اعتراضها
گاهى کودک از راه تنبلى و تنپرورى مىخواهد فرياد خشم و اعتراض خود را به گوش ديگران برساند. مثلاً به پدر و مادر تفهيم کند که از وضع و جريانى که در خانه است ناراضى است و به آن اعتراض دارد راه و رسم آنها را نمىپسندد، از روش معلم خرسند نيست و ...
عصيان
تنبلى گاهى نشانه عصيان و مقاومت در برابر والدين و نشان دادن حالت نافرمانى خود به آنهاست. او با تنبلى خود مىخواهد نشان دهد ديگر دستور والدين يا معلمان خود را برسميت نمىشناسد و براى آن ارزشى قائل نيست، شايد بدانخاطر که از آنها کتک خورده، اهانت ديده و ...
دفاع ازخود
کودکى که مورد ضرب و شتم و تحتفشار است گمان دارد که با انجام ندادن برنامه و تکليف توانسته است از خود دفاع کند و مقابله خود را عليه پدر و مادر بنحوى ابراز دارد و اين خود نشاندهنده شدت ناچارى اوست ولى حاصل آن زيانى بزرگ براى امورتحصيلى اوست.
بجان آوردنها
در آنگاه که کودک بخواهد توقع خود را توسط والدين برآورده کند و يا عملى انجام دهد که آنان خواستههاى او را محقق سازند دست به صدها کار و فريب خواهد زد که يکى از آنها تنبلى و تنپرورى است. بعبارت ديگر او تنبلى را بعنوان حربهاى مورداستفاده قرار مىدهد تا آنان را بستوه آورد.
جلبنظر
تنبلى در مواردى ممکن است وسيلهاى باشد که والدين و مربيان را هشيار کرده و توجهشان را بسوى خود جلب نمايد و راه و رسمشان را با مذاق خود مطابق سازد. زمانى امکان دارد او از اين طريق بخواهد شخصيت والدين و مربيان را بشکند و خود را از امر و نهى آنان برهاند.
امر ونهى بسيار
گاهى کودک از امر ونهى مکرر والدين به ستوه آمده و سعى دارد خود را بنحوى از آن وضع و موقعيت برهاند بدينسان بگفته عوام به سيم آخر زده و يکباره خود را از امر و فرمان آنها نجات مىدهد.
فرار از وظيفه
و بالاخره چه بسيارند رفتارهائى که برخى از کودکان از پدر و مادر خود مىبينند و موردپسندشان نيست و جز فرار از انجام تکاليف و شانه خالىکردن از زيربار آن راهى نمىيابند. وظيفه براى آنها سنگين است. بايک بار و چندبار خود را راحت و آسوده نمىيابند يکسره خود را راحت و آسوده مىکنند.