قانون جذب موفقیت در زندگی

 چقدر زندگی زیبا میشد، چقدر همه انسان ها در چنین سرزمینی خوشحال بودند. قانون جذب اعتقاد دارد این جهانی که در آن زندگی میکنیم دقیقا چنین جایی است. ممکن است از گفته من عصبانی شوید و با مثال هایی از افراد فقیر و بیچاره به من ثابت کنید که جهان جایی برای جذب خواسته ها نیست.
اما من نیز می توانم میلیون ها انسان موفق را در طول تاریخ یا همین الان در حال زیستن به شما معرفی کنم که در همین دنیا به آنچه خواسته بودند رسیده اند. به هر حال جهان بینهایت بُعد دارد و هر کس با توجه به باورهایی که در ذهن دارد، بُعدی متفاوت از آن را مشاهده می کند.

مراحل قانون جذب

قانون جذب معتقد است که اگر بپذیرید جهان بینهایت بعد دارد و آنچه در زندگی برای شما رقم میخورد، توسط خود شما انتخاب شده، می تواند به شما کمک کند تا آنچه بر خلاف میلتان ساخته اید را دگرگون کنید. به طور کلی قانون جذب شامل سه مرحله است.

مرحله اول: مشخص کردن خواسته و هدف

برای اینکه هدفی را بزنید، ابتدا باید آن را نشانه بگیرید. بدون هدف به هیچ جایی نخواهید رسید. مهم ترین دلیلی که خیلی از افراد به خواسته هایشان نمی رسند این است که آنها اصلا خواسته ای ندارند. اهدافی مبهم و نامشخص در ذهن دارند و هیچگاه در مورد جزئیات و مقدار دقیق آنها فکر نکرده اند. برای مثال میخواهند موفق باشند اما نمی دانند تعریفشان از موفقیت دقیقا چیست. اولین اقدامی که باید برای بکارگیری قانون کائنات انجام دهیم این است که هدف خود را مشخص کنیم. خواسته هایی واضح را با جزئیات برای خودمان در نظر بگیریم.

مرحله دوم: باورسازی

تمام اتفاقات زندگی ما توسط باورهایی رقم میخورد که در ذهن داریم. در واقع عینکی که ما با آن جهان را مشاهده می کنیم باورهای ما هستند. اگر باورهای خوبی در ذهن ما باشد، نتایج و اتفاقات خوبی در زندگی ما ایجاد می کنند و برعکس اگر باورهای ما خوب و مناسب نباشند، زندگی برایمان لذت بخش نخواهد بود.
با توجه به گفته های بالا ما از طریق اتفاقات زندگیمان می توانیم بفهمیم چه نوع باوری در ذهن داریم. اتفاقات جاری زندگی یک راهنما برای ما هستند تا بفهمیم در مدار درست قرار داریم یا نه!
در صورتی که از اتفاقات زندگی راضی نیستیم باید فکری به حال باورهایمان کنیم. باید برای تغییر آماده شویم.

تغییر باورها

تغییر باورها نیاز به کار فیزیکی ندارد. تماما ذهنی است. باورهای ذهنی مجموعه ای از منطق ها، طرز فکرها، تصورات و عقاید مختلف در مورد یک موضوع است. مجموعه اینها باورهای ذهنی ما در مورد یک موضوع را تشکیل می دهند. گفتیم برای تغییر باورها نیاز به کار فیزیکی نیست اما شکستن باورهایی که طی سالیان دراز شکل گرفته نیز کار ساده ای نیست.

برای تغییر باورها، نیاز به باورهایی مخالف با باورهای کنونیمان داریم. باید باورهایی که منطقشان قدرتمندتر از باورهای کنونی هستند را در طولانی مدت به ذهنمان تزریق کنیم. به مرور و کم کم شکل اتفاقات زندگی ما نیز همراه با باورها تغییر می کنند.
به طور کلی برای تغییر یک باور باید ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم. تنها به منابعی اجازه ورود به ذهنمان را بدهیم که به ما حس خوبی می دهند. در واقع قطب نمای ما در زندگی احساسات ماست. هر کجا که از دیدن، شنیدن و توجه کردن به یک موضوع حس بهتری کسب کردیم، بدانیم در مسیر صحیح قرار داریم و هر گاه دیدن و شنیدن در مورد یک موضوع حس ترس و منفی در ما ایجاد کرد، به معنی خروج از مسیر اهداف و اتفاقات خوب قرار داریم. پس:
احساسات خوب اتفاقات خوب و احساسات بد اتفاقات بد را رقم می زنند.

مرحله سوم: اقدام و پذیرش

قانون جذب تنها نشستن و کار کردن بر روی ذهن نیست. شما با اماده سازی ذهنتان، اجازه ورود فرصت های خوب به زندگیتان را می دهید. اما زمانی که فرصتی در سر راه شما قرار گرفت، باید در جهت بهره برداری از آن  اقدام کنید. باید برای رسیدن به هدفتان کاری کنید.
اگر قصد راه اندازی کاری را دارید، اولین ایده ای که به ذهنتان رسید را عملی کنید تا ادامه مسیر توسط کائنات در ذهن شما روشن شود. تا قدم اول را بر ندارید، قدم های بعدی را نخواهید دید. پس منتظر یک نقشه راه مشخص و روشن تا انتها نباشید. باید با ایمان در دل تاریکی اولین قدم را بردارید تا قدم بعدی به شما نشان داده شود.

کاتالیزورهای قانون جذب

در شیمی کاتالیزور به چیزی گفته می شود که سرعت انجام یک واکنش شیمیایی را افزایش می دهد. در قانون جذب نیز دو کاتالیزو وجود دارد که با استفاده از آنها می توانید سرعت جذب اتفاقات خود در زندگیتان را به شدت افزایش دهید. این دو کاتالیزور: بخشش و سپاسگزاری هستند.

بخشش

بخشش مانند پاشیدن بذر بر روی زمین است. فرض کنید یک گونی بزرگ گندم دارید که می توانید آن را به آرد و نهایتا 200 قرص نان تبدیل کنید. اما اگر از آن گونی بزرگ گندم چند کیلو گندم را بر روی زمینی حاصلخیز بپاشیم، همان چند کیلو، به اندازه همان گندم برای شما بهره خواهد داشت.
 بخشش در کائنات نیز به معنای از دست دادن نیست. بخشش مانند پاشیدن بذر اتفاقات خوب بر روی زمین حاصلخیز کائنات است. هر چه ببخشید چند صد برابر درو خواهید کرد. اگر عشق ببخشید عشق درو خواهید کرد؛ اگر سلامتی ببخشید سلامتی درو خواهید کرد؛ اگر ثروت ببخشید ثروت درو خواهید کرد و ... .
بخشش اگر با حس خوب انجام شود یقینا بهره ای مفید برایتان خواهد داشت و میزان این بهره با میزان حس خوب شما برابر است. یعنی اگر از بخشش حس بدی بدست اورید، بخشش نه تنها بهره ای برایتان ندارد، بلکه بیشتر نیز از دست خواهید داد. اگر ببخشید هرچند کم، اما حس فوق العاده ای بدست آورید، این حس برایتان بهره ای بزرگ به ارمغان خواهد آورد.

سپاسگزاری

سپاسگزاری قدرتمندترین تکنیک قانون جذب است. حتی اگر کل قانون را نادیده بگیرید اما در زندگی فردی باشید که بابت داشته های خود راضی و سپاسگزار است، روز به روز اتفاقات خوب به صورت رگباری به زندگیتان هجوم می آورند. سپاسگزاری بالاترین سطح احساسات خوب است. تمام تمرکز بر روی داشته هاست. احساسی برگرفته از رضایت درونی و حس قدردانی نسبت به خداوند مهربان.
سپاسگزاری تنها با زبان و گفتن عبارت "خدایا شکرت" موجب گشایش درب های نعمت و فراوانی نمی شود. سپاسگزاری یک حس رضایت و قدردانی قلبی و واقعی است. مانند حسی است به فردی که به ما کمک می کند اما ما او را نمی شناسیم و از او انتظاری هم نداریم اما او بدون چشمداشت به ما کمک می کند.
اگر چنین شخصی در زندگی ما ظاهر شود، قدردان او خواهیم بود و تلاش خواهیم کرد تا لطف او را جبران کنیم. به او حس خوبی داریم و مدام به خوبی هایی که در حقمان کرده فکر می کنیم. سپاسگزاری ایجاد همین حس نسبت به معبود بزرگمان است. برای درک بهتر قانون جذب به گروه تحقیقاتی یکشو مرجع آموزش موفقیت مراجعه کنید.