آفتاب: گفتگو با لیلی خجسته، نویسنده و مدرس ادبیات داستان و شعر
بنام خداوند فرش و عرش آفرین
لیلی خجسته هستم ،
متولد ۱۳۵۳ تهران منطقه ۴ _
مدرس ادبیات داستان و شعر ،
و تعلیم دهنده ی منتقدین ادبی اکادمیک ،
دبیر انجمن ادبی فرزانگان ایران
و دبیر کل و داور چندین جشنواره ی ادبی .
در خردسالی و در سن ۴ سالگی ، مادرم بر نبوغ ادبی اینجانب واقف گشته و اشعار فی البداهه ام ، مزید بر علت شد تا در آزمون تیزهوشان شرکت نموده و پیروز شوم و آغازی شد بر پدیدار گشتن مسیر سبز ادبی سرنوشتم .
اولین اثرم با نام ( سرنوشت پرتلاطم ) در سن ۱۳ سالگی ام به ثمر نشست . هرچند والدین از کودکی ام ، به چشم خویشتن ، شاهد بر نگارش مکتوبات نظم و نثر اینجانب بودند ، اما در مخیله و باورشان نمی گنجید که در آغاز نوجوانی ، اولین اثر ادبی و رمان خود را آفرینش نموده ام .
این کتاب در سال ۱۳۸۱ توسط نشر گلدیس چاپ اول را میسر نمود و در سال ۱۳۹۸ توسط نشر البرز فردانش به چاپ دوم رسید و با تغییر نام ( قلب پر آمال ، شکاننده ی حصارها ) و با گذشت ۱۸ سال ، مجددا شکوفه های آن به ثمر نشست .
دومین اثرم با نام ( آغازی دگر بر موسم عشق ) در سن ۱۵ سالگی ام حاصل گشته و در سال ۱۳۹۸ توسط نشر البرز فردانش به چاپ رسید .
سومین اثرم با نام ( ره یافته ی عشق ) در سن ۱۷ سالگی ام مکتوب شده و در سال ۱۳۷۸ توسط نشر گلدیس ، چاپ اول آن انجام گرفت و ۲۰ سال دیگر ، در سال ۱۳۹۸ توسط نشر البرز فردانش به چاپ دوم رسید و با تغییر نام ( پدرم ، مایه ی افتخارم ) وارد جامعه ی ادبی ایران شد .
نزدیک به ۷ سال از نگارش اجتناب نموده و در حیطه و تعهدات دانشگاه و همسر و دختر خردسالم ، مغروق گشتم .
چهارمین اثرم با نام ( فقط بخاطر تو ، نیلوفرم ) در سن ۲۴ سالگی ام خلقت شد و در سال ۱۳۹۸ توسط نشر البرز فردانش به چاپ رسید .
از سن ۲۵ الی ۳۰ سالگی ، نگارش متوقف شد و به دلیل خطای پزشکی و به جبر ، به بیمار قلبی ریوی نائل آمدم و زجر و تالم وافری ، از فرش به عرش را ، طی سالیان متمادی در بیمارستان تجربه نمودم .
زندگی همچون رودی خروشان ، جریان داشت و به عنوان یک مادر ، وظیفه و تعهد خانوادگی حکم می نمود که راسخ و پراقتدار ، بر تعلیم فرزند اهتمام ورزیده و تالم بیماری لاعلاج را پنهان سازم .
هدفمند بودن و امید به آینده و ایمان به پروردگار بی همتا ، شکست ناپذیری را در همه ی عرصه ها و معضلات زندگی ، عیان می ساخت .
پنجمین اثر با نام ( گلستان لیلیانه ) در دو جلد تحریر ساخته و اشعارم مکتوب شدند . جلد اول در سن ۳۱ سالگی و جلد دوم در سن ۳۹ سالگی به اختتام خویش نائل گشت .
ششمین اثرم با نام ( مسافر خون آشام ) در سن ۳۵ سالگی ام آفرینش شد .
هفتمین اثرم با نام ( جنایت خاموش ) در سن ۳۶ سالگی ام مکتوب گشت .
هشتمین اثرم با نام ( من یک ترنس موفق ایرانی ام ) در سن ۳۷ سالگی ام به ثمر نشست .
نهمین اثرم با نام ( یونسی در قلب محمد ) در سن ۳۸ سالگی ام پایان رسید .
دهمین اثرم با نام ( سقوط خزر به کهکشان راه شیری ) در سن ۳۹ سالگی ام رقم خورد .
یازدهمین الی بیستمین آثارم ، کتب آموزشی ادبی آکادمیکی می باشند که در سن ۴۰ الی ۴۷ سالگی ام پایان یافته و تعلیم نویسندگان و شاعران را در بطن خود جای داده اند .
این ده کتاب آموزشی ادبی آکادمیکی در نیمه ی اول سال ۱۴۰۰ هجری شمسی به چاپ رسیده و مابقی آثار تا انتهای سال ۱۴۰۰ به چاپ خویش پایان خواهند داد .
در گذر سالیان متمادی، تعلیم بیش از پانصد نویسنده و شاعر را برعهده داشتم و حضور این ادیبان در گوشه و کنار سرزمینم ایران ، سبب فخری عظیم است .
در سن ۳۵ تا ۴۰ سالگی که دوره ای بسی غامض از دیگر سنوات زندگی را با سرطان طی نموده و بر آن فائق آمدم .
همچنین سالیان دراز در خدمت ادیبان سرزمینم بوده و انجمن ادبی فرزانگان ایران را با ۱۲۰ نویسنده و شاعر مدیریت نموده و جشنواره های ادبی را رقم زدم .
اکنون عرصه ای است که ازدواج فرزند جوانم را شاهد خواهم بود ، اما میانسالی ، دلالتی بر ترک دیار ادبی نخواهد داشت و تا جان در بدن می دمد ، در خدمت خانواده و جامعه ی ادبی سرزمین عزیزم ایران خواهم بود .
پاینده باد ایران و ایرانی
21 آبان 1403
21 آبان 1403
22 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
28 آبان 1403
23 آبان 1403
23 آبان 1403
25 آبان 1403
25 آبان 1403
09 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
26 آبان 1403
مشاهده بیشتر
01 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
04 آذر 1403
07 آذر 1403
11 آذر 1403
20 آذر 1403
20 آذر 1403
21 آذر 1403
11 آذر 1403
19 آذر 1403
19 آذر 1403
22 آذر 1403
22 آذر 1403
19 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403
20 آبان 1403