خيمه شببازى
تئاتر خيمه شببازى در ايران به اسم خيمه شببازى ناميده مىشود. منظرهٔ چادر دشت و معمولاً در شب موقعى که نخهاى متصله به عروسکها که به وسيلهٔ آنها عروسکها به حرکت در مىآيند نشان داده مىشود. متظرهٔ خيمه شببازى روى سطح زمين در چادر چهارگوشى که به وسيلهٔ طناب و ميخ آهنى که در انتهاء طناب وصل است بهعمل مىآيد. ارتفاع ديوارهاى چادر ۱۷۰ سانتىمتر و عرض آن ۱۹۰ سانتىمتر است. ديوار عقبى و پهلوئى چادر و همچنين سقف آن سطح و بدون عقبه مىباشند. ديوار جلوئى که در مقابل نظر کنندگان است از کف زمين و سرتاسر عرض چادر با يک بريدهگى که ارتفاع ان تقريباً در حدد ۵۵ سانتىمتر است ساخته مىشود.
چندين بار عميقتر (۶۰ سانتىمتر از پرده جلوئي) در پردهاى با پارچهٔ سياه پوشيده شده و مليلههاى ابريشمى کوچک که به آن دوخته شده است در چادر قرار مىگيرد. منظرهٔ عروسک روى سايهٔ سياه پردهٔ داخلى که حرکت نخهاى عروسک را مخفى مىکند. بهعمل مىآيد. قسمت داخلى چادر که در آن مکان اپراتور و صندوق عروسکها استقرار يافتهاند. از انظار به وسيلهٔ همان پارچهٔ داخلى مستور مىشوند. کف داخلى چادر از قسمت ديوار چادر جلوئى تا پردهٔ داخلى وسط چادر با پارچهٔ سفيدى که روى آن بازى عروسکها بهعمل مىآيد. مفروش مىشود. عروسکها از عقب پارچه وسط چادر در قسمت جلوئى پارچه وسط چادر جهت بازى هدايت مىشوند. مقدار نخهاى سياه که به عروسکها متصل هستند در اثر کمى و زيادى حرکت هر عروسک مختلف استقرار شده نخهاى اصلى به سر و شانهٔ عروسکها وصل مىگردند. هنگام بازى نخهائى که متصل به عروسک مىباشند به چوبهائى که در دستهاى اپراتور است وصل مىگردند. عده عروسکهاى جهت بازى در ۷۰ تا ۸۰ شکل تشکيل مىيابد. قد عروسکها مختلف و از ۲۰ تا ۳۵ سانتىمتر مىباشند.
ساخت عروسکها اکثر از چينى و قسمتى از آن از چوب و پارچه ساخته مىشوند. البسه عروسکها را خود اداره کننده در خانه مىدوزد. ساخت هيکل و البسههاى عروسک منوط به تأثيرات آن زمان است بهطورى که خود نگارنده در اين تابستان مشاهده نمود. قزاقها با کلاه مدِل اخيرى که سربازى است در ايران مرسوم شده در برداشتند، شاه و سفرا و نمايندگان خارجه با اتومبيلى که جهت بازى تعيين شده اياب و ذهاب مىشوند. براى راحتيِ اپراتور خيمه شببازى پارچهاى به جلوى چادر تا موقع شروع به بازى نصب مىشود. هنگام بازى ارکسترى که از ضربگير و کمانچهزن و يک پسر بچهٔ قاشقزن تشکيل يافته مترنم است. ارتيستها دو نفر هستند يک نفر در چادر نشان دادن تئاتر قرار گرفته و بهجاى عروسکها با سوتى که در دهان خود قرار داده مذاکره مىنمايد، و ديگرى آرتيستى است که در پهلوى چادر استقرار يافته و با عروسکها صحبت کرده و دمبک را در حال نشستنِ چمباتمه مىزند و در بعضى مواقع هم شرکت در بازى را عهدهدار مىشود.
تصنيفهائى که هنگام بازى که هر دو آرتيست مىخوانند مطالب و موضوع آن مختلف است. مثلاً آوازهاى ملى و آوازهاى قديمى و آوازهائى را که مطربهاى عمومى در خانههاى طهران مىخوانند و خانههاى شهر نو شنيده مىشود و تصنيفهائى که تازه مد مىشود مىخوانند. تصنيفها تا اختتام بازى خوانده نمىشوند بلکه انتهاء آن تا شروع به بازى بيشتر نمىشود. خيمه شببازى هم مانند تئاتر پهلوانِ يزدي، عروسکها تمام بديهيات را مىگويند. گفتار و رفتار عروسکها يا ناشايستگى و ظاهرفريبيِ کاملى توأم است.
قسمتهاى تئاتر خيمه شببازى ايران که در آن از لحاظ فنى زياد کار کرده شده است. قسمت رقص و بازىهاى خطرناک و کشتىگيرى پهلوانى مىباشد. عنصر بازىهاى خيمه شببازى مختلفالنوع است: رقص (کاملاً نزديک به رقص رقاصهاى ايرانى است) تنبيه با چوب لادار، شرکت در عزاداري، چرخيدن شخصى که حجله با چراغ زياد روى سر آن مىگذارد. مشق پليسهاى سوار، کارهاى خطرناک، ازدواج، و انواع و اقسام بازىهاى ديگر. زبان عروسکها با ناشايستگى شنيده مىشود. تئاتر خيمه شببازى اکثر برحسب دعوت در خانهها عملى مىشود. اجرت و مزد عروسکدار پيوسته از نظار بازى طلبب مىشود و اغلب در وسط بازى درخواست تنخواه مىشود. و به همين سبب از شروع تا اختتام بازى چند دفعه جهت دريافت اجرت بريده و متروک مىشود. اغلب پول را بدين وسيله طلب مىکنند. موقعى که اتومبيل سفرايِ خارجه و شاه داخل در محوطه بازى شد. اتومبيل متوقف شده و جهت صرف چائى و تغيير ذائقه راننده اتومبيل پول جمعآورى مىشود و تا پول مطلوب جمع نشود اتومبيل از جاى خود حرکت ننموده و بازى ادامه پيدا نمىکند همچنين هنگامىکه شخصى مولد بچه را زائيده و ماما جهته بريدن ناف بجه درخواست تنخواه مىنمايد و يا پس از اختتام مشقهاى خطرناک گاهى و يا بهخوبى انجام دادن رقصى درخواست وجه جهت عهدهداران رقص مىنمايند.
گمان بر اين است که صادق هدايت در موقعيت خاصى به اين مطلب دست يافته چون روى سرنامه وزارت جنگ و با عجله و انشائى که خالى از اشکال هم نيست موضوع را يادداشت کرده و دقيقاً اين يادداشت (طهران ۱۹۲۷) مربوط به متجاوز از هفتاد سال قبل است.
پهلوان کچل ـ تئاتر ايرانى
در ايران دو نوع تئاتر عروسک است يکى نوع (هينول ـ Uinoll) که عروسک را انگشتن بازيگر که از زير در سر و دستهاى عروسک گذاشته به حرکت مىآورد اين تئاتر به نام پهلوانى که در اين پيسبازى مىکند پهلوان کچل ناميده مىشود.
نوع ديگر تئاتر عروسک ايرانى خيمه شببازى است که عروسکهاى آن به وسيلهٔ بندهائى که از بالا به دست و پاى عروسکها بسته شده به حرکت مىآيند.
پهلوانان کچل را بيشتر در روز بازى مىکنند و خيمه شببازى را در شب که بندها در روشنائى مصنوعى ديده نمىشود. A.Chodzko در مقدمهٔ کتاب خود موسوم به تئاتر ايرانى ـ Theatre Persan (صفحات ۱۴ ـ ۱۹) چند صفحه راجعبه پهلوان کچل نوشته و موضوع مختصر يک پيسى را ذکر کرده است.
در ادبيات ايران تقريباً ذکرى از تئاتر مدنى به استثناء چند اشاره بهوجود تئاتر ايرانى تقريباً در قرن ۱۲ در نظم ايرانى نيست.
ما تصور مىکنيم علت را بايد در اين موضوع تجسس نمود که اين تئاتر در اوضاع زندگى ايران معمولى بوده و به آن در مجامع علمى و ادبى ايران هنوز هم با ديده ملاحظه مىنگرند و آنرا قابل توجه يک مطالعه سطحى هم نمىدانند. من فقط در فتوتنامهٔ سلطانى که از اثرات مقاوله نامه صوفيه و به قلم حسين کاشفى (در ۱۵۰۴ فوت کرده) نوشته شده فصلى پيدا کردم که در باب عروسکبازان نوشته و اصل و ترجمه آن ذيلاً شرح داده مىشود. در متن نسخه خطى که طرف استفادهٔ من بود افتادگىهائى دارد.
بهطورى که از اين تأليف مستفاد مىشود در آخر قرن ۱۵ چند نوع تئاتر عروسک در ايران وجود داشته: نوع هينيول و مارينونت (آيا اگر لغات خيال بازى که در متن نسخه خطى ديده مىشود اشاره به تصورات موهوم باشد همان نوع قراگوز ترکى نخواهد بود؟)
تئاتر ايرانى پهلوان کچل مثل کليه تئاترهاى مثل خود داراى جنبه مستهجنى است که مجبور کرده در محلهاى خيلى بىپرده نقطه بگذارم.
در اين تئاتر که مثل تئاترهاى حاليه ايران بازيگران تئاتر دائماً ـ umipolosopist (بازيگران اين تئاتر دو نفر هستند صاحب آنکه پهلوى خيمه ايستاده و در محاوره و گاهى که در بازى شرکت مىکند و معاون آنکه شاگرد او باشد. شخص اخيرالذکر در خيمه نشسته به عوض عروسک صحبت مىکند.