̎علی̎ فرزند ۹ ساله ̎محمد̎ پس از اینکه درمی‌یابد که پدرش مفقودالاثر شده است، بی آ‌نکه درک لازم را از موقعیت پدرش داشته باشد، سفری را برای جستجوی او آغاز می‌کند. همه کوشش‌ها برای منصرف کردن علی بی‌‌نتیجه می‌ماند و علی در راه سفر با راننده آمبولانسی با نام ̎صادق̎ آشنا می‌شود و او سعی می‌کند تا علی را در این جستجو یاری دهد. اگرچه ابتداً این جستجو هیچ ثمری ندار...
اهالی محل استشهادی تهیه می‌کنند و طی آن به سازمان بهزیستی اطلاع می‌دهند که در محله‌شان خانه‌ای وجود دارد که در آن دو دختر جوان به نام‌های ̎زهرا ̎ و ̎معصومه̎ در بیشتر ساعت شبانه‌روز به صورت زندانی نگهداری می‌شوند و تنها ساعاتی که پدرشان ̎قربانعلی̎ که کارش تکدی است به خانه باز می‌گردد، آنها امکان تحرک محدودی می‌یابند و مادر نابینای ایشان نیز نمی‌‌تواند به آنها...
سال‌ها بعد از اینکه تعدادی از وابستگان رژیم گذشته، محموله‌ای قیمتی را در مکانی دفن کرده و با تنظیم صورت جلسه‌ای وانمود می‌کنند که محموله معدوم شده است، به صرافت می‌افتند که آن را از زیر خاک خارج کنند، اما گذشت زمان و تغییراتی که در جغرافیای محل پیش آمده، آنها را به جست و جو وا می‌دارد و این مقدمهٔ ماجرای‌های تازه‌ای است.
بزودی عملیات فاو (والفجر هشت) آغاز خواهد شد، شناسائی و انهدام انبار مهمات شیمیائی عراق در جزیره ماهی، اهمیت حیائی دارد. مرتضی مسئول واحد اطلاعات و عملیات گردان خط شکن غواص، در شناسائی محل انبار توفقی به دست نمی‌آورد، اما نظر به اهیمت و حساسیت عملیات والفجر هشت، گروه تازه‌ای مأمور انجام این مهم می‌شوند. و پس از ماجراهائی انبار شناسائی و با اطلاع به موقع هیئت...
از سوی شهرداری تهران طرحی پیشنهاد می‌شود که در مدارس راهنمائی، از میان دانش‌اموزان یک نفر به عنوان شهردار و تعداد به عنوان اعضاء انجمن شهر انتخاب شوند. ̎سینا ̎ و ̎بهروز̎ نیز خود را کاندیداری شهردای می‌کنند. اما در شروع فعالیت انتخاباتی، بهروز به علت بیماری قلبی روانه بیمارستان می‌شود. سینا نیز برای موفقیت بهروز همه تلاشش را به کار می‌گیرد و موفق نیز می‌شود.
مردی سوار بر اتومبیل، در جست و جوی کسی است تا بتواند مشکل خود را به کمک او حل کند. ابتدا سربازی را سوار اتومبیلش می‌کند و پس از جلب رضایت او برای کمک در مقابل دریافت دستمزد، به سوی منطقه‌ای پرت و دورافتاده می‌رود. در کنار درختی مرد از سرباز می‌خواهد تا چاله‌ٔ کنار درخت را به خاطر بسپارد، صبح روز بعد به همان جا بیاید و صدایش بزند. اگر مرد پاسخ داد، او را از چ...
دکتر حمید سپهری، برای دیدار از تنها بازمانده خانوادە‌اش، عموی پیر و بیمارش، پس از بیست و دو سال به ایران باز می‌گردد، اما سپهری بزرگ پیش از ورود او در می‌گذرد. دکتر که دیگر کسی را در سرزمین آبا و اجدادی‌اش ندارد به مرور گذشته‌اش می‌پردازد و در این مرور، دختر مورد علاقه‌اش را به یاد می‌آورد و سعی می‌کند که در یابد که چرا او سال‌ها قبل، به نامه‌هایش پاسخ نداد....
̎بهرخ ثابتی̎ که دکتر داروساز است، بعد از اینکه مطلع می‌شود که مادرش بیمار است، برای پیوستن به او که در خارج است، به فروش املاک موروثی خود می‌پردازد. در همین اثناء اتومبیل گرانقیمت که برای فروش در نمایشگاهی به امانت گذارده شده، توسط ̎بزرگ̎ پادوی نمایشگاه خسارت عمده‌ای می‌بیند. اما بزرگ پولی برای جبران خسارت بهرخ ندارد. بنابراین ناچار می‌شود تا به خواسته‌ای عج...
در جریان دفاع مقدس، رزمنده‌ای پس از فداکاری بسیار سرانجام به اسارت نیروهای دشمن در می‌آید. در بازداشتگاه جمعی از اسرا به دستور حاجی نقشه‌ای برای فرار طرح کرده‌اند تا پیام و لیست اسرا را به ایران برسانند، هنگام فرار، آنها لحظات درخشانی از دلاوری‌های رزمندگان را به یاد می‌آورند، این فراری با ماجراهای بزرگ و هیجان‌انگیز است.
̎پروانه̎ در آستانه ازدواجی ناخواسته با ̎فرهاد̎ است. اما بازگشت ̎یزدان̎ نامزد پروانه که سال‌ها بی‌نام و نشان در اسارتگاه عراقی‌‌ها زندانی بوده، مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.
جوانی برای سیزدهمین بار به خواستگار می‌رود، او که از دفعات مراجعه برای خواستگاری تجربیاتی اندوخته است، سعی می‌کند با رفع همه اشتباهات گذشته و فراهم آوردن امکانات لازم، در آخرین مراجعه به توفیق دست یابد. اما جوان علاقمند ازدواج در سیزدهمین مراجعه، با مشکل تازه‌ای روبه‌رو می‌شود که هرگز به آن فکر نکرده بود!
دامپزشکی به نام حبیب که قصد افشای خلاف شولان را داشته، به دلیل فشارهای شولان تصمیم می‌گیرد خودکشی کند. در این راه، به دختری به نام نیلوفر بر می‌خورد که او را برای مرگ تشویق می‌کند. اما حبیب نمی‌داند که حضور نیلوفر در سر راهش، آخرین حربهٔ شولان برای از بین بردن او است. نیلوفر نیز که آرزوی خواننده شدن را در آن سوی مرزها دارد، همهٔ توان خود را برای از بین بردن...
فیلم زمینه‌ای داستانی مستند دارد و به قصد پرداختن به چگونگی شکل‌گیری ̎گالری هنر جدید̎ و مؤسس آن ̎ژازه طباطبائی̎ به بحث دربارهٔ هنر و هنرمند می‌پردازد. فیلم در پایان با جشن چهلمین سالروز تأسیس گالری هنر جدید با حضور بیش از بیست هنرمند سرشناس معاصر پایان می‌گیرد.
̎جعفر̎ دیده‌بان نفوذی، در عمق خاک دشمن، یک سایت موشکی نیروهای عراقی و ضد انقلاب را کشف می‌کند. او که باید به سرعت نزد نیروهای خودی بازگشته و موقعیت سایت را برای طرح انهدام آن اطلاع دهد، نیروهای متخاصم را متوجه خود می‌کند. از این پس درگیری و تعقیب و گریز آغاز می‌شود. برنده نهائی جعفر است.
̎محبوبه̎، در حسرت خاطرات از دسته رفته دوران کودکی‌اش، دچار مشکلات روانی شده است. در چنین شرایطی، او که گمان می‌کند گذشته شیرینش مورد هجوم قرار گرفته است، درصدد انتقام از ناخواهری و پدر خود بر می‌آید.
̎محمد̎ پسر بزرگ خانواده که یازده سال دارد، در غیاب پدر که برای جستجوی حرفه به شهر رفته است سعی می‌کند به نوعی در تأمین معاش خانواده سهیم باشد. اما زمانی که محمد برای انجام کار در مزرعه می‌گذارد او را از تحصیلش باز می‌دارد، مادر که محمد را به خاطر ادامه تحصیل از کار منع کرده، با او قهر می‌کند. اما محمد با تلاشی مضاعف در صحنهٔ کار و درس موفق می‌شود.
چند جوان، امکان استفاده از یک اتومبیل گرانقیمت مرسدس بنز را برای یک شب و یک روز به دست می‌آورند. آنها تصمیم می‌گیرند از این فرصت، حداکثر استفاده را ببرند. هر کدام از جوان‌ها مشکلی دراند که با مرسدس حل می‌شود. اما در پایان، این مرسدس است که سالم می‌ماند و در عوض، هر کدام از جوان‌ها پس از تنها شدن با مرسدس، زخمی بر می‌دارد.
̎مینا ̎ مددکار کانون اصلاح و تربیت مأمور تشکیل کلاسی آموزشی جهت مددجویان می‌شود. ̎مهدی̎ یازده ساله بزهکار، که باور ندارد مادرش مرده با تصویری خیالی که از روزنامه‌ای به دست آورده، قصد یافتن مادرش را دارد و با دیدن مینا او را مادر خود می‌پندارد و با گریختن از کانون اصلاح و تربیت، سرانجام خانه مددکار را می‌یابد و به طرق مختلف سعی می‌کند تا مینا را قانع کند که م...
به دلیل حرفه‌ای که ̎ایلیاد̎ برگزیده است، ̎اوجی̎ و ایلیاد پس از ازدواج، ناچار از مهاجرت از شمال به تهران می‌شوند. اما در همین زمان پدر اوجی درمی‌گذرد و او که مسئولیت ادارۀ خانواده بر دوشش می‌افتد، ناچار به انصراف از سفر می‌شود. اوجی در ادارهٔ پست شهر مشغول کار می‌شود و یک بار که پول اداره پست گم و کیف او پیدا می‌شود، همهٔ شهر او را به چشم دزد نگاه می‌کند، ش...
دیوید پسر خاخام الیاس موشه شمعون پس از سال‌ها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین می‌شود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آیندهٔ او در دستگاه حکومتی صهیونیست‌ها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی کند. اما مأموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شده‌اند به دنبال او می‌روند.
̎علی فلاح̎ بیشترین ایام جنگ را در جبهه‌ها سپری کرده است. در جریان شرکت در مسابقات جهانی ورزشی رزمی فول کنتاکت در انگلستان، با همرزمان خود در گروه عمار که در لندن برای معالجه بستری هستند، دیدار می‌کند و خاطرات روزهای ایثار و مقاومت را تجدید می‌کنند. صحنه مسابقات، یادآور روزهای مبارزه است، به‌خصوص اینکه یکی از حریفان مقابل او از اسرائیل است.
وقتی حمله موشکی عراقی به شهرهای ایران آغاز می‌شود، ̎محمود کاوه̎ به همراه جمعی از رزمندگان داوطلب، برای نابودی سکوهای موشکی اسکادبی عراق، به عمق خاک دشمن نفوذ می‌کنند، در حالی‌که با هدف فاصله زیادی ندارند، اما گشتی‌های عراقی، آنها را در محاصره می‌آورند. کاوه و رزمندگان دیگر، درگیر نبردی سخت و نابرابر می‌شوند، اما در نهایت پیروز این مبارزه، رزمندگان ایرانی هست...
درگیری شدیدی در منطقه نبرد ادامه دارد، دشمن بیمارستان صحرایی را محاصره می کند و همه اخراجی ها و همرزمانشان در پی راهی برای نجات می گردند. دشمن با اسیرگیری گسترده قصد یک مانور تبلیغاتی را دارد همه اسرا به یک اردوگاه اسرای ثبت نام نشده منتقل می شوند. خانواده اخراجی ها برای زیارت عازم مشهد هستند و به طور ناخواسته درگیر یک حادثه تروریستی می شوند. دشمن با فرا خوا...
احسان روزنامه نگاری نیمه روشنفکر است که تاکنون هرچه نوشته، مورد توجه مردم واقع نشده است. تا اینکه سلسله گزارش هایی را می نویسد که کاملاً عامه پسند و درباره رمالی است. انتشار این گزارش ها اگرچه نام احسان را به عنوان روزنامه نگاری موفق سر زبان می اندازد، اما او را دچار دردسرهای عجیب می کند و...
داستان نسل های مختلف آمال و آرزوهای هر نسل و ایده آل‌هاشان و آن چیزی که در نهایت هر نسل به نسل دیگر منتقل می کند تا در نهایت آینده بشریت را رقم بزند.
