به بچهاى که ختنه شده است حداقل تا سه روز آب نمىدهند زيرا عقيده دارند که اگر آب بخورد زخم او سيم خواهد کشيد. اگر احياناً زخم طفل سيم بکشد و يا بهعبارت ديگر چرک و ورم کند کمى روغن قورخانه (روغن قورخانه روغنى است که بهعقيدهٔ عوام از استخوان مرده مىگيرند). روى آن مىمالند تا بهبود يابد. از دادن غذاى چرب و بودار و سرخ شده به طفل نيز خوددارى مىکنند و فقط زردهٔ تخممرغ و شربت بالنگ به او مىخورانند.
در بعضى از شهرهاى عقب افتادهٔ خراسان پوست ختنه را به چوب کبريت مىزنند و رو به قبله از ديوار مىآويزند تا خشک شود و حشک شدهٔ آنرا مىکوبند و مىسايند و گرد آنرا بهعنوان دوا نگاه مىدارند و عقيده دارند که گرد پوست ختنه را به هر مريضى بخورانند شفا خواهد يافت. عدهٔ ديگرى پوست ختنه را خشک کرده به نخ مىکشند و هفت روز از گردن بچه مىآويزند و روز هفتم آنرا پيش خروس مىاندازند تا بچه مثل خروس جنگي بشود. عدهٔ ديگرى پوست ختنه را پس از خشک کردن و کوبيدن بهصورت گرد در مىآورند و بهتدريج در غذاى طفل مىريزند تا بخورد و در روز قيامت هگام حشر اجساد جيزى از بدن او کم نباشد. گاهى نيز پوست ختنه را گرما گرم به زنان نازا مىدهند ببلعند و عقيده دارند که زنانن عقيم پس از بلعيدن آن بهزودى حامله خواهند شد.
طفل ختنه شده مدت سه تا هفت روز در رختخواب مىماند. روز هفتم بهجاى شلوار لنگى به کمر او مىبندند و دو سر لنگ به پشت گردن او گره مىزنند. پانزده روز پس از عمل ختنه مجدداً از اوقام و دوستان دعوت مىکنند و مجلس سور و سرور برپا مىسازند. دلاکى که بچه را ختنه کرده است مىآيد و طفل را با خود به حمام مىبرد. در حمام نيز ساز و دهل مىنوازند يا دايره و دنبک مىزنند و اشعار پاى داريگى مىخوانند و هلهله و شادى مىکنند و اسپند در آتش مىريزند. وقتى به خانه برگشتند دلاک مقدارى پودهٔ بيد که خوب سائيده و از پارچهٔ نازک رد کرده باشند در کيسهٔ نرم و کوچکى مىريزد و آلت طفل را درون کيسه ميان پودهٔ بيد قرار مىدهد و سفارش مىکند که تا بهبود کامل زخم، هر روز دو يا سه بار کيسهٔ پوده را تعويض کنند. آنگاه از طرف خانوادهٔ طفل يک عدد کله قند و يک قاب پلو يا خورش و يک قواره پارچه (پيراهن يا قبا يا کت و شلوار) و مبلغى پول بهعنوان خلعت به دلاک مىدهند و او را مرخص مىکنند و عدهاى از مهمانها را براى صرف ناهار در خانه نگاه مىدارند.
در دهات اطراف کاشمر و تربت حيدريه رسم بر اين است که دلاکى که بچه را در حمام مىشويد در سر سفرهٔ ناهار هم خود او بايد خدمت کند و خصوصاً پس از صرف طعام براى مهمانها آفتابه لگن بياورد. طرز خدمت او در اين موقع بسيار جالب و ديدنى است به اين معنى که وى پس از ختم ناهار يک لنگ حمام به کمر خود مىبندد و يک جاروى سيخى بهنام (سو =sov) شبيه دم از پشت سر به کمر خود مىآويزدد و دورتادور اطاق مىچرخد و براى مهمانها آفتابه لگن مىبرد. مهمانها يکيک دست خود را مىشويند و بالنگى که به کمر دلاک است دستهاى خود را خشک مىکنند آنوقت دلاک چرخى مىزند و مهمانها از جاروى پشت او سيخى کنده با آن دندانهاى خود را خلال مىکنند.
خراسانىها عقيده دارند بچهاى را که ختنه شده است تا چهل روز نبايد تنها گذاشت زيرا بچهٔ ختنه شده به عينه حالت زائو را دارد و ممکن است آل بهسراغ او بيايد و جگر او را بدزدد.
گاهى از نظر صرفهجوئى در يک خانه چند طفل را با هم ختنه مىکنند خواه آن بچهها با هم برادر باشند و خواه خويشاوند. در اينصورت هرگز عدد اطفال نبايد زوج باشد: سه يا پنج يا هفت بچه را مىتوان با هم و در يک روز ختنه کرد و ليکن ختنه کردن دو يا چهار يا شش بچه با هم مجاز نيست.
اگر کسى به حکم ضرورت دو فرزند از فرزندان خود را با هم و در يک روز ختنه کند بايد بلافاصله پس از عمل ختنه خروسى در کنار باغچه حياط خود سر ببرد تا در آنروز سه خون ريخته شود والا يکى از فرزندان او به اجل معلق خواهد مُرد.