پوشاک مردان
بسيارى از مردان در گذشته با پاى برهنه طى طريق مىکردند، زيرا به علل مختلف توانائى تهيه پاپوش نداشتند. عبور از گل و لاي، سنگلاخها و خارهاى درشت و تحمل سرما و گرما، از کف پاپوستى آنچنان درشت و ضخيم مىساخت که گاهى محکمترين خارها نمىتوانست در آن نفوذى داشته باشد. بعضى از مردم که توانائى تهيه پوست گاو داشتند آنرا با نوارى از همين جنس بسته و بهعنوان پاپوش استفاده مىکردند و اگر اقتصاد شخصى رونقى داشت به اين پاپوش جورابى پشمى نيز مىافزودند. اين نوع وسيله در لنگا (چرم) و در ديلمستان چموش خوانده مىشد. توانگران کفشى از ماهوت که ساغرى نام داشت و بهطرزى مخصوص دوخته مىشد برپا مىکردند.
لباس مردم گيلان و مازندران برخلاف ساکنين داخله فلات ايران از لباده و پوشاک بلند نبود زيرا وجود گل و لاى و بارانهاى مداوم مقتضى استفاده از اين نوع لباس نبود. مرد و زن لباسهاى کوتاه مىپوشيدند مگر در مواقع بهخصوص که موقعيتهاى اضطراري، استفاده از لباس بلند، آنهم جهت طبقهاى خاص را ايجاب مىکرد.
لنگائىها در بافت پارچه ابريشمى به نام اليچه ر تنکابن و نقاط دور و نزديک شهرت بهسزائى داشتند تا جائىکه رابينوى انگليسى نيز از اين صنعت دستى مردم لنگا به نيکى و اشتهار ياد مىکند. کت معمولاً از دو جنس اليجه و چوخا دوخته مىشد. اليجه از ابريشم و چوخا از جنس پشم که بهترين نوع پارچه اخير چارنالى يتى بود. نوع يا مدل دوخت کت نيز به دو صورت انجام مىگرفت. يکى قدک، مرادف پالتوى امروزى و ديگرى کمرچين که جنس هر دو از ابريشم بود و مقدارى نخ پنبههائى نيز مخلوط داشت. در عروسىها داماد بيشتر از کمرچين سرخرنگ استفاده مىنمود. جهت بافتن کت بلند يا قدک گاهى نيز از پشم بره استفاده مىشد که به نام نمد بالدار مشهور بود. شلوار مردان از نخ و پنبه و بسيار محکم بافته مىشد که استحکام فوقالعاده آن در کشتىهاى محلى که گاه کشتىگير با بند کردن دست به آن حريف را از زمين مىکند بيشتر چشمگير مىشد. اين شلوارها بسيار تنگ و چسبان دوخته مىشد و در روى مچ با بستن چند دکمه سهولتى در پوشيدن ايجاد مىکردند. بهترين صوف، جارنالى چشم خروس موجدار بود.
پوشاک زنان
البسهٔ زنان از کت و جليقه و پيراهن و شلوار کوتاه تشکيل مىشد. به جليقه و دو طرف جلوى کت پولهاى فراوانى از طلا و نقره و حتى مسکوکات مسى بىارزش نصب يا آويزان مىنمودند که در هنگام راه رفتن به قصد يا من غيرقصد آنرا جهت دليرى به صدا درمىآورند. گاهى زنان از نوعى کلاه با پولکهاى فراوان فلزى نيز سود مىبردند. اين کلاه گاهى به نوعى دستار پارچهاى نوکتيز به نام پيشکوتى تغيير پيدا مىکرد. در ميان لباس زنان نوعى کت موسوم بود که طرفين سينه آنرا زائدهاى پارچهاى چون دوگوش بلند مىدوختند که به آن يل مىگفتند. شلوار کوتاه پليسه مانند که گاهى دختران سه تا چهارتاى آنرا بر روىهم مىپوشيدند به زانوى آنان نمىرسد. از اين شلوارهاى کوتاه در گذشتههاى دور گويا بدون شلوار بلند که بعدها شلوار نظام ناميده شد استفاده مىگشت. در عروسىها زمانىکه داماد و همراهان زن و مردش جهت استقبال از عروس به اسبدوانىهاى پرهياهو مبادرت مىکردند زنان جهت پوشاندن خود هنگام سوارکارى نوعى شلوار بلند و گشاد که از کمر تا نوک پا را مىپوشاند و (شقشور) نام داشت استفاده مىنمودند. پيراهن آنان نيز کوتاه و به کمر آنان با کمى پائينتر از کمر ختم مىشد.