کتاب های متون ادبی
غرض دانش و فن تصحیح متون، به دست دادن متنی هرچه نزدیکتر به متن اصلی است که زیر قلم نویسندهای خارج شده یا از بیان شاعر یا گویندهای تراوش یافته، و امروز مورد پژوهش ماست. مصحح در قبال متن،نه «ویراستار علمی» است و نه «منشی و نویسنده»، بلکه امینی است که میکوشد غبار تصرفات کاتبان و اهل ازمنه پیش را از چهرهٔ اثر بزداید و بر مبنای دریافتی که از حیات و روزگار و زبان و باورهای نویسنده اثر دارد، در چارچوب...
مرزباننامه چون کلیله و دمنه نسکی (کتابی) پر از داستان و سرگذشت پندآموز است که در سده چهارم خورشیدی به دست مرزبان پور رستم پور شروین که از شاهزادگان تبرستان بود به گویش کهن تبری نوشته شد، آنگاه در سدهٔ هفتم بهدست سعدالدین وراوینی به پارسی درآمد. افشان (نثر) این نسک بسیار دشوار و پر از واژههای تازی است به سانی که با زبانی که امروز بدان سخن میگوئیم هیچ مانستگی ندارد. در سال ۱۲۸۷ هجری محمدبن عبدو...
اگر پرستش غیر از خدا مجاز بود، علی را میپرستیدم. به خود اجازه نمیدهم که برای شناخت علی کلمهای بر زبان برانم و با قدرت عقل شخصیت او و زندگی پرماجرایش را تجزیه و تحلیل کنم. شناخت علی فقط به قدرت عشق میسر است و فقط عشق اجازه دارد به حریم علی نزدیک شود. من هم فقط به قلب سوخته خود اجازه میدهم که از علی سخن بگوید و فقط به حرمت عشق جرأت میکنم به علی نزدیک شوی. اگر شعلهٔ عشق او در دلم زبانه نمیکشی...
رودخانه آنجا بود.
رودخانه همیشه آنجا بود، فصلهای بیشماری از پیرامون زمان سر برآورند و ره بدر بردند اما...
رودخانه همیشه آنجا بود، در سکوت به نرمی به پیش، به سوی دریا جاری...
از هیمالیای کبیر میآید. آنجا که خاکش از گرد راه رهروان پیشین است.
رودخانه به مانند رودخانه خدا بود، همیشه جاری به پیش و به بیرون، همواره یک مظهر بود، در حرکت همیشگی به پیش تا با آب رودهای دیگر درهم آمیزد و باز به پیش تا...
حکایت
در یکی از جنگلها، عدهای را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکی از اسیران را اعدام کنند. اسیر که از زندگی ناامید شده بود، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام قرار داد که گفتهاند: هر که دست از جان بشوید، هرچه در دل دارد بگوید.
وقت ضرورت چو نماند گریز
دست بگیرد سر شمشیر تیز
ملک پرسید: اسیر چه میگوید:
یکی از وزیران نیک محضر گفت: ای خداوند همی گوید:
والکاظمینالغیظ و...
در همان نخستین دیدار، حضور مرا جذب کرد، همان بار که در نمایشگاه طرحهایم در استودیوی آقای دی در حالی که شیای نقرهای را در گردنت لمس کردی به سویم آمدی و پرسیدی: آیا میتوانم برخی از این تابلوها را در مدرسهام نمایش بدهم؟
موافقت کردم، و هرچه صحبت ما بیشتر ادامه مییافت احساس من بهتر و بهتر میشد هنگامی که برای نخستین بار به خانهٔ تو آمدم، احساس کردم فضای اطاق ـ آن کتابها، آن شیوهٔ تزئین خانه ـ...
پس از مرگ خسروپرویز پادشاه نیرومند ساسانی، چند شاه هر یک به مدت کوتاهی بر ایران فرمان راندند. پادشاهی اردشیر شیروی شش ماه بود، پادشاهی فرائین پنجاه روز بود، پادشاهی پوراندخت شش ماه بود ...
چو بگذشت او شاه شد یزدگرد
به ماه سپندارمذ، روز ارد
چو بر خسروی گاه، بنشست شاد
کلاه بزرگی به سر بر نهاد
چنین گفت کز دور چرخ روان
منم پاک فرزند نوشیروان
پدر بر پدر پادشاهی مراست
خور و خوشه و برج و ماهی...
اگرچه برخی معاصران ما، به تصریح، شیوهٔ پیشرفته امروزینهٔ نقد و تصحیح متون را به باختر زمین منسوب داشتند، در دست بودن هزاران نسخهٔ کهن تصحیح شده در جهان اسلام و تفضیلات در باب آئین مقابله و تصحیح نسخ در متنهای قدیم عربی و فارسی، تردیدی باقی نمیگذارد که فن تصحیح متن نزد مسلمانان بسیار پیشرفته و در اوج رواج بوده و بیشترینهٔ باریکیها موجود در شیوهٔ غربی نقد و تصحیح متون، در میان مسلمانان ـ احیاناً...
اعجوبه و محجوبه از جمله متون داستانی زبان فارسی است که در سالهای نخستین قرن هفتم هجری به قلم حامدبن فضل الله سرخسی نوشته و به قزل ارسلان مظفرالدین ازبک٬ آخرین فرمانروا از دودمان اتابکان آذربایجان٬ اهدا شده است. این اثر تاکنون به چاپ نرسیده لیکن شادروان دکتر محمدجعفر محجوب٬ در سال ،١٣٣٩ مقالهای در معرفی اجمالی آن در مجله سخن نوشته و در انتها یکی از قصههای کتاب را نیز به چاپ رسانده است. این داست...
شیخ امام بزرگوار حجهٔالسلام زینالدین ابوحامد محمدبن محمدبن محمدبن غزالی طوسی رضیالله عنه چنین گوید:
چون سعادت که مطلوب اولین و آخرین است، جز با علم و عمل به دست نیاید و هر یک از علم و عمل محتاح احاطه بر حقیقت آن و مقدار ان است و باید علم را شناخت و میان آن و غیر آن را با معیاری تمیز داد، و از این کار فارغ شدهایم. (اینک) شناخت عمل سعادتبخش و تمیز میان آن و عمل شقاوتبار، واجب است و این نیازمند...
عناوین و القاب و نسب خواجه عبدالله انصاری بطوریکه خود خواجه در آغاز کتاب طبقات صوفیه املاء فرموده چنین است:
شیخ الاسلام امام الائمه، ابواسمعیل عبدالله ابن ابی منصور محمد ابن ابی معاذ علی ابن محمد ابن احمد ابن علی ابن جعفر ابن منصور ابن متّ الخزرجی الانصاری الهروی. نسب وی به ابوایوب انصاری از مشاهیر صحابه حضرت رسول منتهی میگردد.
ابوایوب انصاری در زمان خلیفهٔ سوم، عثمان بن عفان، با احنف ابن قیس به...
حجهٔالسلام محمد غزالی از نوادر روحانیان اسلامی و ایرانی است که با وجود داشتن مقام بلند در عالم شریعت و موقع ارجمند در فقه و سنت به جهان طریقت هم پای نهاده و ظاهر و باطن را با هم به خوبی تألیف قرموده است. نه فقیه خشکی است که تنها با ظاهر آیات و اعمال و عبادات سازد و نه صوفی مجذوبی است که احکام شریعت را به عذر رجوع به باطن به دور اندازد بلکه به فراستی که داشته و ریاضتی که کشیده دریافته است کسی که و...
گفتهاند که در بهشت، خواجه کائنات (ص) از کوشک خود ببرون میآید و گوئی کسی را میطلبد. خطاب میشود: ای رسول من! چه کسی را میطلبی! عرض میکند: اویس را. ندا میآید: که نگران نباش تو او را نخواهی دید. همانگونه که در دنیا او را ندیدی. عرض میکند: پروردگارا مگر او کجاست؟ فرمان میرسد: فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر (کنایه از اینکه در جوار من است). سوال میکند: پروردگارا آیا او مرا میبیند؟ پاسخ میرسد: کس...
چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیرپیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی ، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در میان اقران شهرتی یافته بودم .در ربیع الآخبر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه که امیرخراسان ابوسلیمان جعفری بیک داودبن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند.ب...
سپاس بیقیاس یگانهایرا سزاست که ساحت توحیدش بیمنتهاست و قامت قابلیت انسان را چندین هزار کثرت
بهخلعت فاخره وحدت آراست:
تو یک چیزی ولی چندین هزاری
دلیل از خویش روشن تر نداری
و درود نامحدود از دربار حضرت و دود نیاز راه مرشد خانقاه وجود اعنی محمد مصطفی و اهل بیت طاهرین و اوصیاء
معصومین آنجناب خصوصاً سر حلقهٔ اهل صفا و پیشوای ارباب وفا علی عالی اعلا صلواتالله و سلامه علیهم اجمعین.
و بعد چون...
دیباچه:
بسمه العلی الاعلی
هنگامیکه این بندهٔ ناچیز از طبع کتاب مستطاب نابغهٔ علم و عرفان توفیق فراقت یافت بر آن شد که با استجازه از قبله العارفین و کعبه السالکین مولانا الاعظم آقای صالح علی شاه ارواحنا له الفدا به طبع کتاب دیگری از کتب بزرگان عرفا اقدام و اهتمام کند و پس از عرض چند کتاب و مذاکره از طرف آن حضرت به طبع کتاب توضیح که شرح فارسی مولانا الشهید اعلی الله مقامه بر کلمات قصار شیخ اجل باب...
سیاستنامه یا سیرُالملوک یکی از متنهای مهم تاریخی و یکی از آثار زیبای فارسی است. در این کتاب که مشتمل بر مسائل حکومتی، سیاسی و اجتماعی دورهٔ سلجوقیان است، وضع حکومت، سازمان اداری، طبقات اجتماعی و آداب و رسوم روزگار بهطور جامع مطرح گردیده است.
در همهٔ نسخههای خطی موجود و نیز در کتابهائی از قبیل تاریخ طبرستان ابناسفندیار، تاریخ گزیدهٔ حمدالله مستوفی و جوامعالحکایات عوفی و جز آن، نام کتاب سیرُ...
پدر، استاد و مرادم!
به روشنی محسوس است که اسلام دارد تولدی دوباره مییابد. عوامل این ”بعثت اسلامی وجدانها“ که عمق و دامنه بسیاری گرفته است متعدد است و اینجا جای طرح و تفسیرش نیست. اما فکر میکنم مؤثرترین عامل، به بنبست رسیدن روشنفکران این عصر است و شکست علم و ناتوانائی ایدئولوژیها و بهویژه آشکار شدن نارسائیها و کژیهای سوسیالیسم مارکسیستی و سوسیال دمکراسی غربی است که امیدهای بزرگی در میان ه...
از: قصهٔ رنگ پریده، خون سرد
من ندانم با که گویم شرح درد
قصهٔ رنگ پریده، خون سرد؟
هر که با من همره و پیمانه شد
عاقب شیدا دل و دیوانه شد
قصهام عشاق را دلخون کند
عاقبت، خواننده را مجنون کند
آتش عشق است و گیرد در کسی
کاو ز سوز عشق، میسوزد بسی
در میان شاعران و نویسندگان ایرانی بسیار اندکند کسانیکه تأملها و نامههای عاشقانهٔ خود را به یادگار گذاشته باشند. شاعر برجستهٔ معاصر نیما یوشیج یکی از این معدود نمونههاست. در نامههای عاشقانهٔ نیما ما با چشماندازی بسیار لطیف و شورانگیز رو بهرو میشویم.
نیما در سال ۱۲۷۶ هجری شمسی در دهکدهای به نام یوش، واقع در مازندران چشم به جهان گشود. خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت ولی دلخوش چندانی...
این اشک بود که میبارید یا شبنم؟
هنگامیکه شهر را با روستا مقایسه میکنند ”شهر“ به شقاوت و درهمریختگی و بیعدالتی محکوم میشود ولی ”روستا“ را به خاطر طبیعت وحشی و آرامش سیلان آن میستایند. در حالیکه با نگاهی به کیفیت زندگی در روستا، نیک میبینیم که در آنجا حرمان و رنج و مشقت اندک نیست.
تردیدی نیست که انسان بردهٔ نظام سوداگرانه میباید حسرت به آرامش روستا خورد، زیرا با رابطهای سنگشده و بیعدا...
چگونه میشنویدم؟ من ازین دور
حرف میزنم...
روشنبینی نزدیکترین زخمیست
به خورشید.
از پذیرفتن، چهره روشنی میگیرد؛
از امتناع، زیبائی.
کُنش بکرست، حتی در تکرار.
میوه کورست. درخت است که میبیند.
آدمی تواناست به انجام آنچه
ناتواناست به خیال در آورد.
سرش شیار میکشد در کهکشانِ پوچی