صدا آنقدر زیاد بود که هر آدمی را به سمت خودش می کشید؛ ناخودآگاه به سمت کوچه هدایت شدم اما خبری از صدا نبود.
درون کوچه را با کنجکاوی بیشتری جست و جو کردم تا شاید منبع صدا را پیدا کنم؛ جست و جویم نتیجه ای نداد، به ناچار در حال برگشت به خانه بودم که دوباره صدا را شنیدم این بار با دقت بیشتری به صدا گوش دادم و آهسته آهسته به صدا نزدیک شدم.
صدای دختر بچه ای بود که از پنجره به خیابان دلبسته بود و از هر رهگذری تقاضای کمک می کرد! دختر بچه ای نحیف وزیبا حدودا 5 ساله…به او که نزدیک شدم لبخند به لبانش آمد.
دختر کوچولو از من چه می خواست؟ با آن لهن کودکانه و شیرین انگار ترسیده بود، از تاریکی شب، از تنهایی…
کمی که با او صحبت کردم، متوجه شدم مادرش پزشک و شیفت شب است و پدرش نیز برای کار به شهر دیگری سفر کرده، دلش نمی خواست تنها بماند، هم صحبت می خواست تا بر ترسش غلبه کند!
مدیر ساختمان با صدای گفت و گوی من و آن کودک بیرون آمد، او نیز گلایه داشت اما نه از تاریکی شب؛ از گریه های نیمه شب کودکی که هفته ای دو تا سه بار تنها می ماند و کسی که به فکر او نیست، از همسایه ای که….
دیدن و شنیدن چنین صحنه هایی، هم روحیه اطرافیان را خدشه دار می کند و هم باعث از بین رفتن آسایش همسایگان می شود که این یعنی مردم آزاری.
این هم نوعی کودک آزاری محسوب می شود، نمی شود؟
امروزه کودک آزاری فقط به معنای تعرض به حریم کودک و هتک حرمت او نیست، بلکه این مساله ابعاد گسترده تری دارد که بسیاری از ما نسبت به آن ها بی توجه ایم.
کودک آزاری همیشه برای افراد بی سواد یا خانواده ای با تحصیلات پایین نیست، نمونه آن هم می توان به همین پزشکی اشاره کرد که خواسته یا ناخواسته باعث، هم کودک آزاری شده و هم مردم آزاری!
همیشه کودک آزاری عمدی نیست و گاهی والدین نا خواسته باعث آسیب دیدن کودک می شوند.
کودک آزاری فقط کتک زدن یا هرگونه آسیب جسمانی به کودک نمی شود؛ غفلت از کودک و حتی صدا زدن کودک با نام های نامناسب و… هم نوعی کودک آزاری محسوب می شود.
یک سری وظایف از سوی والدین که ناشی از غفلت است گاهی چنان آسیبی بر کودک وارد می کند که جبران ناپذیر است.
مطابق با تعریف سازمان بهداشت جهانی، کودک آزاری عبارت است از آسیب یا تهدید جسم، روان، سعادت و رفاه کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند. در این تعریف هر رفتاری که سلامت روانی، جسمی و رشد کودک را چه به صورت بالقوه و چه بالفعل به خطر بیندازد، کودک آزاری نامیده میشود.
سیروس مرادیزاده؛ روانشناس در این باره معتقد است: «افرادی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند معمولاً دوران بزرگسالی آرامی را نخواهند داشت، چراکه در سنین کم تجربههای بدی داشته و در موقعیتهای بدی قرار گرفته، در آینده ممکن است دچار اختلالات روحی و روانی شود.»
یک روانشناس دیگر می گوید: « بزرگسالانی که کودکآزاری را تجربه کردهاند، معمولاً از دوران کودکی خود به خوبی یاد نمیکنند و تجربههای تلخ آن دوران در ذهن این افراد ممکن است دائما مرور شود و به همین دلیل سلامت روان آنها در خطر است.»
روان شناس کودک و نوجوان دیگری نیز می گوید: « متأسفانه یکیاز مشکلاتی که از عوارض کودک آزاری در سنین بالاتر است، ترومای رشدی یا وجود آسیبهای روانی در سنین کودکی است، در صورت درمان نشدن ترومای رشدی، افراد در بزرگسالی به اختلال استرس پس آسیبی بغرنج دچار میشوند، به منظور درمان کودک آزاری در بزرگسالی، بهترین راهکار بهرهگیری از مشاوره و روان درمانگر است.»
کودکی که مورد آسیب روحی قرار می گیرد چگونه در آینده وارد جامعه می شود، او چگونه می تواند یک فرزند را با سلامت جسم و روح پرورش دهد؟