پشتیبانی و تقویت نیروهای گریز از مرکز، پیوسته یکی از روشهای قدرتهای استعماری برای مقابله با مقاومت کشورهای تحت سلطه بوده است. فرقهتراشی یا تقویت فرقههای موجود، به عنوان اهرمی در جهت تضعیف وحدت و انسجام دینی مورد استفادۀ استعمارگران ــ بهویژه پس از درک اهمیت و جدیّت دین در زمینهسازی و استمرار مقاومت سیاسی ــ قرار گرفته است. در مقالۀ پیش رو، به طور مستند این موضوع بررسی شده است.
امپراتوری روس تزاری، که هماوردی با ملت ایران و افزودن این کشور به قلمرو گستردۀ خویش را چندان سخت نمیدانست، در طی دو دوره جنگهای طولانی با ایران، متوجه شد که مذهب تشیع (به مثابۀ ملاط «وحدت و انسجام اجتماعی» و موتور محرّک شور و حماسۀ «مقاومت ملی» در برابر تجاوز بیگانگان) مانع سیطرۀ استعمار بر این مرز و بوم است. آنها دیدند که چگونه مقاومت دلیرانۀ ایرانیان، بهویژه در آغاز دورۀ دوم آن جنگها (تحت تأثیر آموزهها و منطق عاشورایی تشیع)، سرزمینهای اشغالی را یکی بعد از دیگری پس گرفت و اگر بعضی از سوء مدیریتها و به ویژه خیانتهای امرا و سرداران حکومتی نبود، میتوانست سرنوشت نبرد را به سود پیروزی قطعی ملت ایران رقم زند.
در طی این دو جنگ، مرجعیت و روحانیت شیعی، با صدور احکام جهاد در حمایت قاطع از استقلال و تمامیت ارضی ایران، شور مقاومت ملت را در برابر اجنبی سلطهجو برانگیخت. پس از آن نیز در ماجرای گریبایدوف (وزیرمختار مغرور و ماجراجوی روس تزاری) باز هم همین مردم متدیّن (به اشارۀ یکی از فقهای پرنفوذ پایتخت: میرزا مسیح مجتهد تهرانی) در برابر ترکتازیهای سفیر روسیه قد علم کردند و اکثر اعضای هیأت نمایندگی امپراتوری فاتح تزاری در تهران را به کام مرگ کشاندند.
در پی این وقایع، روسها دریافتند که ملت مسلمان ایران از روحانیت و مرجعیت شیعه به عنوان نُوّاب امام عصر (عج) تبعیت میکند و لذا کوشیدند با فرقهتراشیها، ضمن ایجاد اختلاف در صفوف یکپارچۀ ملت، ریشههای اعتقاد به اصل حیاتبخش «مهدویت» و امید به آینده و انتظار منجی را در این ملت بخشکانند تا بتوانند بهتر و آسانتر مقاصد شومشان را پیش برند؛ سیاستی شیطانی که رقیب روسیه، انگلستان، نیز روی ضدیت با اسلام و تشیع، با وی اشتراک نظر و عمل داشت. بدین گونه بود که نطفۀ تشکیل فرقۀ بهائیت منعقد شد و مؤسس این مسلک (حسینعلی بهاء) تحت حمایت رسمی سفیر روسیه در ایران از زندان و اعدام حکومت ایران نجات یافت و تحتالحفظ غلامان این سفارت از کشور خارج شد.
با سقوط حکومت تزاری و روی کار آمدن بلشویکها در روسیه، حمایت آن کشور از این فرقۀ ضاله قطع شد و استعمار پیر، یعنی بریتانیا، آنها را زیر پر و بال خود گرفت و به پاداش خدمت عبدالبهاء، رهبر وقت بهائیت، (و منسوبان نزدیکش) به امپراتوری بریتانیا در عراق و فلسطین، لقب سر (Sir) و نشان نایتهود را به وی اعطا کرد.
در تاریخ تشکیلات فرقۀ بهائیت پس از جنگ جهانی دوم، مغازله و خدمترسانی به خشنترین و دیکتاتورترین رژیمهای جهان (همچون اسرائیل، پهلوی، پینوشه، ایدی امین و فردیناند مارکوس) یکجا و در کنار هم مشاهده میشود. متقابلاً در آن سوی، مردم، وقتی سرسپردگی تشکیلات بهائیت و به تبع آن، آحاد بهائیان، را به رژیمهای تبهکار حاکم بر کشور خویش میبینند، این گروه را ستون پنجم استبداد و استعمار تلقی و طرد میکنند؛ بهویژه آنکه، تعارض زیادی بین شعار و عمل این فرقه ملاحظه میکنند. به عنوان مثال: شعار «وحدت عالم انسانی» را که بهائیت بدان مینازد، با دوستی و همکاری آشکار سران این فرقه با رژیمهای ضدّ انسانی و جنایتکار در شرق و غرب جهان (همچون امریکا و اسرائیل) متناقض میبینند و به پوچی و بیبنیادی این شعار فریبنده در مسلک بهائیت پی میبرند.
نکتۀ مهم آن است که در ایران عصر پهلوی، گستردهترین نوع همکاری و تعامل میان رژیم طاغوتی با تشکیلات بهائیت وجود داشت. به عنوان مثال، در قضیۀ لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی (مصوّبۀ دولت اسدالله علم، سال ۱۳۴۱.ش) مادۀ مربوط به سوگند اعضای این انجمنها به قرآن کریم، تغییر یافت تا راه بر ورود رسمی بهائیان به آنها باز شود. همچنین وقتی در سال ۱۳۴۲ بهائیان به مناسبت تشکیل کادر مرکزی بهائیان جهان در اسرائیل (تحت عنوان «بیتالعدل اعظم») کنفرانس بینالمللی در لندن برگزار کردند، دولت ایران برای چند صد نفر بهائی ایرانی که میخواستند در آن جلسه شرکت کنند، از کیسۀ ملت مسلمان ایران! در هزینۀ بلیط هواپیمای آنان تخفیف بسیاری قائل شد و به هر نفر نیز چند صد دلار کمکهزینۀ سفر پرداخت کرد! بیراه نبود که در انقلاب بهاصطلاح سفید، زمانی که تدریجاً بر اصول ششگانه آن افزوده شد، شخصیت تیزبین و پراطلاعی چون استاد محیط طباطبایی پیشبینی کرد که تعداد اصول انقلاب سفید به نوزده (عدد مقدس بهائیان) خواهد رسید!
متقابلاً در قضیۀ لایحۀ کاپیتولاسیون (مصونیت قضایی مستشاران امریکایی)، سپهبد صنیعی، وزیر جنگ بهائی وقت، از عاملان اصلی در اعطای این امتیاز ننگین به نظامیان امریکایی بود و بیش از همه در مجلس شورا و سنا برای تصویب آن دوندگی میکرد.
این پیوندها و تکاپوهای رذیلانه، از چشم تیزبین رهبر انقلاب اسلامی ملت ایران، امام خمینی، پوشیده نماند و ایشان در مقاطع مختلف به افشای طرحهای پشت پرده و توطئههای مشترک اسرائیل و امریکا و دیگر کانونهای سلطه در ایران همت گماردند.
در صفحات پیش رو، بعضی از اسناد مربوط به این فرقۀ ضاله از منابع گوناگون درج شده است تا شاهدی بر مطالب فوق باشد. شایان ذکر است که بخش قابل توجهی از گزارشهای ارسالی توسط منابع ساواک، توسط مسئولان ردههای بالاتر آن سازمان (که با عناوینی همچون یکشنبه و چهارشنبه و... مشخص شدهاند) مورد تأیید قرار گرفته است.
● حمایت از کشف حجاب رضاخانی
در سند زیر که مربوط به یکی از جلسات بهائیان شیراز است، گذشته از حمایت بهائیان از کشف حجاب رضاخانی، و حتی انتساب آن به تعالیم خویش، نکتۀ مهم و درخور ملاحظۀ زیر به چشم میخورد: بهائیان ادعای تحری حقیقت دارند، اما چنانکه آمده است، مبلغ بهائی در نطق خویش، اعضای فرقه را از مواجهه با کسانی که نسبت به ماهیت این مسلک آگاهی دارند بهشدت بر حذر داشته است.
▪ سند شماره ۱
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
شماره گزارش: ۹۵۷۸/ هـ
تاریخ گزارش: ۳۱/۳/۵۰
تاریخ وقوع: ۲۵/۳/۵۰
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۲۶/۳/۵۰
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیاتی محل: ۲۷/۳/۵۰
موضوع: فعالیت بهائیان
جلسهای با شرکت ۱۲ نفر از بهائیان شیراز تحت عنوان کمیسیون نشر نفحاتاله در منزل مسیحاله روحانی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات و صفحاتی از کتاب لوح احمد، آقای مسیحاله روحانی پیرامون بهائیت سخنرانی و اظهار داشت: دیده شده است که یکی دو نفر از شما با افراد تبلیغات اسلامی تماس گرفته است. دیگر نباید این موضوع تکرار شود. شماها بیاد ندارید که در زمان رضاشاه و در زمان سیدنورالدین ما را غارت کردند، ولی شخص رضاشاه از این موضوع بسیار ناراحت بود و مخفیانه و دور از چشم علما عدهای از مسلمانان را از بین برد، چون او یک بهائی واقعی بود و همیشه از بهائیان پشتیبانی میکرد. کشف حجاب از روی قانون و منطق بهاءاله صورت گرفته است.
نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۷/ هـ : نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.[۱]
ـ طرد منتقدین از فرقۀ بهائیت
در سند زیر که برای منشی محفل روحانی ملی بهائیان ایران صادر شده است، دروغ بودن شعار تحرّی حقیقت را میبینیم؛ چرا که یک زن و شوهر بهائی، به دلیل آنکه نسبت به بهائیت بیاعتقاد شده بودهاند، از سوی تشکیلات فرقه در اسرائیل (بیت العدل) «طرد»، و بهائیان از هرگونه معاشرت و سلام و کلام با آنها منع میشوند.
▪ سند شماره ۲:
تاریخ: ۱۳ شهر الجمال ۱۲۲ (۲/۲/۱۳۴۴)
متحدالمآل نمره ۵۴۳
محفل مقدس روحانی شیدالله ارکانه
ترجمۀ تلگراف هیأت مجللۀ ایادی امرالله در ارض اقدس علیهم بهاءالله را به شرح ذیل:
«یدالله ثابت راسخ به علت حملات به امر، مطرود [شده]، به یاران اطلاع دهید هرگونه معاشرت و سلام و کلام با او ممنوع است. ایادی امر»
اعلام میدارد؛ مشخصات کامل مطرودین مزبور هم بعداً ارسال میگردد. مقرر فرمایند مراتب را فوراً به عموم یاران الهی در آن سامان اعلام فرمایند.
با رجاء تأیید[۲]
ـ حمایت هویدا از بهائیت
در سال ۱۳۴۳ پس از اعدام انقلابی حسنعلی منصور (که لایحۀ کاپیتولاسیون را به تصویب مجلس شورا و سنا رساند)، امیرعباس هویدا (از خانوادهای بهائی) به نخستوزیری ایران رسید. در دوران وی، این فرقه قدرت فراوان یافت و معتقدان به آن پستهای کلیدی کشور را اشغال کردند. بهائیان امروزه انتساب هویدا و سایرین را به آن فرقه انکار میکنند، اما بد نیست بدانیم که این جماعت، پیش از انقلاب در جلسات مختلف خویش، بهائی بودن هویدا و حمایت وی از این مسلک را با افتخار مطرح میساختند و بدان مباهات میکردند! در ۳ سند زیر که گزارشگران ساواک از جلسات بهائیان تهیه کردهاند و به تأیید مقامات مافوق آنها نیز رسیده است، بر حمایت بیتالعدل بهائیان از نخستوزیری هویدا، حضور وی در جلسات بهائیان، و حتی کمک پانزدههزار تومانی وی به محفل بهائیت تأکید شده است.
▪ سند شماره ۳:
گزارش خب
شماره: ۲۰۲۹/هـ ۳
تاریخ: ۲۹/۸/۵۷
موضوع: بهائیان شیراز
آقای رئوفیان، یکی از بهائیان سرشناس شیراز، در یک مذاکره اظهار داشته آقای امیرعباس هویدا، به پشتیبانی بیتالعدل اعظم و کامبالای افریقا، مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعۀ بهائیت به پیشرفت قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهائی پستهای مهمی را در ایران اشغال و پولهای مملکت را به خارج فرستادند.
نظریه شنبه: عنوان مطالب فوق از جانب مشارالیه به خاطر وقایع اخیر[۳] و رکود فعالیت بهائیان بوده است.
نظریه یکشنبه: با عطف توجه به صداقت شنبه، عنوان مطالب فوق از جانب مشارالیه صحت دارد.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه جمعه: نظریه چهارشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۷/هـ : نظریه جمعه تأیید میشود.[۴]
▪ سند شماره ۴:
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
شماره ۷۵۶۱/هـ
تاریخ: ۲/۲/۵۰
ـ درباره: فعالیت بهائیان دهبید
شب ۲/۲/۵۰ جلسۀ بهائیان دهبید در منزل امرالله رفاهی تشکیل گردید. آقای عزیزالله بمهوسیان مبلغ و رابط بین محفلهای شیراز و دهبید سخنرانی کرد و در مورد آزاد شدن بهائیت و استقلال و رسمیت پیدا کردن بهائیت مطالبی بیان نمود. نامبرده سپس اشاره به حقوق معلمان و درآمد نفت و تیراندازی به سپهبد فرسیو نمود. سپس اشاره به شرکت کردن جناب آقای نخستوزیر در محفل بهائیت در روز عید رضوان و همکاری دولت در شهرستانها نسبت به فرقه بهائیت کرد.
نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۷/هـ : نظر چهارشنبه مورد تأیید است.[۵]
▪ سند شماره ۵:
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
شماره: ۱۱۱۸۱ هـ
تاریخ: ۱۹/۵/۵۰
ـ موضوع: فعالیت بهائیان شیراز
جلسهای با شرکت دوازده نفر از بهائیان ناحیه ۲ شیراز در منزل آقای هوشمند و زیر نظر آقای فرهنگی تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتی از کتاب لوح احمد و ایقان، آقایان فرهنگی و محمدعلی هوشمند پیرامون وضع اقتصادی بهائیان در ایران صحبت کردند. فرهنگی اظهار داشت: بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان میباشد. تمام آسمانخراشهای تهران و شیراز و اصفهان مال بهائیان است. چرخ اقتصاد این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان میچرخد. شخص هویدا بهائیزاده است. عدهای از مأمورین مخفی ایران که در دربار شاهنشاهی میباشند، میخواهند هویدا را محکوم کنند، ولی او یکی از بهترین خادمین امرالله است و امسال مبلغ پانزدههزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقای بهائیان نگذارید کمر مسلمانان راست شود. در این جلسه نامبردگان زیر شرکت داشتند: فرهاد روحانی، دانیا روحانی، ثناءالله زارعیان، قاسم کریمیان، هدایت و مسیحالله و ناصر و ضیاءالله هوشمند، فرهنگی، قدرتالله کمالی، محمدعلی هوشمند.
نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریانی
نظریه چهارشنبه: در مرخصی است.
نظریه ۷/ هـ : به اظهارات شنبه میتوان اعتماد نمود. در پرونده هویدا ۶۲۴۲۳ ۲۶/۵/۵۰[۶]
ـ ضدیت با اسلام و عالمان شیعه
بهائیان همواره در شعار، ادعا میکنند که به اسلام و تشیع اعتقاد دارند و از این دین تمجید میکنند. معالوصف، در اسناد زیر که باز هم از جلسات بهائیان و از زبان مبلغان مشهور آنها تهیه شده است، توهین و تمسخر شدید اسلام و مسلمانان مشاهده میشود.
در یکی از این جلسات (سند شماره ۶)، تئاتری در استهزای دیانت اسلام و فریضۀ مهم حج اجرا شده که نویسندۀ آن خانم بهیه حاذق است. در سند دیگر (سند شماره ۷)، فردی بهائی به نام ایقانی، که مدیر عامل فروشگاه فردوسی بوده، یکی از بانوان فروشنده را که در ماه مبارک رمضان روسری به سر داشته شدیداً تحت فشار قرار داده است که روسری را بردارد وگرنه اخراج خواهد شد.
در سند بعدی (شماره ۸)، مقالهای در یکی از جلسات بهائیان قرائت شده که عنوان آن بسیار گویاست و ما را از هرگونه شرح و تفسیر بینیاز میسازد. عنوان مقاله، چنین است: «عواقب نکبتبار شیعه». ذکر این نکته خالی از فایده نیست که شوقی افندی (پیشوای بهائیان) لوحی به نام «قد ظهر یومالمیعاد» دارد که سراپا طعن و لعن به علمای اسلام (اعم از شیعه و سنی) است و بهویژه در بخشی از آن، که عنوان «عواقب نکبتبار شیعه اسلام» را بر پیشانی دارد، در هتاکی و بیحرمتی به فقهای تشیع، سنگ تمام گذارده است. این لوح را که شوقی در سال ۱۹۴۱.م (۱۳۲۰.ش) به زبان انگلیسی نوشته، لجنه ملی نشر آثار امری، در تهران ترجمه و چاپ کرده است.
موضوع آخرین سند (شماره ۹)، گزارشی از مراسم جشن و شادمانی بهائیان به مناسبت تولد باب و بهاء در اول و دوم محرم میباشد که همزمان با سوگواری مردم شیعه در عزای سالار شهیدان حسینبنعلی(ع) و خاندان و یاران او انجام شده است. جالب این است که بهائیان، تقویم خود را به نوعی بر اساس سال شمسی بستهاند، ولی در این مورد خاص، مناسبت قمری ــ اول و دوم محرم ــ را برای جشن و پایکوبی خویش اختیار کردهاند که عملاً دشمنی و کینۀ آنها نسبت به اسلام و تشیع را به نمایش میگذارد.
▪ سند شماره ۶:
شماره: ۱۴۲۷۲/هـ
تاریخ: ۱۲/۱۱/۴۹
ـ فعالیت بهائیان شیراز
جلسهای با شرکت ۹ نفر از بهائیان شیراز در منزل آقای بدیعاله رئوفیان، واقع در کوچۀ پروانه، تحت عنوان کمیسیون نشر نفحاتاله، و زیر نظر آقای رئوفیان تشکیل گردید. ابتدا قاسم کریمیان مبادرت به قرائت مناجات نمود چند صفحه از کتاب ایقان نیز توسط کرامتالله مهدیزاده قرائت شد و فکاهی مسخرهآمیزی که علیه دیانت اسلام و حجاجی که عازم حج هستند اجرا شد. این فکاهی را خانم بهیه حاذق نوشته بود. پس از آن چند سؤال به یک مسلمان مبتدی به نام احمد رسولی داده شد که هفتۀ دیگر به آنها پاسخ دهد. بعدا کرامتاله مهدیزاده در مورد وضع مذهبی سیاسی جهان و ــ ایران صحبت کرد و اظهار داشت در این کشوری که ما زندگی مینمائیم میبینیم که کارهایشان ــ هیچ از روی اسلوب[۷] نیست. چون ملت ایران، هم خونگرم هستند و هم مذهبی رسمی ندارند. اگر ما بهائیان در ایران اقتصاد بازاری راه نمیانداختیم، وضع اقتصاد ایران بسیار خراب بود. چرا مسلمانان میگویند بهائیان نجس میباشند برای اینکه ما همکاری بخصوصی با کشورهای خارجی داریم و عامل تبلیغات مذهبی هستیم. شرکتکنندگان در جلسه عبارت بودند از بدیعاله رئوفیان: منشی کمیسیون، قاسم کریمیان، کرامتاله مهدیزاده، منوچهر هوشمند، شاپور حقجو، بهیه حاذق، نادیه رئوفیان، منصور زارع، ذبیحاله چهرهنگار.
نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه ۷/ هـ ــ نظر چهارشنبه مورد تأیید است.[۸]
▪ سند شماره ۷:
طبقهبندی حفاظتی: سری
گزارش خبر
شماره گزارش: ۵۱۷
تاریخ گزارش: ۲۱/۱۰/۴۵
تاریخ وقوع: ۱۸/۱۰/۴۵
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۱۸/۱۰/۴۵
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: ۲۰/۱۰/
ساعت ۰۸:۰۰صبح مورخ ۱۸/۱۰/۴۵، آقای ایقانی، مدیرعامل [بهائی] فروشگاه فردوسی، در داخل فروشگاه به یکی از بانوان فروشنده که روسری به سر داشته است دستور میدهد که روسری خود را از سر بردارد. بانوی فروشنده که به خانم بهرامی معروف است اظهار میکند که روزه هستم و بدینجهت روسری به سر نمودهام و تقاضا میکند به خاطر رعایت حال وی اجازه داده شود کماکان روسری خود را به سر داشته باشد. ولی ایقانی با تشدد و در حالیکه موضوع روزه گرفتن بانو بهرامی را به باد تمسخر گرفته بود، به وی تکلیف میکند که یا روسری را از سر بردارد و یا فوراً به خدمت وی خاتمه داده خواهد شد. بانو بهرامی درحالیکه به شدت میگریست به اجبار روسری را از سر برداشت. موضوع فوق بین فروشندگان تأثیر بسیار نامطلوبی نموده است و عموماً از اینکه عدهای بهائی فروشگاه فردوسی را وسیلهای برای فعالیت خود قرار داده و تا این حد اصول و معتقدات کارمندان غیربهائی را تحقیر مینمایند، متأثرند.
ـ نظریه بخش ۳
این قبیل تظاهرات بیپروا از طرف بهائیان، بهترین بهانه و مستمسک برای روحانیون افراطی خواهد بود تا به تحریک افکار عمومی بپردازند بنابراین اصلح است که در صورت تأیید موضوع جداً مدیرعامل فروشگاه فردوسی مورد مؤاخذه قرار گیرد.[۹]
▪ سند شماره ۸:
طبقهبندی حفاظتی: سری
گزارش خبر
شماره گزارش: ۳۵۶۲/۱۰/هـ
تاریخ گزارش: ۳۰/۴/۴۸
تاریخ وقوع: ۲۷/۴/۴۸
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۲۷/۴
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: ۲۸/۴
ـ موضوع: بهائیان
جلسه شور تبلیغی بهائیان اصفهان ساعت ۱۶:۳۰ روز جمعه ۲۷/۴ در منزل آقای احسانی واقع در خیابان آمادگاه کوچه فتحآباد تشکیل گردید و شرکتکنندگان آن اکثراً از بین جوانان و مخصوصاً دانشجویان بودند.
۱) ابتدا آقای بهیار استوار، ناظم جلسه، به مدت ده دقیقه سخنرانی نموده و اظهار داشت که این جلسه هر هفته یکبار تشکیل میشود و از دوستانی که افراد مبتدی دارند و به مرحلۀ بیعت تبلیغی رسیدهاند، خواهش میکنم آنها را معرفی تا ترتیب شرکت آنها در بیت داده شود.
۲) مقالهای تحت عنوان «عواقب نکبتبار شیعه» [به] وسیله آقای هوشنگ اشراقی قرائت شد.
۳) آقای صادقی افشار اشعاری از رهی معیری قرائت نمود.
۴) برنامههای تفریحی و مسابقه و سرگرمی و پذیرایی در پایان اجرا شد. جلسۀ هفتۀ بعد به روز جمعه ۳/۵/۴۸ موکول گردید.
ـ ملاحظات:
نظریه منبع: مقالهای که تحت عنوان عواقبت نکبتبار شیعه [به] وسیله اشراقی قرائت شد سراسر طعن و کنایه نسبت به شیعه و روحانیون اسلام بود. در این مقاله، که قرائت آن یک ساعت به طول انجامید، ناطق پیرامون قدرت روحانیون از دوران صفویه تا به امروز بحث نموده و سرانجام با مقایسۀ اهمیت و اعتبار روحانیون در گذشته و حال به این نتیجه رسید که وضع شیعه و اسلام بسیار وخیم و روزبهروز اسلام از بین رفته و اهمیت و اعتبار خود را از دست میدهند.
نظریه رهبر عملیات: تبلیغات بهائیان در این منطقه به حد اعلای شدت خود رسیده و حتی جزوه... . [۱۰]
▪ سند شماره ۹:
طبقهبندی حفاظتی: سرّی
تاریخ وقوع: ۲۳/۱/۴۶
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۲۳/۱/۴۶
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: ۲۵/۱/۴۶
ـ شماره گزارش: ۱۹۰
تاریخ گزارش: ۲۴/۱/۴۶
موضوع: اظهارات خوارزمی در محفل میاندوآب
عطف پیرو: ۱۴۲/۲۰/۱/۴۶
روزهای ۲۳ و ۲۴/۱/۴۶ [= مقارن با اول و دوم محرم] مصادف با تولد باب و بهاءاله، کلیه بهائیهای منطقۀ میاندوآب دست از کار کشیده و در محفل خود تجمع نموده، جشن و شادی بر پا داشته بودند. در این دو روز سخنرانیهای مفصلی از طرف مبلغین به عمل آمد، منجمله محمدعلی خوارزمی ضمن سخنرانی خود چنین بیان داشت: چون در این روزهای محرم موقع عزاداری مسلمانان است، لذا عموم افراد بهائی باید سعی کنند از نزدیک شدن به این مسلمانان کثیف خودداری کنند؛ زیرا ممکن است از طرف مسلمانان تظاهراتی به عمل آید و موجب اختلاف گردد و باعث آبروریزی شود. و اضافه کرد: درست است ما بهائیان از هیچکس ترس و وحشت نداریم و همیشه از ابتدای ظهور باب و بهاءاله در مقابل کلیه مقامات مملکت، شهامت و شجاعت نشان دادهایم و هیچوقت در مقابل مسلمانان شکست نخوردهایم و نخواهیم خورد و همه وقت از خود ازجانگذشتگی[۱۱] نشان دادهایم و امیدوارم در آتیۀ نزدیکی کمر مسلمانان را با فعالیت دائم و روزافزون خود بشکنیم و بهائیت را در ایران و کلیه نقاط جهان، پیشرفت دهیم. و در آخر سخنرانی خود از عموم بهائیان منطقه میاندوآب اظهار تشکر کرد که نامبرده را به عنوان نمایندۀ خود برای عزیمت به تهران انتخاب نمودهاند.
نظریه منبع ــ محمدعلی خوارزمی یکی از افراد متعصب بهائی منطقه میاندوآب است و چون فرد سرمایهداری است، هزینۀ هرگونه فعالیت بهائی را در منطقه به عهده میگیرد.
نظریه رهبر ــ نظریه منبع مورد تأیید است. مخصوصاً اختلافاتی که بین بهائیها و مسلمانان در منطقۀ استحفاظی تولید میشود اغلب به تحریک نامبرده میشود و مشارالیه سعی دارد در بین رؤسای ادارات نفوذ نموده تا به نفع بهائیت استفاده نماید. ملاحظات: از نظر حفاظتی به مقامات خارج از ساواک منعکس نگردید.[۱۲]
ـ تبلیغ مسلک از راه گسترش فساد!
تشکیلات بهائیت برای نیل به اهداف خود، روی تبلیغ افراد غیر بهائی به این مسلک، اهتمام زیادی داشته و در این راه نیز از همۀ اهرمهای ممکن، حتی سوء استفاده از زنان و دختران، بهره گرفته و از آنها به عنوان طعمه برای کسب اطلاعات یا جلب افراد سادهدل به سوی تشکیلات سود جسته و گاه کار «ابلاغ امرالله»! به جایی رسیده که چند دختربچۀ نُه تا ده ساله را برای یک شیخ پولدار و شهوتران عرب، قاچاق کرده است!
دو سندی را که در ذیل ملاحظه میکنید، گزارشگران ساواک تهیه کرده و مفاد آن به تأیید مسئولان ردههای مختلف آن سازمان اطلاعاتی نیز رسیده است.
▪ سند شماره ۱۰:
طبقهبندی حفاظتی: سری
گزارش خبر
شماره گزارش: ۲۳۷۵/ ط ــ ۱۱۹۷۹
تاریخ گزارش: ۹/۱۲/۴۶ــ۱۴/۱۲/۴۶
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۲۸/۱۱/۴۶
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات: ۲/۱۲
ـ موضوع: فعالیت بهائیان
سروان دکتر احمد نبیلی افسر تیپ جام، بهائی بوده و در مورد اشاعه و تبلیغ مذهب بهائی در بین مردم، خصوصاً افسران و درجهداران تیپ جام، اقدام به عمل میآورد. طیب
نظریه منبع ــ در این باره از وجود کلفت خود، که دختر جوانی است، استفاده مینماید.
نظریه رهبر عملیات ــ صحت خبر فوق و نظریۀ منبع مورد تأیید است. خ
نظریه ساواک ــ نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است.[۱۳]
▪ سند شماره ۱۱:
طبقهبندی حفاظتی: خیلی محرمانه
گزارش خبر
شماره گزارش: ۳۴۰۵۷۵/۲۲۲
تاریخ گزارش: ۱۱/۱۰/۲۵۳۶ [۱۳۵۶]
تاریخ وقوع: اخیراً
تاریخ رسیدن خبر به منبع: ۲۲/۹/۳۶ [۱۳۵۶]
تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: ۲۳/۹/۳۶
موضوع: اقدامات روحاله ثابتی
ـ برابر خبر واصله:
شخصی به نام روحاله ثابتی، از اتباع ایرانی که دارای مسلک بهائی است و در ابوظبی یک شرکت تجاری را اداره میکند و همسر او با زن شیخ زاید بسیار نزدیک و خود او نیز با اکثر شیوخ در ارتباط است، اخیراً چهار نفر دختر نه تا ده ساله برای شیخ حمدان، معاون نخستوزیر امارات که به شهوترانی معروف است، با خود از ایران برده است که این موضوع به طریقی از وی (روحاله ثابتی) استفسار گردیده است که نامبرده اظهار داشته که این مسأله درست است و این دخترها یتیم هستند و شیخ حمدان قبلاً از او خواسته بود که چنانچه چنین دخترانی را برای او از ایران بیاورد با هزینۀ خود از هر نظر زندگی آنها را تأمین مینماید که او نیز در مسافرت اخیر خود به ایران آنها را همراه آورده و هماکنون این دخترها در نزد شیخ حمدان میباشند.
نظریه رئیس نمایندگی: تحقیقات پیرامون تعیین مشخصات و چگونگی ورود دخترهای مزبور به امارات و اینکه اگر دخترهای مزبور یتیم بوده، در چه مکانی در ایران ساکن بودهاند ادامه داشته که پس از حصول، متعاقبا اعلام خواهد شد.
نظریه اداره کل دوم: نتیجه تحقیقات پس از حصول متعاقباً اعلام خواهد شد.[۱۴]
ـ رهبر فقید انقلاب افشا میکند
اما در هنگامۀ توطئههای رنگارنگ کانونهای سلطه، ابرمردی بود که با چشمانی تیزبین، همۀ دسیسهها را رصد میکرد و به بهترین شکل و با ازخودگذشتگی فراوان آنها را افشا مینمود.
سند زیر نامهای است که امام خمینی (قدس سره) در اوایل دهۀ ۱۳۴۰.ش به یکی از طرفداران خویش (که در تهران مغازۀ تراشکاری داشته) فرستاده و در آن، یکی از حمایتهای رژیم پهلوی از بهائیت را افشا کرده است.
▪ سند شماره ۱۲:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت ذیسعادت جناب مستطاب مروجالاحکام و ثقهالاسلام آقای آقا سید کاظم شاهنگیان دامت افاضاته
محترماً معروض میدارد: انشاءالله مزاج شریف، خالی از نقاهت است؛ مرقوم شریف، واصل و موجب تشکر گردید از احساسات و اقدامات جنابعالی متشکر. امید است انشاءالله تعالی با ادعیۀ خالصۀ جنابعالی و همت آقایان و سایر اهالی محترم ایران، خصوصاً تهران، موفق شویم به حفظ شعائر مذهبی و دفاع از حریم قرآن و اسلام؛ و نگذاریم مخالفین اسلام و تشیع و مملکت جعفر بن محمد الصادق صلواتالله و سلامه علیه و علی آبائه و اجداده الطاهرین به مقاصد پلید خود نایل شوند. لازم است جنابعالی متوجه باشید که اعمال ضداسلامی دولت حاضر، خطر را نزدیک نموده [است]: اخیراً به دو هزار نفر بهائی تذکره دادند و به لندن رفتند برای شرکت در محفلی که به ضد اسلام تشکیل میشود و به هر یک پانصد دلار ارز و هزار و بیست تومان تخفیف بلیط هواپیما دادند خدا میداند این مجلس ملعون چه مفاسدی برای اسلام و مذهب دربردارد. مردم را آگاه فرمایید. به علمای اعلام تذکر دهید برای این امور فکری کنند. در خاتمه رجای دعای خیر از جنابعالی دارم والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته، روحالله الموسوی الخمینی.»[۱۵]