اسکار 93 | «خورشید» مجید مجیدی در انتظار اسکار

مجید مجیدی سه دهه است که در حال ساخت فیلم های حساس و دلهره آور درباره کودکان در ایران است و او هنوز هم این کار را در کودکان خورشید (خورشید) انجام می دهد ، یک درام انسانی که زیرکانه مشاهده می شود در مورد برخی از نوجوانان جوان که در تلاشند راه خود را در دنیای دشوار آغاز کنند. این درام سریع که برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر سال گذشته و یک جشنواره رسمی ونیز است ، دلسوزانه بر روی چندین کودک حاشیه ای اما سخت کوش متمرکز است که هر لحظه بیداری آنها به استراتژی های بقا اختصاص دارد. عنوان منتخب بین المللی اسکار از ایران توسط استرند رلیزینگ در ایالات متحده در فهرست کوتاه انتخاب شده است.

بیشتر بخوانید: اسکار 93 | «خورشید» مجیدی در فهرست نامزدهای اولیه

بچه های فیلم های مجیدی مستقیماً از چارلز دیکنز بیرون هستند. آنها مجبورند در سنین پایین بسیار باهوش باشند ، آنها می توانند حیله گر ، منحرف ، دزدکی ، گستاخانه ، گمراه و گاه مبتکر باشند - با چرخش هایی که بیش از اکثر کودکان در سن خود موظف به زندگی با عقل خود هستند. مجیدی بدیهی است که به اندازه هر چیزی در دنیا به آنها اهمیت می دهد - او این فیلم را به 152 میلیون بچه ای که به گفته وی مجبور به کار به عنوان کارگر کودک هستند ، وقف می کند - اما آنها را لوس نمی کند و به آنها سر نمی دهد. آنها به اندازه بزرگسالان غالباً گمراه در اطرافشان ناقص هستند ، اما بسیار انعطاف پذیرتر و خودجوش تر هستند.
علی صورت کک و مک (روح الله زمانی ، برنده جایزه مارچلو ماسترویانی ونیز برای بهترین بازیگر جوان جدید) در یک گاراژ اتومبیل کار می کند و در صحنه آغازین سه دوست خوب او را در تلاش برای سرقت لاستیک از اتومبیل های شیک در یک پارکینگ مرکز راهنمایی می کند . نه علی که 12 ساله است و نه همرزمانش در زندگی پدر پدری ندارند ، و این بهانه کافی برای مردانی که یک مدرسه درمانی محلی را برای ثبت نام این پسران بد درک می کنند کافی نیست.
با این وجود ، آنچه در دنیای آنها بیشتر مورد توجه است پافشاری است و آنها سرانجام اجازه می دهند برای یک هفته در کلاسها شرکت کنند تا ببینند آیا می توانند شکل بگیرند ، به شرطی که از زیر مدرسه تونلی را به سمت قبرستان مجاور که "گنج" ای در انتظار است حفر کنند. .
حفاری دشوار آغاز می شود که معمولاً علی به تنهایی انجام می شود ، اما این بدان معنا نیست که او وقت کافی برای پیگیری شلوغی های معمول خود را در خیابان های شهر و زیر آن ندارد. علی و دوستانش دائماً در حال برنامه ریزی و کلاهبرداری هستند و دوربین موبایل مجیدی همیشه در مکان مناسب و در زمان مناسب برای ضبط حرکات عصبانی ، گاه ناامیدانه این بچه ها است که در حالت زنده ماندن دائمی زندگی می کنند.
اوقات زیادی در مدرسه سپری می شود ، که خود به دلیل کمبود بودجه در شرایط سختی قرار دارد و وجود آن به اندازه زندگی بچه ها شکننده و روزمره به نظر می رسد. مسئولان مدرسه تمام تلاش خود را برای شناور نگه داشتن کشتی خود انجام می دهند ، اما شرایط هرج و مرج است ، تا حدی که به نظر می رسد باید خاموش شود. به موقع ، ما می فهمیم که تنها راهی که این مدارس می توانند زنده بمانند این است که برخی از بازیکنان فوتبال درجه یک را که باشگاه ها پول خوبی برای آنها می پردازند ، ادامه دهند. استرس روزانه همه ، کودک و بزرگسال بسیار شدید است. این بیشترین کاری است که هرکسی در فیلم می تواند انجام دهد تا بتواند روز را پشت سر بگذارد ، و این به راحتی نمی آید.
در حالی که علی موظف است هر روز بخشی از وقت خود را به حفاری در زیر زمین اختصاص دهد ، که البته جالبترین فعالیت در این فیلم برای تماشای آن نیست ، اما گاهی اوقات این شل شدن توسط یکی از خواهران کوچک پسران ، زهرا (شمیلا شیرزاد) انجام می شود. این آجیل کوچک سخت ، کالاهای او را در قطارهای مترو تهران می فروشد که بنابراین در اینجا به نظر می رسد ، به اتومبیل های جداگانه ای برای زن و مرد تقسیم می شوند. زهرا جذاب ترین سخنگوی بیهوده و بیهوده ای است که به عنوان یک پناهنده ، به شدت از اعزام به افغانستان می ترسد (نکته ای در مورد تعداد "غیرقانونی" هایی که در مدرسه بچه ها حضور دارند).
بسیاری از بحران ها ، زمان بسیار اندک - هر روز اتفاقات زیادی در زندگی این کودکان و معلمان محاصره شده آنها وجود دارد که به طور معمول داستان داستانی دراماتیک مربوط به مسائل مربوط به پول مدرسه و تونل ، در مقایسه با چالش های متعدد تازه ای که با آن روبرو هستند ، بسیار ساده ساخته شده است. بچه ها به طور مداوم به همین ترتیب ، وضوح اوج گیری کمی ناخوشایند است ، به طوری که پس از واقعیت ، فرد دیگر به هیچ وجه به این سازه مصنوعی فکر نمی کند بلکه به زندگی بچه هایی که تازه دیده ایم و تعداد بی شماری از آنها مانند آنها فکر نمی کند.
فراتر از آن ، نمی توان تعجب کرد که چه چیزی می تواند در انتظار زمانی جوان باشد. اکثر بازیگران کودک به کارهای شگفت انگیز ادامه نمی دهند ، اما این کودک به طور بی وقفه تماشا می شود ، چه در یک اقدام فرصت طلبانه ، ناامیدانه و چه کاری انجام نمی دهد (که به ندرت انجام می دهد). او دارای حالت کک و مک و موهای فرسوده است ، ظاهری (اگر شاید زبان نباشد) باعث می شود او در خانه به عنوان یک کودک بن بست در برادران وارنر در دهه 1930 درست شود یا به عنوان یکی از طرفداران روی صحنه جیمز دین بعد.

مراسم اهدای جوایز اسکار به دلیل همه‌گیری کرونا با تأخیری دوماهه نسبت به زمان مرسوم همیشگی در اول اردیبهشت سال آینده برگزار می‌شود و خورشید ساخته مجید مجیدی کماکان در انتظار اسکار ، بر این باوریم که که نماینده کشورمون در این رقابت سر بلند بیرون آمده تا با سر بلندی دیگر به سرزمینمان مفتخر باشیم..