کارگردان «رهایی» ـ سریالی که بهتازگی در تلویزیون بازپخش شد با بیان اینکه فصل دوم این مجموعه را نوشته و تحویل داده است، گفت: من دو سال است که «رهایی۲» را نوشته و تحویل دادهام اما نمیدانم چرا شروع نمیشود. به خودم میبالم که در ساخت «رهایی» گروه خوبی داشتم اما از خودم راضی نیستم که چندین سال است این کار تکراری پخش میشود و قدمی برای قسمت دومش که نوشته هم شده برداشته نشده است. فیلمنامه را تایید کردهاند. اما بودجه هنوز تعریف نشده است.
تکاور با بیان اینکه مردم به سریالهای پلیسی علاقهمند هستند، ادامه داد: سال گذشته در هفته نیروی انتظامی هفت تلهفیلم پخش شد که همه تاثیرگذار بودند. با حمایت و مدیریت نیروی انتظامی چند کارگردان درجه یک دور هم جمع شده و کارها را ساخته بودند. مردم به موضوعات پلیسی علاقهمندند. اما الان سریالهای تلویزیونی را که میبینم مثلا یکی همین سریال «سرباز» است که ریتم کندی دارد و بقیه هم همین طور هستند. کمدیها هم که بیشتر شبیه عزاداری هستند تا خندهدار. من نمیدانم دارند چکار میکنند.
این کارگردان که به گفته خودش همیشه دغدغهمند و علاقهمند به فعالیت در حوزه سریالسازی است، افزود: ما دوست داریم همانطور که در سینمای هنری و معناگرا حرفی برای گفتن داریم، در صنعت سینما در فضای اکشن و کمدی هم حرفی برای گفتن داشته باشیم. قرار نیست همه اصغر فرهادی شوند یکی هم مسعود تکاور شود اما دست ما را نمیگیرند. من همیشه دست نیازم را به سمت رشد و پرورش دراز میکنم. اما وقتی نوری نمیتابد و دست یاری دراز نمیشود ما هم پژمرده میشویم و کارهای پژمرده هم پخش میشود.
تکاور ادامه داد: من میگویم غیرت فیلمسازی هرچه غنیتر باشد آن کار جوابگو خواهد بود. ما سریال «خط شکن»، «وضعیت سفید» و «اغما » را داشتیم. الان چه داریم؟ انگیزه در فیلمسازان ما کم شده است. باید کسانی وارد این عرصه شوند که مثل من با حرارت حرف بزنند، هنوز دغدغه داشته باشند و عاشق باشند.
کارگردان «خط شکن» در پاسخ به این سوال که مشکل اصلی در ساخت سریالها را بیشتر متوجه چه عاملی میداند؟ گفت: من نمیخواهم پیشداوری کنم و یا به کسی تهمت بزنم اما ما نیازمند شفافیت هستیم. روزی در یکی از کشورهای خارجی ساختمانهای پلیسشان را دیدم شیشهای بود پرسیدم چرا اینگونه ساخته شده گفتند برای اینکه شفاف باشد و همه همدیگر را ببینند. کسی دست به رشوه نشود کسی دست به فساد مالی نزند. من فساد را فقط فساد مالی نمیبینم بلکه فساد ذهنی و دو دستگی هم نوعی فساد است. ما یک نوع دشمن داریم که توپ و تفنگ است و یک نوع دشمن که خیلی خطرناکتر است؛ آن موریانه فساد، بداندیشی و بخل و حسد است که بیصدا در دراز مدت اساسیترین لایههای فرهنگی ما را میخورد.
او در ادامه با انتقاد از عملکرد صداوسیما در سالهای اخیر، عنوان کرد: چرا باید مجریای مثل فردوسیپور را از دست بدهیم؟ با یک تعامل و یک حرف. مگر دشمنمان است؟ چرا تکاور نباید کار کند؟ چرا باید از شبکهای ماهوارهای با من تماس بگیرند و پیشنهاد کاری دهند؟ من دلیلی برای این چراها نمیتوانم پیدا کنم جز اینکه غربالگری خاک در صدا و سیما و ارشاد باید اندیشمندانهتر باشد تا هر دانه درشتی قاطی ماسههای درجه یک نشود.