رد پائی بر شن
در بحبوحه جنگ جهانی دوم و حضور ارتشهای متفقین در ایران یك گروه نقشه بردار ارتش شوروی در منطقه كویر گم میشود. همه اعضاء گروه از پا در میآیند. فرماندهان ارتش شوروی مردان یك قبیله چادر نشین را به جرم این كه در گم شدن و مرگ اعضاء گروه دست داشته اند به حبس میاندازند. قبیله زیر نظر زنان، از ترس دزدیده شدن گوسفندان، كوچ میكند. پس از بازجوئی و شكنجه گروهی از مر...
زمزمه
دانشجوئی بهنام جواد در حال پخش اعلامیه مورد اصابت گلوله مأموران امنیتی قرار میگیرد و در بارگیر وانتی از مهلكه میگریزد، حمید در مواجهه با جواد به او علاقهمند میشود. مدتی بعد پلیس حمید را دستگیر و برای دست یافتن به محل اختفای جواد او را شكنجه میكنند. حمید اقرار نمیكند و استوار رحمانی، پدر حمید، علی رغم مخالفت با ادامه رابطه پسرش و جواد از تحویل دادن او...
سایههای غم
آذر و محمد، كه دختر عمو و پسر عمو هستند، با هم ازدواج میكنند. والدین آنها مشتاق دیدار نوه خود هستند. فرزند اول و دوم زوج جوان قبل از تولد میمیرند و آنها چاره را در آن میبینند تا برای بچه دار شدن متاركه كنند و هر یك با شخص دیگری ازدواج كنند. مادر محمد دختری را برای پسرش پیدا میكند، اما آذر، كه خیال ازدواج ندارد، دختركی را به فرزندی میپذیرد كه والدینش در...
سرزمین آرزوها
سعید قاسمی بر خلاف میل همسرش، مینا، اسباب و اثاثیه خود را حراج كرده تا به سرزمین آرزوهایش امریكا برود. همسر و فرزندش خانه را ترك میكنند برادر او، كه با خانواده در تبریز زندگی میكند، برای چاپ كتابش به نام ”سرزمین آرزوها“ عازم تهران است. او قبل از عزیمت نامهای از برادر دیگرشان بهروز، كه مقیم آمریكا است، دریافت میكند كه در آن از وضع خود شكوه میكند. حمید سع...
سیمرغ
شنبه، بلوچی است كه بنا به تصنیفی محلی، كه در وصیت نامه پدرش به آن اشاره شده، در پی گنجی است كه او را خوشبخت سازد. شنبه با همكاری یك جوان شهری به نام صادق، كه فراری است، برای یافتن گنج اقدام میكند، اما جست و جوها بی حاصل است. موقعی كه او با عصبانیت خاكها را زیر و رو میكند ، به وصیت نامه پدرش شك میكند. صادق قدری گندم به او میدهد تا با كاشت و برداشت گنج و...
شاید وقتی دیگر
مدبر، گوینده گفتار متن فیلمهای تلویزیونی، روی صفحه موویلادر نمایی از یك فیلم مستند همسرش، كیان، را در اتومبیل مرد ناشناسی میبیند.از طریق دوستانش مرد غریبه، آقای حق نگر را كه عتیقه فروش است مییابد. در ملاقات با حق نگر پی میبرد ویدا، زنی كه در فیلم دیده، خواهر دوقولوی كیان و همسر حق نگر است. مدبر كه به كمك دوستانش در تلویزیون و به بهانه تهیه فیلمی درباره آ...
شرایط عینی
مهندس انصاری سرپرستی كارهای ساختمانی یك سد را به عهده دارد. اعضای یك گروه مسلح به او هشدار میدهند كه از ادامه كار خودداری ورزد. انصاری، كه اعتنایی به تهدیدها ندارد، دستگیر و در زیرزمینی حبس میشود، تا شاید همكاران او در جهاد سازندگی از ادامه پروژه منصرف شوند و ساختمان سد را منهدم سازند. انصاری دو تن از اعضای گروه مسلح را تحت تأثیر قرار میدهد و سر نخ هائی ا...
شكار
احمد با یك كامیون حامل گوشت به مقصد پایتخت حركت میكند. او عجله دارد تا قبل از زایمان همسرش محموله را تحویل بدهد و به زادگاهش باز گردد. در یكی از شهرهای بین راه توقف میكند و همان لحظه انفجاری در میدان شهر رخ می دهد و مجسمهای كه قرار بوده روز بعد پرده برداری شود منهدم میشود.
احمد به سرعت از محل می گریزد. مأموران امنیتی به او مظنون میشوند و پس از دستگیری...
شكوه زندگی
زن و شوهری با فرزندشان در یك مجتمع آپارتمانی زندگی میكنند. صاحب مجتمع آنها را زیر فشار قرار میدهد. مشغلههای مختلف روابط خانه و خانواده را آشفته میكند. مرد پیشنهاد پدر همسرش را كه حاضر است به آنها كمك كند تا خانهای برای خود تهیه كنند نمیپذیرد و درگیریها به دلیل دخالتهای نا به جای دیگران شدت میگیرد. عاقبت مرد در برخورد با اطرافیان متنبه و متحول میشود...
شناسایی
برای جمشید طهماسبی، متخصص كامپیوتر و تحصیل كرده غرب، نامههائی میرسد كه نویسنده آنها مدعی است پسر عموی او است. مضمون نامهها، كه او را به گذشتههای دور و نزدیك میبرد، با زندگی جاری او، كه رنگ و لعاب غربی دارد، تعارض ایجاد میكند. او از طریق این نامه ها و آدمهائی كه در زندگی روزمره با آنها محشور است هویت از دست رفته خود را باز مییابد.
شیرك
روستای محل سكونت شیرك مورد هجوم گرازها است. پدر شیرك را گرازها كشتهاند. حاج خالو دشتبان روستا نیز به دلیل پیری و كم سو بودن چشم نمیتواند به خوبی انجام وظیفه كند. شیرك به قصد كمك به حاج خالو، سگی را با مقداری خرما با كولیها تاخت میزند و به اتفاق دوستش، كرمك، سگ را رام میكند، شبی كه شیرك و سگ شكاریاش، به كمك حاج خالو، رفته اند گرازها به جالیز هجوم میآور...
صعود
شهاب و محمود، كه تجربه اندكی در كوه نوردی دارند، به رغم نظر دوست با تجربهشان، ناصر، برای فتح دیواره علم كوه اقدام میكنند. محمود، كه تجربهاش از شهاب كمتر است، بر اثر حادثهای سقوط میكند واز ناحیه جمجمه صدمه میبیند. خانواده محمود كه شهاب را مسبب مصدوم شدن محمود میدانند او را شماتت میكنند. شهاب نیز خود را مقصر میداند. موقعی كه محمود در بیمارستان به اتا...
گاویار
یك راننده كامیون باعث مرگ یك گاو میشود. پسركی كه چوپان گله گاو است، تلاش میكند تا راننده فراری را كه به هنگام تصادف با گاو دیده، بیابد و او را وادار به اعتراف و تسلیم نماید.
گمشدگان
شش مرد برای یافتن كار با لنج عازم كویت میشوند. یك عتیقه چی، كه صندوقی همراه دارد، با آنها همسفر است. ناخدا لنچ به قصد ربودن صندوق، آنها را در جزیرهای رها میكند و میگریزد. مسافران در تلاش برای خارج شدن از جزیره به قلعهای باستانی میرسند كه جنازههایی در اطراف آن پراكنده است. عتیقه چی با اصرار برای یافتن گنج و همكاری سه تن از مسافران گنج را مییابند. در د...
گل مریم
خسرو دهقان، مهندس جوان و كارآمد طرح عظیم جادهای است كه قرار شده از میان دریاچه ارومیه بگذرد. اما او با مشكلاتی روبهرو است كه احتمال توقف طرح را ممكن است پیش آورد. خسرو در جهت پیشبرد كارش از یاری همسرش كه آرشیتكتور معماری سنتی است سود میبرد. اما ناگهان همسرش به دلایلی گذشتهاش را فراموش میكند. بدین ترتیب مهندس هم در كار و هم در زندگی دچار مشكل میشود. خس...
گنج
شازده برای یافتن میراث و عظمت برباد رقته اجدادش به دنبال جوانی است تا او را در سفر مخاطره آمیزی كه در پیش دارد یاری كند. رسول، پیشكار شازده، كفاش جوانی به نام اسماعیل را به شازده معرفی میكند. آنها به راه میافتند و از مسیری دشوار به سوی قلعهای میروند. هر چه بر دشواری راه افزوده می شود بر نزاع ها و بگو مگوهای انها نیز اضافه می شود. در لحظه ای كه كاملا به ا...
محموله
علی دانش، باستانشناس باسابقه وزارت فرهنگ و هنر، در پی فعالیت چندین سالهاش سرانجام در سال 1356 به دنبال یك حفاری موفق، به مجموعهای از آثار سفالین هزاره دوم پیش از میلاد دست مییابد. دانش كه از این كشف خود مسرور است به زودی خطر بزرگی را احساس میكند. یك تیمسار بازنشسته كلكسیونر، یك دلال عتیقهجات، یك صراف سرشناس و مدیر كل مركز باستانشناسی، به طرق مختلف سعی...
مسافران مهتاب
”سلیمان“ كدخدای ده تصمیم به مهاجرت به شیراز میگیرد. امیدش به مراد است كه سالها پیش به شهر رفته است، در این حال نمكی، با وجود مخالفت سلیمان او را تعقیب میكند.
سلیمان به گرمی به وسیله مراد پذیرفته میشود. ظاهراً همه چیز مرتب است، اما رسیدن نمكی كه عقب ماندگی ذهنی دارد مشكلات و گرفتاریهای پی در پی را پیش میآورد. بین او و مراد كه معتقد است برای ماندن در شه...
مكافات
ناخدا حیدر با لنج خود مسافر و بارها تجارتی را حمل و نقل میكند. در یكی از سفرها دریا طوفانی میشود ناخدا برای نجات جان مسافرها اموال تاجری بهنام غفور را به دریا میریزد. در پی شكایت غفور ناخدا را در پاسگاه ژاندارمری حبس میكنند، تا این كه دوست قدیمیاش، ناخدا اسماعیل كه در پایتخت اقامت دارد، به بندری میآید و با پرداخت وجه جریمه حیدر را آزاد میكند. ناخدا ح...
ویزا
پزشكی به نام جهانگیر سروش، برای مهاجرت به آمریكا، همسر و دو فرزندش را به تركیه میفرستد و خود قصد دارد تا زمان تهیه ویزا به كارهایش در ایران سر و سامان دهد و سپس به آنها ملحق شود. او كه موظف است مأموریت یك ماهه خود را در جبهه جنگ ایران و عراق انجام دهد تحت تأثیر فداكاریهای رزمندگان و مردی خرمشهری، كه جلو چشمانش شهید میشود، قرار می گیرد. پس از بازگشت به پای...
خانه در انتظار
نوجوانی جنگ زده به نام غلام، به اتفاق مادر و داییاش، در یك مجتمع مهاجران جنگ در زنجان زندگی میكند. پدر غلام رزمندهای گمشده است. مادر بارها به تهران و اراك سر زده و از همرزمان همسرش سراغ او را گرفته، اما جستجویش حاصلی نداشته است...
دستفروش
بچه خوشبخت: زن و شوهری كه در حلبی آباد روزگار میگذرانند صاحب فرزند چهارم میشوند. در زایشگاه به زن – هانیه – میگویند كه اگر نوزاد به خوبی تغذیه نشود معلول خواهد شد. سه فرزند قبلی آنها نیز فلج هستند. زن و شوهر تصمیم میگیرند بچه را به جائی بسپارند كه به خوبی تغذیه و تربیت شود. مادر تصمیم میگیرد نوزاد را در مسجدی بگذارد تا آدم خیری او را با خود ببرد. زن و ش...
هراس
مسئولان یك سفارت خانه عربی كیفی محتوی اسناد محرمانه رابه ایادی داخلی دشمن تحویل میدهند تا از مرز خارج كنند. كیف به دست نیروهای انتظامی میافتد و پس از كشف رمز روشن میشود كه دشمن قصد دارد یكی از روستاهای مرزی را بمباران شیمیائی كند. یك گروه تجسس برای پیگیری ماجرا به كردستان اعزام میشود و با راهنمایی یك مرد مسلح محلی عملیات تجسسی را آغاز میكنند. اما روستا...
سفر غریب
در روزهای پس از بهمن 1357 چند تن از وابستگان نظام سلطنتی كه قصد دارند از راه دریا فرار كنند، ناخدای لنجی را با پرداخت مبلغی پول راضی به همكاری میكنند. در طول راه جاشوها به مسافران شك میكنند و سرانجام درگیریهائی میان آنان رخ میدهد. همه سرنشینان به جز یك جاشو و یك مسافر كشته میشوند. لنج كه در دریا سرگردان است به ساحل میرسد و جاشو ژاندارمها را خبر میكند...
آب، باد، خاك
نوجوانی در پی یافتن پدر و مادر و اقوامش به زادگاه خود، كه بیابانی است خشك و بی آب و علف، باز میگردد. او موقعی میرسد كه مردم دسته دسته از باد و خاك و بی آبی میگریزند. پدر و مادر نوجوان نیز خانه و كاشانه را رها كرده گریختهاند. پسرك موقعی كه از یافتن پدر و مادر خود و كوچ بی پایان اهالی زادگاهش خسته شده، كلنگ به دست میگیرد و زمین را میكند، آنقدر كه دریائی...