آفتاب

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

فرهنگ فيلم‌هاى سينماى ايران

نمایش ۱ تا 25 از ۱,۹۹۳ مقاله

یك خانم معلم در یك گردش تفریحی داستان شنگول و منگول و حبه انگور را برای شاگردان خردسال خود تعریف می‌كند. شیر، در مقام سلطان جنگل، بین گرگ و روباه مسابقه‌ای می‌گذارد، بدین ترتیب كه هر كدام زودتر غذای لذیذی برای او فراهم كند به استخدام او در خواهد آمد. گرگ و روباه بچه‌های بز (شنگول و منگول و حبه انگور) را می‌ربایند. گرگ تصمیم می‌گیرد شنگول و منگول را خودش بخور...



هفت خانواده در خانه‌ای قدیمی كه به خراب آباد موسوم است زندگی فلاكت باری دارند، تنها لذت آنها این است كه هر شب با تلویزیون محمد، كه پادوی تماشاخانه‌ای در لاله زار است، خود را سرگرم می‌كنند. روزی تلویزیون به سرقت برده می‌شود. منصور، برادر محمد و حاج عمو، صاحب خانه, به مستأجرها بدگمان می‌شوند و همه اتاق‌های خانه‌های خراب آباد را جست و جو می‌كنند، اما چیزی دستگی...



معلمی با همسر و فرزندش در یكی از روستاهای حومه تهران زندگی می‌كند. او به سختی موفق می‌شود خانه‌ای در بلندی تپه‌ای بسازد، اما به‌زودی متوجه می‌شود كه همسرش از بیماری كلیه رنج می‌برد و در شرف مرگ است. تمام اقدامات او، ‌به‌دلیل وضع نامساعد مالی، برای همسر بیمارش بی‌نتیجه می‌ماند، تا این كه مادر یكی از شاگردانش، كه به نظر می‌رسد دانش آموز بی انضباطی است، بدون اط...



دختر جوانی كه فیلمساز تلویزیون است به پسر عموی خود علاقه‌مند است و قرار ازدواج گذاشته‌اند. پسر عموی او كه خلبان نیروی هوائی است در یكی از پروازهای خارجی كنترل خود را از دست می‌دهد و در معاینه معلوم می‌شود كه تومور مغزی دارد. دختر پس از مدتی كشمكش درونی تصمیم می‌گیرد با پسر عموی خود ازدواج كند و روزهای باقی مانده عمر را در كنار او بگذراند. آن دو پس از ازدواج...



مرد مسگر دختری به نام ترمه دارد، كه حوصله هیچ كاری ندارد. مسگر به پیشنهاد شاگردش احمد برای ترمه مرغی به نام كاكلی می‌خرد تا اسباب سرگرمی او را فراهم كند. ترمه به كاكلی انس می‌گیرد، تا این كه شبی كاكلی از دست گربه می‌گریزد و گم می‌شود. پرنده فروش كاكلی را می‌گیرد و با خود می‌برد. احمد از مسگر می‌خواهد تا برای بازپس گرفتن كاكلی چند روزی به او فرصت بدهد. مسگر م...



حسین سبزیان به دلیل شباهتش به محسن مخملباف خود را به خانواده آهنخواه به‌عنوان مخملباف معرفی می‌كند و به بهانه ساختن فیلم به خانه آنها راه می یابد. آنها گاهی صحنه‌های فیلم را كه باید ساخته شود تمرین هم می‌كنند. پدر خانواده كه به سبزیان مشكوك است به كمك یكی از طریق حسن فرازمند، خبرنگار مجله سروش، هویت سبزیان را برملا می‌كند و پس از دستگیری او را به دادگاه می‌ك...



دو مرد، یكی حسابدار و دیگری راننده یك شركت خصوصی با مقادیری پول نقد برای پرداخت دستمزد كارگران شركت عازم می‌شوند. یك زن روستائی بیمار و خواهر زاده‌هایش با آنها همسفر می‌شوند. آنها در بیابان برهوت گم می‌شوند و پس از مدتی به قلعه‌ای می‌رسند كه دو گروه قاچاقچی مواد در حال معامله مواد مخدر هستند. دو مرد (حسابدار و راننده) وارد ماجرا می‌شوند، و پس از ماجراهائی ژا...



پیرزنی كه در آسایشگاه سالمندان به سر می‌برد به شش فرزند خود اطلاع می‌دهد كه می‌خواهد در لحظات واپسین اعضای متفرق خانواده را در خانه قدیمی پدری ببیند. فرزندان كه هر كدام با دیگری، به دلیلی، اختلاف دارند به یكدیگر گوشه و كنایه می‌زنند، اما نصایح و مرگ مادر موجب می‌شود كه به هم نزدیك شوند.



كربلایی زال (كال زال)، در پیرانه سر به هنگام كوچ ایل تصمیم می‌گیرد در غاری منتظر بازگشت ایل بماند. او برای پیرزنی به نام دالو سنگین ماه، كه قصد خود كشی دارد، به بازگویی دلاوری‌های خود در جوانی می‌پردازد. دالو سنگین ماه در می‌یابد كه كربلایی زال همانمرد ایلیاتی است كه در جوانی دلباخته او بوده و بر سر او با پسر عباس قلی كش مكش داشته است. وقتی ایل باز می‌گردد ب...



دشمن در منطقه عملیاتی تحریكاتی نشان می‌دهد و فعال می‌شود. پرنده‌های شناسائی بدون سرنشین به عمق خطوط دشمن نفوذ می‌كنند. اطلاعات به دست آمده كافی به نظر نمی‌رسد و نیاز به پروازهای عمیق‌تر وجود دارد. خلبانان به دورن خطوط دشمن نفوذ می‌كنند تا هدایت عملیات را عمقی تر كنند.



دو مرد پس از سرقت مقداری جواهر با اتومبیلی دزدی می‌گریزند. پلیس به تعقیب آن دو می‌پردازد. آنها كیف محتوی جواهرها را در ساختمانی نیمه پنهان می‌كنند و قبل از این كه موفق به فرار شوند دستگیر می‌شوند. پس از ازادی به محل جواهرهای دفن شده می‌روند. جوان دوچرخه‌ساز ساكن خانه است. دو سارق می‌كوشند با فریب جوان دوچرخه ساز به جواهرها دست یابند، اما جوان كه به رفتار آن...



حمید هامون كه با همسرش دائم كشمكش دارد، زندگی كابوس گونه خود را مرور می‌كند. او كه مشغول نوشتن رساله‌اش درباره عشق و ایمان است در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی می‌گردد. خانه و كاشانه‌اش را ترك می‌كند و دست به اعمال دیوانه‌واری می‌زند. او در حالتی پریشان، در پی شكست‌هایش خود رابه امواج دریا می‌سپارد،‌اما علی عابدینی او را نجات می‌دهد.



مرد عطاری پس از شش دختر صاحب فرزند پسری می‌شود و اسم او را اصلان می‌گذارد. توجه و تربیت پدر به نحوی است كه اصلان لوس و بی بند و بار می‌شود. پدر او را از خود می‌راند و اصلان زادگاهش را ترك می‌كند و با پیرمری به نام مرشد همراه می‌شود. اصلان در آبادی بین راه با دختری ازدواج می‌كند، اما همچنان بی بند و باز است. در نتیجه موعظه‌های مرشد تجاربی می‌آموزد و پس از پشت...



اعضای خانواده‌ای در راه سفر به یكی از شهرهای شمالی كشور، در كنار جاده، چمدانی می‌یابند. داماد خانواده با شیطنت دیگران را ترغیب می‌كند كه چمدان را بگشایند. اما با منع پدر همسرش روبه‌رو می‌شود. عاقبت چمدان از بار بند اتومبیل آنها می‌افتد. سرنشینان یك اتومبیل، چند جوان، چمدان را می‌یابند و با اشتیاق، به قصد گشودن، با خود می‌برند.



خشكسالی در كویر بیداد می‌كند. سه چوپان (مختار، سید موسی و میرزا) كه از گله‌های ارباب مراقبت می‌كنند، منتظرند تا قدیر، پسر ارباب، كه برای پیدا كردن مرتع رفته، بازگردد. همسر میرزا بیمار است، اما او اجازه ندارد گله را ترك كند و به دیدار همسرش برود. مختار او را راهی خانه می‌كند. در این میان تعدادی از گوسفند و بز بر اثر طوفان شن می‌میرند. قدیر به تلافی میرزا را ت...



خانواده یكی از دانش آموزان مدرسه مهربانی به پسرشان وعده داده‌اند در صورتی كه شاگرد اول شود دوچرخه‌ای به او هدیه دهند. پسرك در نمره‌های همشاگردی‌ها دست می‌برد تا خود را از آنها جلو بیاندازد. مدیر مدرسه كه از كشف راز ماجرا عاجز است با مراجعه به ”كارآگاه 2“ از مأموران كمك می‌گیرد.



یك هواپیمای عراقی در منطقه كانی مانگا ـ واقع در كردستان ایران ـ سقوط می‌كند و خلبان آن كه جان سالم به‌در برده می‌گریزد. گروهی تكاور زیر نظر سروان یاوری مأمور می‌شوند تا خلبان را به اسارت در آورند. یكی از گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی به سركردگی كاك هوشنگ، وارد كارزار می‌شود تا خلبان را نجات بدهد. تكاوران با اعضای گروه مسلح درگیر می‌شوند و خلبان عراقی را...



سروان ترابی در یك عملیات ارتش در گذرگاه آبی جنوب مجروح می‌شود و در بیمارستان فوت می‌كند. دو گلوله ژ3 او را از پا در آورده است. دكتر مراتب شك خود را گزارش می‌كند. سرگرد جلایر از سوی ركن دو ارتش وظیفه می‌یابد تا پرونده را دنبال كند. تحقیقات سرگرد روشن می‌سازد كه سروان ترابی با تفنگ ژ3 استوار سهرابی، كه مدتی قبل مفقود شده به قتل می‌رسیده است. استوار سهرابی در...



گروهی از رزمنده در صدد شكستن حصر آبادان هستند. شهر و جاده‌های منتهی به آن در محاصره نیروهای دشمن است. فرمانده عبور گروه رزمنده از خطوط دشمن ناممكن می‌داند، اما ناخدا زبیر تصمیم می‌گیرد انها را از راه آبی، با بستن یك دوبه به لنج، عبور دهد. با بریده شدن طناب دوبه، سرنشینان آن در دریا سرگردان می‌شوند، اما پس از پشت سر گذاشتن خطراتی ـ توفان دریایی، كوسه، تشنگی و...



در مدرسه عدل آفاق همه چیز با زورگویی‌ها و اجحافات مدیر مدرسه می‌چرخد. شاگردان از این وضع ناراضی هستند و با تهیه و نصب روزنامه دیوار از وضع خود گلایه می‌كنند. مدیر هراسان است كه مبادا چشم و گوش دانش‌ آموزان باز شود و روزنامه را از دیوار پایین می‌كشد. دانش آموزان اعتراض می‌كنند و پس از ماجرایی با همكاری معلم ادبیات مدیر را وادار می‌كنند كه به نصب روزنامه تن ده...



سرایدار كر و لال یك پاركینگ خروسی دارد كه به آن سخت علاقه‌مند است. شب هنگام دزدی خروس را می‌رباید و سرایدار همه جا در پی خروس می‌گردد. در جست و جوهایش با جوانی، كه كارگر ساختمانی است و برای تهیه هزینه ازدواج خود به شهر آمده، آشنا می‌شود و به كمك او دزد را می‌یابند و دوچرخه‌اش را در عوض خروس می‌برند. سرانجام سرایدار همراه جوان به زادگاه او می‌رود و در مراسم ع...



پس از نمایش فیلمی در تلویزیون، كه بر اساس سرنوشت آوارگان لهستانی، كه در جنگ جهانی دوم به ایران آورده شده‌اند، تهیه شده است. جوانی به نام سهراب در جست و جوی بستگانش، كه گمان می‌كند از آوارگان لهستانی هستند، با سازنده فیلم تماس می‌گیرد. با وساطت فیلمساز از پیرزنی لهستانی به نام آنا كمك می‌گیرد. آنا می‌گوید كه سهراب از مادری ایرانی زاده شده است. كه هم اكنون در...



بهرام پرتوی، كارمند شهرداری، پس از بازنشسته شدن احساس بطالت می‌كند. مدتی به پارك نشینی و خیابان گردی و دیدار دوستان می‌گذراند. به توصیه اطرافیان نزد دامادش، كه مهندس شركت ساختمانی است، مشغول به كار می‌شود، اما متوجه می‌شود كه مدیران شركت قصد دارند او را به كارهای خلاف بكشانند. شركت ساختمانی را رها می‌كند و نزد برادر همسرش، پرویز،‌ كه نمایشگاه اتومبیل دارد،...



«ماشاالله ایران منش» از كرمان راهی پایتخت می‌شود تا ارث پدری‌اش، آپارتمان شماره 13 را بفروشد و كارگاه تراشكاری كارفرمای خود را در زادگاهش خردیداری و با دختر محبوبش ازدواج كند؛ اما آپارتمان به دلیل وجود ساكنان مجتمع كه آدم‌های بد قلقی هستند فروش نمی‌رود؛ ابراهیم در كنار در ورودی آپارتمان بساط میوه فروشی به پا كرده؛ دیگری یك شركت خصوصی؛ یكی مطب دندان پزشكی و چ...



«ژاكوب» یهودی لبنانی الاصل، در یك مهمانی به همراه تعدادی از نزدیكانش به دست گروهی كه به لباس رزمندگان فلسطینی در آمده‌اند كشته می‌شود خواهر و دختر ژاكوب؛ «سارا» از این حمله جان سالم به در می‌برند. زرمندگان فلسطینی كه در می‌یابند هدف اسرائیلی‌ها ازاین ماجرا بر انگیختن افكار عمومی علیه مبارزه آنها است مسببان اصلی واقعه را افشا می‌كنند. سارا پس از شركت در یك ع...



نمایش ۱ تا ۲۰ از ۱,۹۹۳ مقاله