«آنها صاحب سبک، اندیشه و حرمت و حریم اخلاقی هستند و به راحتی خود را به هیچ چیز حتی به رسانهای که در آن کار میکنند نمیفروشند و بر اساس منافع خود در موقعیتهای گوناگون سخن نمیگویند.»
مطهرنیا در ادامه این صحبتها خاطرنشان کرد: سالها مجری برنامه «جهان سیاست» بودم و برنامههای دیگری را هم داشتم اما برای خودم نظام اندیشهی خاصی دارم و دیدگاههایی دارم که حاضر نیستم به خاطر کار، دیدگاههایم را در نظر نگیرم. من تا زمانی که در یک نهاد کار میکنم خودم را ملزم به رعایت قوانین میدانم اما اگر تفسیر قوانین آنجا منطبق با قوانین برتر نباشد نمیتوان آنها را در نظر گرفت.
مطهرنیا صداوسیما را وابسته به یک نظام فکری سیاسی در کشور دانست و عنوان کرد: این نظام فکری سیاسی خود را اصیلترین وجه قرائت انقلابی معرفی میکند و از طرف دیگر با تکیه بر این قرائت انقلابی منافع عده محدودی را در نظر میگیرد و این منجر به واگرایی جامعه مخاطب از نظام رسانهای حاضر میشود.
او درباره آسیبهایی که این عملکرد به صداوسیما به عنوان رسانه ملی وارد میکند، گفت: میزان توجه به صداوسیما و اثرگذاری کیفی آن تا حدودی محصول همین جریان است. واگرایی نسبت به رسانه را افزایش میدهد. از تعداد بینندگان و شنوندگان رسانه کاسته شده و همان میزان مخاطبانی که دارد هم اثر پذیریشان از صداوسیما کاهش یافته است. در مجموع عمق استراتژیک نفوذ رسانه را کاهش داده است.
این استاد دانشگاه درباره عملکرد صداوسیما در سالهای اخیر، این رسانه را یک محفل رسانهای در چهارچوب یک نظم تعریف شده جناحی خواند و در ادامه صحبتهای بالا گفت: در این سازمان چهارچوبهایی دیده میشود که تا حدود زیادی تحت تاثیر منافع جناحی و حزبی است. صدا و سیما در چهارچوب نگرشهای سنتی تلاش دارد تا وجهه مذهبی و سیاسی خود را حفظ کند لذا هر گاه چهرهای از چهرههایی که در همین سازمان پرورش یافتهاند، خارج از منطق قرائت رسمی حاکم بر ساختمان شیشهای سازمان عمل کند، از این چهارچوب خارج شده و به طبع واگرایی و همگرایی در این زمینه حاصل میشود.
او که خود نیز در گذشته به عنوان مجری و کارشناس مسائل بینالملل در صداوسیما حضور داشته است، درباره برخوردهای صداوسیما با چهرهها و کنار گذاشتن آنها گفت:
بسیاری از افرادی که در یک جناح تعریف شده هم قرار میگیرند در سیستم صدا و سیما با قرائتی که من آن را ساختمان شیشهای مینامم عزل شده و با وجود تمام سوابقی که دارند به سرعت تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند. در روزهای اخیر آقای حیاتی از نمونههای بارز این چهرههاست و فردوسیپور هم برای کمی قبلتر است. خود من هم در سال ۱۳۸۹ از سازمان خارج شدم. نوع ارتباط با اشخاص یک ارتباط تنظیم شده و تابع خط فکری حاکم بر صداو سیماست.
۲۴۱۲۴۱