امروز شنبه 06 مرداد 1403

Saturday 27 July 2024

رضا طاهر ( ستمگر )

1401/07/27
کد خبر : 22309
دسته بندی : پاپ
تعداد بازدید : 86 نفر

 تو از حالم چه میدانی؛ منم در مرز ویرانی!
کمی هم پای این تنهایِ عاشق بودی ای کاش…
تو رفتی تا که برگردی؛ چه آشوبی به پا کردی!
بیا و در میان بازوانم مستقر باش؛ فقط باش تو حتی برایم دردسر باش!
تو ای معشوقه ی ستمگرم! چگونه از تو بگذرم؟
مرا بکش که بی سنگرم…
موی تو سپاه توست!
چشم تو سلاح توست… درون جنگِ نابرابرم!
سخت است؛ تو را دیدن و عاشق نشدن
بعد از تو دوباره؛ دل سپردن قدغن!
از دل برود هر آنکه از دیده برفت؛ رفتی و نرفت هوای تو از سر من!
گناه من بود عاشق شدن…
تو ای معشوقه ی ستمگرم! چگونه از تو بگذرم؟
مرا بکش که بی سنگرم…
موی تو سپاه توست!
چشم تو سلاح توست… درون جنگِ نابرابرم!
تو ای معشوقه ی ستمگرم! چگونه از تو بگذرم؟
مرا بکش که بی سنگرم…
موی تو سپاه توست!
چشم تو سلاح توست… درون جنگِ نابرابرم!


لینک کوتاه :
https://aftabir.com/index.php/article/show/22309
PRINT
شبکه های اجتماعی :
PDF
نظرات

مشاهده بیشتر

با معرفی کسب و کار خود در آفتاب در فضای آنلاین آفتابی شوید
همین حالا تماس بگیرید