آور پدر رهبری و توسط یک خانه دار مادر تمام وقت حمایت می شده است.
در دهه های اخیر خانواده درمانگران نظام محور بیش از پیش جهت گیری نظریه و عمل را از یک الگوی مبتنی بر نارسایی به یک الگوی قدرت مدار تغییر داده اند.
چارچوب تاب آوری خانواده که بر مبنای این پیشرفت استوار است دیدگاه ما را که خانوادههای رنج کشیده را مترادف با آسیب دیده تلقی می کنیم به فهم این که آنها چطور با ناگواری ها مبارزه می کنند تغییر می دهد.
همچنین این فرضیه غلط که صرفاً سلامت خانواده را می توان در یک مدل استواره ای ایده آل سراغ گرفت اصلاح می کند.
در عوض این رویکرد به دنبال فهم این است که چطور همه خانواده ها می توانند از ناگواری ها جان سالم به در ببرند و حتی با وجود فشارهای روانی شدید دوباره رشد کنند، این موضوع توانایی بالقوه خانواده برای بازسازی خود و بالندگی خارج از بحران و چالش را تایید می کند.
در روانشناسی خانواده ابتدا به بررسی مشکلات وموانع موجود پرداخته می شود و با تک تک افراد عضو خانواده به صورت گروهی و فردی مشاوره صورت می گیرد.
و پس از آن که به طور کامل مشکلات شناسایی شدند فرد متخصص با استفاده از تحقیقات سایر حوزه ها و حوزه های مرتبط به روانشناسی خانواده جهت حل مشکلات اقدام می کند. هدف نهایی روانشناس خانواده کمک به خانواده ها برای درک بهتر مسائل، بحث در مورد آنها و بهبود ارتباطات درون خانواده است.
هدف این است که آنها بتوانند با مسائل جاری خود در خانه، با گفتگوی باز و صادقانه بهبودیافته، برخورد کنند. روانشناسان خانواده روابط قوی با افراد و خانواده ها ایجاد می کنند تا به تقویت روابط درون آن گروه خانواده کمک کنند.
روانشناسان خانواده همچنین با ارزیابی مداوم شیوهها، تکنیکها و درمانها برای اطمینان از بهترین عملکرد و توسعه مداخلات جدید و مؤثرتر مشارکت خواهند داشت.
روانشناسان خانواده این پتانسیل را دارند که از گذراندن بیشتر وقت خود در کنار افرادی که در وضعیت عاطفی منفی هستند فرسوده شوند. مهم است که بتوانید کار را در محل کار ترک کنید و مثبت بمانید.
یکی از مهارت هایی که یک روانشناس خانواده باید داشته باشد این است که بتواند بفهمد مراجع از کجا آمده است و ارتباطی که او می فهمد را بیان کند. مهم این است که بتوانیم همدل باشیم.
یک روانشناس خوب در مورد آخرین شیوه های درمانی آگاه خواهد بود تا به بهترین نحو به مشتریان خود کمک کند. تمایل به یادگیری از سایر تمرینکنندگان نیز میتواند مهارت خوبی باشد.
بسیاری از مراجعینی که از افسردگی رنج می برند علائمی را در یک دوره زمانی قابل توجه نشان می دهند. این ممکن است نیاز به روانشناس داشته باشد که در طی جلسات متعدد با یک مراجع ارتباط کاری خود را حفظ کند. مصمم بودن در مواجهه با پیشرفت آهسته هم به مراجع و هم به درمانگر کمک می کند.
شنیدن آنچه مراجع می گوید و نمی گوید برای شناخت راه های کمک به فرد مهم است. مراجع باید همیشه احساس کند که به او گوش داده و شنیده می شود.
این ممکن است به روانشناس نیاز داشته باشد که یادداشت نویسی را متوقف کند تا مطمئن شود که توجه کامل خود را بمراجع معطوف می کند.
در تمام محیط های درمانی، باید مرزهایی بین مراجع و درمانگر تعیین شود تا اطمینان حاصل شود که همه تعاملات اخلاقی هستند. اگر مراجع از مرزها عبور می کند، صادقانه و صریح بودن با مراجع نیاز به ارتباط شفاف دارد.
مرکز مشاوره و روان شناسی خانه شیرین به واقع همانند یک پروژه بسیار وسیعی است که شاید با صراحت بتوان اعلام کرد که گستردگی آن در زمینه خدمات روانشناسی پایانی ندارد و این گستردگی در واقع انگیزه برای مجموعه خانه شیرین به حساب میآید. مراکز روانشناسی میتواند تولید خدمات کنند و تا آنجا که ممکن است گامهای مثبت به جهت ارتقای سطح آگاهی افراد جامعه و دسترسی آسان تر و خدمات روان شناسی بردارند.
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403