وجه تسميه و سابقهٔ تاريخى
ايل حسنوند که به ايل حسنوند خدائى نيز معروف است از مهمترين و مشهورترين ايلهاى لرستان است که در بخش الشتر بهسر مىبرند. در زمان حملهٔ نادرشاه افشار به غرب ايران و جنگ با عثمانپاشا، شخصى شجاع و وطنخواه از اهالى پشتکوه (ايلام امروزي) به نام سلسل در جنگ مزبور سر يکى از سرداران عثمانى را به پاى نادرشاه مىاندازد و نادر به پاس خدمت او سرزمين دلفان و يا در اصطلاح لرى خاوه را به او مىبخشد. سلسل در آنجا حکومت محلى تشکيل داده و بهمرور سرزمينهاى اطراف از جمله دشت الشتر را مىخرد. از اينرو امروزه به الشتر سلهسله (سلسله) نيز گفته مىشود.
سلسل داراى سه پسر به نامهاي: حسن، يوسف و قياس بوده که جداد عشاير حسنوند، يوسفوند و قياسوند مىباشند. پس از مرگ سلسل بين فرزندان خود درگيرى ايجاد شده، حسن و يوسف متحده شده بر قياس مىتازند و وى را به نهاوند مىرانند، سپس تمام املاک بين حسن و يوسف تقسيم مىگردد، حسن ناحيهٔ الشتر و يوسف ناحيهٔ خاوه را انتخاب مىکند. نام اين ايل از نام جد مردم آن يعنى حسن پسر سلسل مأخوذ گرديده و حسنوند معروف شده است.
دکتر هنرى فيلد مىگويد: اين قبيلهٔ بزگ باديهنشين بهتدريج تقليل يافت تا اينکه در ۱۹۱۲م تعداد آن به سههزار خانوار تخمين زده مىشد...
سران ايل حسنوند در گذشته با داشتن سواران ورزيده و کارآزموده طرف توجهٔ حکام لرستان بودهاند و در جنگهائى که بين اين ايل و ايل براتوند رخ داده است. حسنوندان لياقت و شايستگى رزمى خود را بهخوبى در برابر بيرانوندان نشان دادهاند.
در جنگ جهانى اول (۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸م) که بيگانگان علىرغم اعلام بىطرفى ايران به ميهم ما تجاوز کردند و مناطقى از آن را اشغال نمودند، عشاير و طوايف دلير ايل حسنوند نخستين کسانى بودند که داوطلبانه با قواى دولتى همکارى کرده و در راه پاسدارى از ميهن تعدادى به شهادت رسيده و خون آنها مرزهاى ايران را رنگين کرد.
ييلاق و قشلاق
قشلاق عشاير حسنوند و ساير طوايف سلهسله، بخشهاى ملاوى و حسنيه است. آنان بهطور پراکنده در تنگهٔ ملاوي، پيرامون پلدختر، شدت جايدر، تنگ فني، دامنهٔ شمالى کوه کور و نزديک بيدروبه و پل زال نيز مستقر گرديده و از پائيز تا بهار را در اين مناطق مىگذرانند. مسافت رفت و برگشت حدود ۴۴۰ کيلومتر و مدت ۲۵ روز است از سردسير به گرمسير در راه هستند که از اول مهر شروع مىگردد و تاريخ بازگشت، اوايل ارديبهشت است.
سردسير اين ايل شمال الشتر مىباشد که در شرق و غرب رود کهمان واقع شده است. اين چراگاهها بسيار سرسبز و از زيبائى خاصى برخوردار است. علاوه بر ناحيهٔ ييلاقى مزبور در تابستانها از چراگاههاى پيرامون الشتر که عبارتند از: ژيريان چيم تکله، ميوله، قنبرعلي، قلائى و زشت توسط اين ايل نيز استفاده مىگردد.
نظام اجتماعى و سياسى
در ايل حسنوند براساس خويشاوندى استوار بوده و از تعدادى واحد پدرتبار تشکيل شده است. جد اعلاى عشاير حسنوند مردى به نام خدائى بوده که از دو همسر صاحب ۳۴ نفر اولاد ذکور بوده است که طوايف و تيرههاى ايل حسنوند از نسل آنان است.
بهعلت پرداخت ماليات و داشتن روابط خوب با حاکمان وقت خانها و کدخدايان از نسل فرخ جان و پسر او محمدجان انتخاب مىشدهاند.
از آنجا که در لرستان مقام زن ارجمند و خانها يا بزرگان طوايف عمدهٔ لرستان نيز، اگر مادر نامآورى داشتهاند به نام او مشهور شدهاند، مانند: خانهاى فرخ جان و طوايف جان سلطان (شامل طوايف خمسه و بسوم) تشکيل گرديده است. بنابراين نظام سنتى ايلى در اين ايل از بزرگترين واحد بهشرح زير مىباشد:
ايل قسمت طايفه تيره بووده= دودمان خانوار
طوايف ايل حسنوند
ايل حسنوند داراى طوايف زير است:
- طايفه کاکولوند
اين طايفه داراى ۲۴ تيره به نامهاي: مرادجان، ميرزاجان، ابراهيمجان، محمدجان، امانجان، ديتنهوند، پولاد، زيودار (زيار)، اوررضا، روسي، سالار، قل نرهشي، بوه (بابا)، منظمي، ملکي، رحمتي، صادقي، اتابک، سياهپوش، نوراللهي، فرجاللهي، نصراللهي، فتحاللهي، ذکراللهى است.
- طايفه دولتشه
طايفهٔ دولتشه يا دولتشاهى داراى تيرههاي: پشم، رحمانشه، کل (کوتاه)، پهلوان قلى مىباشد.
- طايفهٔ خمسه
تيرههاى طايفهٔ خمسه (اولاد اسکندر) عبارتند از: ۱. تيرهٔ ميمى داراى اولاد: حسين، احمد، صيدنظر. ۲. تيرهٔ توخن داراى اولاد: مشل، گردل، نومخدا، چوچل ۳. تيرهٔ زهووى (زهابي) داراى اولاد: وشنى و حمدبک ۴. تيرهٔ گرزبين شامل اولاد: گرزبين، گنجى ۵. تيرهٔ باباحسين.
- طايفهٔ بسوم
طايفهٔ بسوم يا بسطام نيز از دو تيره تشکيل گرديده که هريک داراى زيرتيرههائى بهشرح زير مىباشد:
- تيرهٔ چراغ بگ شامل اولاد: يمين گلرضا، زريني، امرائي، ابناخ، کرد، آهنگر مىباشد.
- تيرهٔ يوسف بگ شامل اولاد: رحمتعلي، دمدار، امرائي، بختوبگ، خسروبگ، بوه، گلحسين، اسماعيلوند، حاجي، هومني، پوسبگ است.
- قدرت دولت مرکزى در لرستان از سال ۱۲۷۵ ش (بعد از قتل ناصر ابدين شاه در اين سال هرج و مرج، سراسر منطقه را فرا گرفت ايلات بهطور مستقل حافظ امنيت و دفاع از مال و جان و ناموس افراد خود شدند. ناامنى و هرج و مرج سبب استحکام روابط بين اعضاءِ ايل حنوند و تقويبت نظام سياسى قبيلهاى و در نتيجه موجب قدرتمندى اين ايل گرديد.
مهمترين وظايف رهبران ايل بهشرح زير بود:
ـ محافظت و دفاع از منابع کلى ايل که شامل: مراتع، اراضى کشاورزي، آبشخورها، ايل راهها، دامها و...
ـ دفاع از حيثيت و شرافت مردم ايل در برابر بيگانگان
ـ برقرارى نظم داخلى
ـ حل و فصل و رفع گرفتارىهاى اعضاءِ ايل
- تنظیم برنامههای کوچ سالانه و قافلههائى که براى خريد و فروش به شهرها مىرفتند.
ـ مساعدت به اعضاءِ ايل هنگام ازدواج، عزادارى وغيره.
نظام اجتماعى ـ سياسى ايل حسنوند از حدود نيم سده به اين طرف مانند ساير ايلهاى کشور دچار تغيير و تحول گشت. اين دگرگونى با انقراض سلسلهٔ قاجاريه و شروع دخالت مستقيم دولت مرکزى در امور داخلى ايلها و کوچنشينان منطقهٔ لرستان آغاز شد و بهتدريج در سالهاى بعد با شدت ادامه يافت.
اقتصاد ايل حسنوند
عشاير حسنوند مانند مردم ديگر ايلها از راه پرورش دام و کشاورزى امرار معاش مىکنند. دامهاى آنان گوسفند، بز، گاو، گاوميش، اسب، قاطر و الاغ مىباشد.
حسنوندان علاوه بر دامدارى به کشت و زرع انواع غلات و حبوبات مانند: گندم آبى و ديم، جو، ذرت، نخود، عدس و لوبيا نيز مىپردازند. نباتات صنعتى نظير پنبه و چغندرقند نيز کشت مىشود. ميوهجات مانند زردآلو، گلابي، و غيره در منطقه وجود دارد. هندوانه و خربزه نيز در تمام نقاط بهعمل مىآيد. سيبزميني، پياز، هويج (گزر) نيز زراعت مىشود.
صنايع دستى
منحصربه بافتن جل اسب و قالبهاى کمارزش و جوراب و دستکش پشمى است وسايل براى استفاده شخصى که عبارتند از: هور، هور اسبان، هورجک و دوکدان نيز مىبافند. از هور براى جاى آرد و گندم، از هور براى جاى آرد و گندم، از هور اسبان براى نگهدارى لوازم زنانه و هرجک نيز براى لوازم زير منزل استفاده مىشود.