در کودکی زبانهای انگلیسی و فرانسوی آموخت. در 9سالگی به بیماری سل استخوان مبتلا شد و بیماری او – که پنج سال مداوم را در بستر گذراند – تا 17سالگی به طول انجامید و طی این مدت نزد معلم خصوصی به تحصیل پرداخت. موراویا در خاطراتش مینویسد: «کم درس میخواندم و بهزحمت توانستم تنها مدرکی را که دارم، یعنی دیپلم بگیرم.
آن زمان عضو کتابخانههای بسیاری بودم و هفتهای 5-4کتاب به زبانهای ایتالیایی، انگلیسی و فرانسوی میخواندم؛ ترجیحا تئاتر و رمان. به طور منظم، ابتدا کتابهای یک نویسنده را میخواندم و بعد میرفتم سروقت نویسندههای دیگر... و کمکم شروع کردم به نوشتن که بیشتر تقلید از نویسندگانی بود که تحسینشان میکردم(در ضمن از 11سالگی شروع به نوشتن رمان کردم). اما دو سال آخر بیماری، نتوانستم نه بخوانم و نه بنویسم و این مدت را که بیماریام حاد شده بود، در بیمارستان گذراندم».
اولین اثر موراویا به نام «بیتفاوتها» که بیانگر فساد اخلاقی بورژوازی و انحلال جامعه ایتالیا در آن زمان بود، با بیتفاوتی ناشرین روبهرو شد و او ناگزیر آن را با سرمایه پدر به سال1928 منتشر کرد. کتاب از سویی مورد استقبال قرار گرفت و از سوی دیگر به دلیل مورد تجزیه و تحلیل قراردادن جامعه بورژوازی و به عنوان نمادین آن، تحلیل دو روز زندگی خانوادهای رمی، مورد حمله برخی از نشریات وابسته به رژیم، از جمله برادر موسولینی قرار گرفت. فعالیتهای روزنامهنگاری او با نشریات «استامپا» و «گاتزتّا دل پوپولو» تحت نظارت «مالاپارته» آغاز شد.
پس از انتشار «بیتفاوتها» برای مدت 6سال اثری از موراویا منتشر نشد. این مدت به سفر و مطالعه و تدارک رمان «جاهطلبیهای اشتباه» گذشت. موراویا پس از انتشار این کتاب، نفوذ فرهنگی فاشیسم را مورد حمله قرار داد و به همین سبب، بنا به دستور مقامات فاشیست، روزنامهها از نوشتن درباره این رمان منع شدند و این اثر با توطئه سکوت روبهرو شد.
موراویا با آغاز جنگ دوم جهانی، به همراه «السامورانته» که در سال1941 با او ازدواج کرد، به کاپر رفت و تا سال1943 همانجا باقی ماند. اقامت در کاپری، او را با زندگی دهقانان و کارگران، از نزدیک آشنا کرد و حاصل این اقامت چندساله او، بسیاری داستانهای کوتاه و رمان «آگوستینو» است. السامورانته نیز در همین زمان(1941) رمان «بازی پنهان» را به رشته تحریر درآورد. موراویا با سقوط فاشیسم – که مانعی برای فعالیت موراویا و دیگر نویسندگان متعهد و آزاده ایتالیا بود – بار دیگر روزنامهنگاری را از سر گرفت و با تلاش بیشتر به نگارش داستانهایش پرداخت. موراویا پس از جنگ به پرولتاریا و خردهبورژوازی گرایش یافت و داستانهای «زنی از چوچارا»، «داستانهای رمی» و «داستانهای تازه رمی» را به سالهای1954 و 1959 نوشت.
موراویا در بسیاری از آثارش به تجزیه و تحلیل روانشناسانه شخصیتهای داستانش میپردازد و پرده از خصایل پنهان آنان برمیکشد و برای این منظور، به شیوههای مختلف داستاننویسی - از رئالیسم تا سوررئالیسم و داستانهای واپسینی که بیشتر به مقاله نزدیکترند، روی میآورد.
آلبر موراویا در سال 1990 و در سن 83 سالگی چشم از جهان فرو بست.
منبع: همشهری آنلاین
24 تیر 1404
25 تیر 1404
26 تیر 1404
29 تیر 1404
31 تیر 1404
02 مرداد 1404
13 بهمن 1403
27 خرداد 1404
13 تیر 1404
13 تیر 1404
29 اسفند 1403
02 فروردین 1404
09 فروردین 1404
09 فروردین 1404
11 فروردین 1404
09 آبان 1403
08 اردیبهشت 1404
27 خرداد 1404
مشاهده بیشتر
13 تیر 1404
13 تیر 1404
13 تیر 1404
13 تیر 1404
14 تیر 1404
14 تیر 1404
22 تیر 1404
23 تیر 1404
23 تیر 1404
23 تیر 1404
23 تیر 1404
24 تیر 1404
19 تیر 1404
04 خرداد 1404
04 اردیبهشت 1404
31 اردیبهشت 1404
29 تیر 1404
05 خرداد 1404
15 خرداد 1404
11 خرداد 1404
21 تیر 1404
10 دی 1403
19 تیر 1404
26 اردیبهشت 1404
19 تیر 1404
20 تیر 1404
10 مرداد 1404
28 تیر 1404
10 دی 1403
19 خرداد 1404