سرگرد خلبان ̎عباس حلمی̎ پس از دستیابی به اطلاعات مهمی، در عملیات شناسائی به اسارت نیروهای عراقی در میآید. نیروهای عراقی برای مرعوب کردن ̎عباس̎ و شکنجه روجی، او را به اردوگاه اسرای عادی منتقل میکنند. اسرای اردوگاه پس از اطلاع از وضعیت عباس، تصمیم میگیرند وسیله فرار او را فراهم کنند. اما نقشه فرار لو میرود و عباس در آخرین لحظه عراقیها را فریب داده و همراه با یک سپاهی و یک بسیجی از اردوگاه فرار میکند. در حالیکه عراقیها بر سر راهشان کمین کردهاند.