آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

̎ کمال̎ و ̎جمال̎ دو برادر دو قلو هستند. کاملاً شبیه به هم، اما با دو نوع روحیه و اخلاق. یک شب جمال که بهیار بیمارستان است پیکر مدهوش پیرمردی را در خیابان می‌‌یابد. او پیرمرد را به بیمارستان می‌رساند و از مرگ نجات می‌دهد. برادر پیرمرد به همراه وکیلش که مردی دغلکار است چشم به مایملک و خانه قدیمی و بزرگ او دارند پیرمرد که آدم لجبازی است برای قدردانی از کمک‌های...



̎ کوپر̎ سیاستمدار آمریکائی با ازدواج دخترش نرجس (که قبلاً ملیکا نام داشته) با یک جوان دانشجوی ایرانی ̎علیرضا ̎ مخالف است، اما دخترش به رغم مخالفت‌های پدر با علیرضا ازدواج می‌کند. ̎کوپر̎ که موقعیت و پست خود را در خطر می‌بیند، غریبه‌ای آدمکش را اجیر می‌کند تا علیرضا را بکشد. آدمکش جوانی به نام ̎خسرو̎ است که با همسرش ̎یاسمین̎ که مبتلا به ایدز است در پاریس زندگی...



̎رضا ̎ برای فراهم آوردن پول لازم که بتواند با ̎مریم̎ ازدواج کند، به فروش اجناس روسی مشغول می‌شود. در جریان کار، پس از اینکه مانع به سرقت رفتن کیف مدیر یک شرکت می‌گردد، این فرصت برایش فراهم می‌شود تا شغلی را در شرکت به دست آورد اما دزدان کیف، به منظور انتقامجوئی پس از اینکه رضا را مضروب می‌کنند، خانه‌اش را نیز به آتش می‌کشند. چهره رضا در این حادثه دچار سوختگی...



سرگرد خلبان ̎عباس حلمی̎ پس از دستیابی به اطلاعات مهمی، در عملیات شناسائی به اسارت نیروهای عراقی در می‌آید. نیروهای عراقی برای مرعوب کردن ̎عباس̎ و شکنجه روجی، او را به اردوگاه اسرای عادی منتقل می‌کنند. اسرای اردوگاه پس از اطلاع از وضعیت عباس، تصمیم می‌گیرند وسیله فرار او را فراهم کنند. اما نقشه فرار لو می‌رود و عباس در آخرین لحظه عراقی‌ها را فریب داده و همراه...



̎پری̎ دانشجوی ممتاز رشته ادبیات و تأتر که از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است، با خواندن کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی می‌شود. کتاب سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. پری پس از خواندن کتاب با آنکه خواهان مراتب معنوی بالاتری است، از زندگی معمولی دل کنده شده و در وادی دردناک ̎طلب̎ سرگردان می‌شود. کتاب به برادر بزرگش ̎اسد̎ تعل...



پدری برای سامان دادن به زندگی گذشته خود به دیدار تنها فرزندش به آلمان می‌رود. پسر که مردی شده است به استقبال او می‌آید. شب دو کارگر نژادپرست به پدر حمله می‌کنند و کار او به بیمارستان کشیده شده و تمام مدارک و پول‌های پدر به سرقت برده می‌شود. پدر حاضر نیست آنچه را که از دست داده، فراموش کند پس با تلاشی بسیار، سارق را یافته و در نزاعی سخت، مدارک و پول‌ها را پس...



در کنار یک هتل بزرگ خانه‌ای قدیمی مثل یک وصله ناجور قرار دارد. ̎مالکی̎ در صدد خریدن خانه بر می‌‌آید، اما پیرزن صاحب‌خانه، راضی به فروش آن نیست. مالکی به طریقی با فرزندان پیرزن رابطه برقرار می‌کند تا بلکه موفق به خرید خانه شود. پس از یک سلسله حوادث مضحک سرانجام مالکی تسلیم سماجت پیرزن شده و با او ازدواج می‌کند و حیاط خانه قدیمی را به مدرسه مجاور می‌دهد تا بچه...



نوجوانی به نام ̎رضا ̎ نگران جان مادر بیمارش است. او برای رساندن مادرش به بیمارستان، مردی را که در روستایشان صاحب ماشین است، وادار می‌کند تا آنها را به شهر برساند. اما در شهر بر اثر عجله و شتاب گرفتار حادثه‌ای غیر مترقبه می‌شوند و راننده به زندان می‌افتد. رضا که خود را در این حادثه مقصر می‌داند، برای فراهم کردن وسایل آزادی این مرد آرام و قرار ندارد.



̎رضا ̎ علاقه زیادی به داشتن دوچرخه دارد. به جهت همین علاقه، دوچرخه همسایه‌اش را که به سفر رفته است، بر می‌دارد. اما با بازگشت ناگهانی صاحب دوچرخه ماجراهائی پیش می‌آید.



سال ۱۳۵۹، ستاد نیروی هوائی عراق که از اول جنگ با برتری هوائی ایران روبه‌رو شده است و قریب‌الوقوع بودن شکستن حصر آبادان را پیش‌بینی می‌کند، جهت حفاظت هواپیماهای استراتژیک خود تصمیم می‌گیرد آنها را به سه پایگاه بسیار دور افتاده، در نزدیکی مرز اردن، منتقل کند. در اسفند همین سال ستاد نیروی هوائی ایران در جلسات فوق‌العاده‌ای طرح بمباران این سه پایگاه را که به نام...



یک گروه پنج نفره از تکاوران ایرانی برای یک عملیات برون مرزی وارد خاک عراق می‌شوند. آنها در همان ابتدای کار با یک گروه عراقی که در حال شکنجه دادن دو اسیر هستند، مواجه و ناچار می‌شوند با آنها درگیر شوند. این درگیری مأموریت اصلی آنها را به مخاطره می‌اندازد.



̎راضیه̎ همسر معاون فرماندار یکی از شهرهای گیلان برای پرهیز از کشف حجاب به روستائی در دوردست پناه می‌برد. ̎ آذری̎ معاون فرماندار، در تنهائی خود تدریجاً به رهبر نهضت آزادی نسوان تعلق خاطر پیدا می‌کند. آنها تصمیم می‌گیرند با هم ازدواج کنند. در همین زمان دامنه جنگ جهانی دوم به ایران می‌رسد و استان گیلان به اشغال قوای روس در می‌آید و این واقعه همه چیز را دگرگون م...



فیلم داستان یک میهمانی است. میزبانان ̎فیروزه̎ و ̎سیاوش̎ زن و شوهری هستند که فراز و نشیب زندگی را تجربه کرده‌‌اند. تلخی‌هایش را پذیرفته‌اند و با شادی‌هایش سرمست شده‌اند. میهمانان آن دو، (دکتر و فریبا) که از ناکامی پریشان هستند و تصور می‌کنند زندگی را باخته‌اند، در ملاقات با میزبانان، ضمن ارتباطی دوستانه به درکی از ̎درد مشترک̎ می‌رسند.



̎محسن عندلیب̎ یک وکیل دعاوی است که به تازگی همسرش را در یک حادثه اتومبیل از دست داده و در صدد است دفتر وکالتش را تعطیل کند. که با پرونده پیچیده‌ و پر از راز و رمز یکی از دوستان قدیمی‌اش با نام ̎شهباز̎ روبه‌رو می‌شود. خانم ̎مافی̎ همسر شهباز که صاحب یک کارخانه پرسود است، هنوز درگیر مشکلات ازدواج ناموفق قبلی‌اش است و نمی‌داند با وضعیت دخترش ̎ آیدا ̎ که نزد پدر...



با حمله غافلگیرانه دشمن به یک روستای مرزی، ̎حیدر̎ چوپان نوجوان، تصمیم می‌گیرد به کمک ̎نازگل̎ که شوهرش در روز عروسی به اسارت دشمن در آمده است، گله اهالی روستا را از میان آتش دشمن عبور دهد و آن را به دشت سرسبزی که وصفش را در قصه‌های مادربزرگ شنیده بود، برساند



̎سحر بانو̎ یک دختر ایلیاتی است. او تصمیم گرفته است به خاطر شهادت برادرانش در جنگ تحمیلی هفت سال سیاهپوش باشد. مردم ایل که نگران سحر بانو هستند در مراسم سنتی ̎سیاه بردارون̎ با آوردن هدایائی از او می‌خواهند که لباس سیاه را از تن به در آورد، تا خواستگارانش بتوانند پا پیش بگذارند. برخلاف میل سحر بانو جشن خواستگاری برپا می‌شود و هفت خواستگارش برای جلب رضایت او در...



̎ماهرخک̎ و ̎ گلابتون̎ دو خواهر هستند. آنها ضمن فرار از یک عروسی اجباری وارد جنگل می‌شوند و در جستجوی جوانی بر می‌‌آیند که می‌تواند نجاتشان دهد. اما پیش از آن‌که جوان را پیدا کنند، در دام یک شکارچی پیر و مکاری می‌افتند که قصد دارد آنها را شکار کند. برای رهائی از دام هر یک از آنها باید به خاطر دیگری از خود بگذرد.



روزهای جنگ ̎ امیر̎ که کارش گل‌فروشی است با ژانت آشنا می‌شود، به زودی بین آنها الفتی پدید می‌آید، امیر پیشنهاد ازدواج می‌دهد اما ژانت که مسیحی است نمی‌پذیرد. در جریان یکی از بمباران‌ها، ژانت پدر و مادرش را از دست می‌دهد. وقتی موافقت خود را برای ازدواج اعلام می‌کند امیر برای انجام دوره وظیفه سربازی به جبهه اعزام می‌شود، ادارهٔ باغ و پرورش گل به عهده ژانت گذار...



یک گروه شرور به سرپرستی ̎فردوس̎ پسر بچه‌ای به‌نام ̎شایان̎ را به قصد اخاذی می‌دزدند و در ازای آزادی او پول زیادی طلب می‌کنند. ̎فروغ̎ همسر یکی از ربایندگان ̎عزیز̎ کوشش می‌کند از ادامه این ماجرا جلوگیری کند، اما خود ناخواسته در متن حادثه قرار می‌گیرد. در این بین شایان با جوان رباینده و همسرش فروغ رابطه عاطفی برقرار می‌کند و به آن دو علاقمند می‌شود. درست زمانی ک...



̎ الهه̎ در بین اثاثیه پدرش تابلوئی با امضاء ̎پریوش̎ می‌یابد و کنجکاوانه پیگیر جستجوی صاحب تابلو می‌شود. نامادریش، ̎نرگس̎ که در بیمارستان بستری است، چیزی از تابلو نمی‌داند، اما نتیجه جستجوها، سرانجام الهه را به این واقعیت می‌رساند که پریوش مادرش بوده است و بعد به این حقیقت دست می‌یابد که پدر پس از مرگ پریوش تنها زمانی آرام گرفت که با نرگس که شباهت زیادی به پر...



ماجرای این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی است. قلب تپنده سه پالایشگاه بزرگ نفتی کشورمان ۳۲ بار توسط جنگنده‌های دشمن بمباران می‌شود، اما هرگز از کار باز نمی‌ایستد، دو مهندس ایرانی با اجرای یک پروژه سری دست به کاری می‌زنند که هیچکس از وجود این سه پالایشگاه باخبر نمی‌شود و تا پایان جنگ تحمیلی این راز جزو اسرار باقی می‌ماند.



جوانی پس از آن که از زندان آزاد می‌شود، سعی می‌کند تا شغل سابق خود را در شرکت به دست آورد اما در مراجعه، متوجه می‌شود که مدیر شرکت فوت کرده و دخترش ریاست شرکت را عهده‌دار شده است و او در اولین برخورد با مدیر جدید دچار اختلاف می‌شود.



یکی از گروهک‌های سلطنت‌طلب در پاریس طرحی برای براندازی در دست اجرا دارد و از حمایت بعضی از صاحبان قدرت در آمریکا برخوردار است. مرحله اول این طرح وارد کردن تدریجی قطعات یک بمب اتمی کوچک است. مرحله دیگر جاسازی آن در داخل یک چمدان است تا یک هفده قبل از بازدید نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای از تأسیسات اتمی ایران، جنب استادیوم یکصدهزار نفری آزادی منفجر...



̎عبدالله̎ جوانی نصرانی که تازه اسلام آورده است، در جریان عروسی خود با ̎راحله̎، دختر ̎زید̎ ندائی می‌شنود که او را به یاری فرا می‌خواند. عبدالله به دنبال این ندا بیابان به بیابان و واحه به واحه تا کربلا می‌تازد و سرانجام به کربلا می‌رسد که عصر روز عاشورا است زمانی که ̎حقیقت̎ را در زنجیر، پاره پاره بر خاک، حقیقت را بر سر نیزه می‌بیند.



̎شکوه̎ دختر یتیمی است که از دربدری به تنگ آمده است. زن متمولی از او می‌خواهد تا با پسر جوانش ازدواج کند. شکوه بی‌آنکه تمایلی داشته باشد به عقد ̎علیرضا ̎ پسر آن زن در می‌‌آید. شکوه در واقع وظیفه دارد تا روزهای آخر زندگی علیرضا را که به بیماری سرطان مبتلا است، دلپذیر و پر امید کند. در شب عروسی علیرضا بر اثر سر درد شدیدی راهی بیمارستان می‌شود و در آنجا وقتی پی...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله