زینت
̎زینت̎ بهورز جوانی است که در خانه بهداشت یکی از روستاهای جنوب کار میکند. در آستانه ازدواج، خانواده داماد با کار کردن او موافق نیستند. کوشش زینت برای جلب موافقت خواستگار به نتیجه نمیرسد. خانواده زینت با این ازدواج موافق هستند و از این میترسند که مبادا آنها منصرف شوند. سرانجام پس از کشمکشهائی زینت کار خود را رها میکند و به خانه شوهر میرود. ظاهراً همه چیز...
سپیدبال
̎علی̎ فرزند یک شهید صاحب اسب سفیدی است که از پدرش به یادگار مانده است. اسب بنا به وصیت پدر هر روز رها میشود و به نقطه نامعلومی میرود. مسابقهای قرار است انجام شود. برای اسب خریداری پیدا میشود، اما علی آنرا نمیفروشد. یک روز اسب پس از رها شدن باز نمیگردد. علی فکر میکند که آنرا دزدیدهاند، اما چنین نیست. علی برای یافتن اسب مسیر هر روزه او را پی میگیرد تا...
سجاده آتش
به هنگام عملیات کربلای پنج، رزمندگان دو گردان با ماشین بزرگ نظامی دشمن درگیر میشوند. در شرایط نابرابر این نبرد، مهدی و عباس، فرماندهان بسیجی، حالات و اتفاقاتی را سبب میشوند که خارج از انتظارات و پیشبینیهای معمول جنگ است.
سوءظن
چند مرد مسلح که در جستجوی پروندهای مهم، قصد ربودن بازپرس کاوه سهرابی را دارند، به اشتباه وارد خانه همسایه (بهروز و همسرش رویا) میشوند و با تهدید آنها، باعث میشوند تا ̎بهروز̎، ̎کاوه سهرابی̎ را برباید! و بدین ترتیب از این پس او به مظنون شماره یک بدل میشود. پس از ماجراهائی، بهروز و رویا که به شدت مورد تهدید و خشونت قرار دارند، تصمیم به فرار به خارج از کشور...
سهراب تا سهراب
جوانی به نام ̎سهراب̎ به جرم اعتیاد و قاچاق مواد مخدر دستگیر و زندانی میشود. دکتر زندان که مشغول تحقیق و مطالعه در زمینه اعتیاد است، سهراب را به قصد معالجه زیر نظر میگیرد، اما سهراب در همکاری با او سرسختی نشان میدهد و بیشتر تحت تأثیر وسوسههای پیرمردی است که او هم به جرم قاچاق مواد مخدر دربند است. سهراب سرانجام میپذیرد که با دکتر همکاری و در مسابقات کشتی...
سه مرد عاصی
قسمت اول: ̎عزیزه̎ گل فروش دورهگرد چهار فصل از زندگی گذشتهاش را به خاطر میآورد. ̎عزیزه̎ و همسرش ̎گل خانم̎ نگران باغشان هستند، چون توسعه آپارتمانسازی آنجا را تهدید میکند.
قسمت دوم: ̎ آسید محمد̎ راننده اتوبوس شب هنگام گرفتار برف و بوران جاده کوهستانی میشود. او برای نجات جان مسافران از سرما ناچار میشود اتوبوسش را که تنها سرمایه زندگی او است به آتش بکشد....
شعلههای خشم
̎حاج همت̎ و برادرزادهاش ̎صالح̎ به همراه جمعی از کارگران، مأمور مهار آتشسوزی چاههای نفت در کویت شده و به آنجا میروند.
̎صالح̎ از فرصت سود برده و به جستجوی دختر عمویش ̎طاهره̎ که پانزده روز پیش از این به کویت برده شده، بر میآید و سرانجام نیز او را مییابد و با وجود موانع متعددی که بر سر راه بازگرداندن او وجود دارد، معذا موفق میشود تا این مهم را تحقق بخشد.
ضربه آخر
در یکی از دهکدههای مرزی بلوچستان و سیستان ̎للوک̎ و ̎خورشید̎ در پی عشق عمیق و پست سر گذاشتن موانع متعدد، قصد دارند زندگی مشترکشان را آغاز کنند. در همین هنگام ̎شکوهی̎، تبهکاری که با طرح نقشهای و به کمک عمالش از زندان فرار کرده است به این محل میرسد. او و عمالش قصد دارند از مرز بگذرند و تنها للوک میتواند آنها را از مرز عبور دهد. دشمنان للوک ورود غریبهها را...
عبور از تله
̎سید موسی̎ میرآب قدیمی شهر است. سارقان پس از سرقتی از یک جواهرفروشی، ̎داود̎ پسر سید موسی را به عنوان طعمه به گروگان میگیرند تا پدرش را مجبور به همکاری کنند چون که سید موسی تنها کسی است که میتواند جواهرات را از درون قنات بیرون بکشد. داود نگران پدر بیمار خویش است. ̎یدل̎ دوست داود از یکسو و نیروهای انتظامی از سوی دیگر در پی ماجرا هستند. آنها قصد دارند سید موس...
کودکانی از آب و گل
̎کریم سرابی̎ پس از ۷ سال جنگ برای دیدار اقوام خود به میان قبیله میآید. قبیلهاش در پشت جبهههای جنگ به صورت موقت اسکان یافته است. ̎کریم̎ به خاطر مجاهدات از طرف فرماندهی نیروهای مردمی در سهمیه اعزام به حج قرار گرفته است. او ضمن رتق و فتق مسائل قبیلهای، آخرین مأموریت جنگی خود را را نیز انجام میدهد و مقادیری محموله جنگی را به کوهستانهای خط مقدم میرساند. در...
کودک قهرمان
خانوادهای که چهار نفره در حال ساختن خانه خود هستند که دشمن به کشورمان حمله میکند. آنها، از ترس اسارت، خانه نوساز خود را ترک میکنند و مثل سایر مردم از شهر خارج میشوند. جاده اصلی زیر گلولهباران دشمن قرار دارد. پدر به ناچار به دشت میزند تا از بیراهه خود و خانوادهاش را به جای امنی برساند، اما وانت کهنه آنها دچار نقص فنی میشود. پدر برای پیدا کردن آب به دو...
مسافر غریب
دو برادر از یک خانواده به جبهه میروند. خبر میرسد که ̎محمد̎ برادر بزرگتر به شهادت رسیده است و بعد ̎محمود̎ برادر کوچکتر مفقودالاثر میشود. ̎زهرا ̎ همسر محمد که در بیمارستان به شغل پرستاری مشغول است تمام توانش را صرف خدمت به بیماران میکند و به عنوان پرستار نمونه انتخاب میشود. ̎عصمت̎ همکارش که پس از شهادت محمد آینده زهرا را تباه شده میپندارد، دلسوزانه از او...
نان و شعر
̎مجید̎ که در نانوائی کار میکند، شعرش را برای چاپ به یکی از مجلات فرستاده است و در آرزوی مشهور شدن به سر میبرد. مجید با پیدا کردن صفحات پراکندهای از کتاب ̎بینوایان̎ به خواندن این کتاب علاقمند میشود، اما امکان دسترسی به آنرا ندارد. مجید کتابی به قطع بینوایان از کتابخانه شوهر خواهرش بر میدارد تا آن را با کتاب ̎بینوایان̎ که در کتابخانه عمومی شهر دیده است،...
هبوط
قصه، سرگشتگی ̎ آدم̎ در روی زمین است. آدم نه پدر من، بلکه خود من است که خویشتن را جائی وانهاده و اکنون حیران و سرگردان در جستجوئی بیکران است. بیآنکه بداند در پی چیست. آینهها را میگرداند، چهرههائی متفاوت از خود را میبیند. او هست و او نیست. به گذشته باز میگردد. گلستانی که تنها نشانهاش در زمین است. نیایش فرشتگان، ابلیس در کمین، علم تجربی و علم انسانی در...
همسر
̎شیرین̎ و شوهرش ̎ احمد̎ در یک شرکت داروئی کار میکنند. شیرین به کمک دوستش از یک شبکه اختلاس پرده بر میدارد و در پی آن مدیرعامل شرکت از کارش برکنار میشود. هیأت مدیره شرکت، شیرین را به عنوان مدیر عامل بر میگزینند. شوهر که تحمل ریاست همسرش را ندارد، درگیریها را به خانه میکشاند.
همه دختران من
̎ اسفندیار̎ پدر شش دختری که آرزوی داشتن یک پسر را دارد، اکنون در انتظار تولد هفتمین فرزند خود به سر میبرد و گمان دارد که این بار صاحب پسر خواهد شد، اما وقتی به بیمارستان میرود، در مییابد که خداوند از در رحمت دختر دیگری به او عنایت کرده است. تولد هفتمین دختر تحولاتی در زندگی او پدید میآورد. از جمله صاحب خانهای میشود تا خانواده پر تعدادش در آن بتوانند به...
آخرین بندر
در حوالی سال ۱۳۱۴ شمسی، یک گروه مؤتلفه، چند تن از رجال دولتی را در ̎ گراند هتل̎ به قتل میرسانند و کیف دستی یکی از آنان را که محتوی اسناد مهمی است، میربایند. در جریان تعقیب مأموران، جز ̎هانیه̎ بقیه افراد گروه از بین میروند. هانیه که زن جوانی است با یاری خادم مسجد به بوشهر میگریزد تا با کمک یکی از همفکران و با توسل به یک تبعیدی کافهدار به نام ̎هاشم دربندی...
آخرین خون
̎سلمان̎ و ̎صالح̎ برای تحکیم روابط دوستی و مودت دو طایفه تصمیم میگیرند تا پسر سلمان (اسماعیل) و دختر صالح (رابعه) را به ازدواج هم درآورند. اما این ازدواج آغاز یک سلسله کشمکش در طایفه صالح است.
پسران صالح، ̎عنان̎ و ̎قادر̎ با ایجاد رعب و خشونت، سعی در تحصیل حقوق خود از میراث پدر دارند. نتیجه این آشفتگی به زوال یک طایفه منتهی میشود.
آرایش مرگ
یک زن در شرایطی قرار میگیرد که باید از شوهر، بچه و خانه خود دفاع کند. او برای این کار دست به یک سلسله کارهای قهرمانانه میزند.
آرزوی بزرگ
نویسندهای با نام ̎بهروز بهروزان̎ پس از مدتی تلاش موفق میشود فیلمنامهای را که نوشته است، به تصویب برساند. حالا گمان میکند درهای موفقیت به رویش باز شده و به همهٔ آرزوهایش خواهد رسید. و همسرش ̎رویا ̎ را به این امید که بزودی زندگی آنها تغییر خواهد کرد، شادمان میسازد.
او به دفاتر مختلف و تهیهکنندگان متنوعی مراجعه میکند، اما هر کدام از آنها میخواهند عقای...
الو! الو! من جوجوام
̎خانم بزرگ̎ مصمم است تا گردنبند معروف به ̎ آینه جادو̎ را به نوهاش ̎ریحان̎ ببخشد، اما ̎نیمتاج خانم̎ دختر طرد شده خانم بزرگ و هم چنین پسرش که نمیخواهند این امر صورت گیرد با کمک سارق (جهانگیر و عبدالله) تصمیم به سرقت گردن بند میگیرند.
سارقین، به هنگام فرار سوار اتومبیل ̎صمیمی̎ (عروسکساز نمایش کودکان) و ساکن منزل خانم بزرگ شده و از صحنه دور میشوند در حالی...
انتهای قدرت
̎علی̎ در راه بازگشت از مدرسه، مجروحی را که توسط دو موتورسوار ترور شده مییابد و به دائیاش ̎ امیر̎ اطلاع میدهد تا مجروح را که ̎محمود̎ نام دارد به بیمارستان برسانند. امیر که مأمور اطلاعاتی است تحقیق در خصوص ترور مرد مجروح را آغاز میکند، اما در فاصله کوتاهی محمود ناپدید میشود.
محمود که از اعضای یک گروهک بوده و به عنوان ̎بمبگذار̎ آنها را یاری میداده، پس ا...
بادکنک سفید
زمان تحویل سال نو نزدیک است. ̎راضیه̎ از مادرش پول میگیرد تا برای سفره هفتسین ماهی قرمز بخرد، اما پولش بین راه گم میشود. او در جستجوی پول گمشدهاش با کسانی آشنا میشود؛ کسانی که نمیتوانند سر سفره هفتسین در کنارش باشند، اما هر یک به نوعی سعی میکنند تا راضیه را یاری کنند که به مقصودش دست یابد.
به خاطر هانیه
مردم روستای ̎تنگک̎ ناخدا ̎علو̎ را مسبب مرگ گروهی از صیادان میدانند و علیه او بر میخیزند. ناخدا و خانوادهاش زخم خورده و آزرده مجبور به ترک تنگک میشوند. پس از مرگ ناخدا، پسر نوجوانش، ̎بشیرو̎ مصمم است برای ابراز وجود و اثبات لیاقت خود به تنگک برگردد. او به بهانه آوردن گهواره حضرت علی اصغر(ع) برای مراسم عاشورا عازم زادگاه خود میشود و سفری پرمخاطره را آغاز م...
بشیر
پسری به نام ̎بشیر̎ که در ساحل خلیج فارس زندگی میکند، برای امرار معاش به قاچاق سیگار روی میآورد. او حین فرار از دست مأموران با غریبهای عجیب بر میخورد و با او آشنا میشود. این آشنائی زندگی بشیر را دگرگون میکند.