الگوی مسکن در استان آذربایجانغربی
- مسکن عشایری:
عشایر آذربایجانغربی معمولاً در ییلاق، سیاهچادرهائی برپا میکنند. این سیاهچادرها را از موی بز و به رنگهای سیاه و قهوهای سیر میبافند.
- مساکن روستائی:
در روستاها شکل خانهها - بهطور عمده - تابع مقتضیات طبیعی و نوع مصالحی است که در طبیعت برای ساختمانسازی یافت میشود. مصالح عمدهٔ ساختمانی در روستاهای آذربایجانغربی، خشت، گل و چوب است. بیشتر خانهها از یک چاردیواری خشتی یا دری چوبی، که به کوچه باز میشود، تشکیل شدهاند.
سقف خانهها را با تیرهای چوبی میسازند. هر خانه دارای امکانات خاص خود است؛ از جمله، تنور کوچکی در وسط اتاق، اجاق گلی در گوشهٔ اتاق و سوراخی بهعنوان هواکش در سقف دارد.
در هر خانهٔ روستائی معمولاً انبار یا پستوئی وجود دارد که صاحب آن موادغذائی خود را در آن ذخیره یا انبار میکند. طویله و آغل نیز در محوطهٔ حیاط قرار دارد.
- مساکن شهری:
با توجه به آب و هوای سرد و خشک آذربایجانغربی ، بیشتر ساختمانها با مصالح مقاوم و عایق ساخته میشوند.
مصالح عمدهٔ ساختمانی در شهرهای این استان آجر، آهن و سیمان و در حاشیهٔ شهرها، مصالح کمدوام و محلی از قبیل چوب، خشت و گل است. خانههای حاشیهٔ شهرها اغلب بدون نقشهٔ شهرداری ساخته میشوند.
جمعیت استان
ویژگیهای کلی جمعیت در استان آذربایجانغربی
- تعداد جمعیت:
طبق سرشماری سال ۱۳۷۵، استان آذربایجانغربی حدود ۵/۲ میلیون نفر جمعیت دارد (این تعداد ۲/۴ درصد کل جمعیت کشور است). نسبت به کل جمعیت استان در سال ۱۳۷۵، حدود ۷/۵۲ درصد در نقاط شهری و ۳/۴۷ درصد در نقاط روستائی ساکن هستند.
- روند رشد جمعیت:
بررسی روند رشد جمعیت استان در دهههای اخیر، بالا بودن نرخ رشد جمعیت را در سطح استان نشان میدهد؛ بهطوری که از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۷۵ بالغ بر یک میلیون نفر، یعنی ۵/۴۳ درصد، بر جمعیت استان افزوده شده است. بیشترین افزایش جمعیت مربوط به نقاط شهری استان است.
عوامل مؤثر در رشد بالای جمعیت در استان آذربایجانغربی عبارتاند از: بهبود شرایط بهداشتی، فرهنگی و کاهش مرگ و میر و افزایش عمر متوسط افراد.
- ترکیب سنی و جنس جمعیت:
بررسی گروههای سنی مختلف در سال ۱۳۷۵ نشانگر آن است که ۳/۵۲ درصد از جمعیت استان آذربایجانغربی در گروههای سنی زیر ۲۰ سال قرار دارند. این امر نشاندهندهٔ پدیدهٔ جوانی جمعیت در سطح استان است. توزیع سطوح سنی و جنسی جمعیت استان را میتوان در هرم سنی جمعیت نشان داد.
جدول نرخ رشد سالانه به تفکیک جمعیت شهری و روستائی استان بین سالهای ۱۳۵۵، ۱۳۶۵ و ۱۳۷۵
نرخ رشد سالانه | ۱۳۶۵-۱۳۵۵ | ۱۳۷۵-۱۳۶۵ | ||||||
جمعیت شهری استان | ۷/۲ درصد | ۳/۸ درصد | ||||||
جمعیت روستائی استان | ۱/۰۷ درصد | ۱/۰۱ درصد |
هرم سنی جمعیت استان سه ویژگی مهم را نشان میدهد:
۱. پهن بودن قاعدهٔ هرم (ناشی از زاد و ولد زیاد)
۲. باریک بودن رأس هرم (پائین بودن طول عمر)
۳. جوان بودن جامعه (بهدلیل کثرت جمعیت در سطوح زیر ۲۰ سال)
- پراکندگی و تراکم جمعیت:
استان آذربایجانغربی از نظر جمعیت، یکی از استانهای پرتراکم کشور است. تراکم جمعیت در این استان حدود ۶۶ نفر در هر کیلومتر مربع است؛ در حالیکه این شاخص برای کل کشور ۵/۳۶ نفر است.
توزیع و پراکندگی جمعیت در استان آذربایجانغربی یکنواخت نیست و پراکندگی آن تحتتأثیر عوامل طبیعی (شرایط آبوهوائی، ناهمواریها، منابع آب، خاک و ... )، اقتصادی، سیاسی و تاریخی است. بیشتر جمعیت استان در نواحی جلگهای، دشتهای حاصلخیز، مراکز اقتصادی و مراکز شهرستانها متمرکز شده است.
شهرهای ارومیه، میاندوآب، خوی و مهاباد بهدلیل شرایط مناسب طبیعی، اقتصادی و اداری بیشترین تراکم جمعیت را دارند.
مهاجرت
استان آذربایجانغربی از نظر میزان جمعیت در موقعیت متعادلی قرار دارد؛ یعنی، تعداد مهاجران ورودی آن با مهاجران خروجی تقریباً برابر است.
براساس سرشماری سال ۱۳۷۵، طی ده سال گذشته حدود ۱۰۵ هزار نفر به استان آذربایجانغربی و تقریباً به همین میزان نیز از این استان به سایر نقاط کشور مهاجرت کردهاند (اکثر مهاجرتکنندگان از گروههای سنی ۳۵-۲۵ سال هستند) که مهاجرت آنها احتمالاً برای یافتن کار با ادامه تحصیل بوده است.
علاوه بر مهاجرتهائی که مبداء و مقصد آنها در خارج از استان است. برخی از مهاجرتها نیز در درون استان صورت میگیرد که به دو دستهٔ عمده تقسیم میشوند:
۱. مهاجرتهای دائمی:
که شامل مهاجرت از روستا به شهر است و گستردهترین شکل مهاجرت در استان به حساب میآید که در نتیجهٔ این نوع مهاجرت، جمعیت شهری به سرعت افزایش مییابد و از جمعیت روستائی کاسته میشود. مهاجرت از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ استان مخصوصاً به شهرهای ارومیه و خوی، متداول است.
۲. مهاجرتهای فصلی (جابهجائی):
این شکل از مهاجرت، شامل جابهجائی موقت عشایر است و در بین عشایر کوچرو و همچنین، در سطح استان رواج دارد. مهاجرت فصلی بیشتر در نواحی کوهستانی (مرز ایران و ترکیه و مرز ایران و عراق) مشاهده میشود.
مهاجرت دو مبداء (روستاها) و مقصد (شهر)، اثرات متفاوتی دارد.
مهمترین اثرات مهاجرت در روستا، عبارت است از: کاهش تعداد جمعیت، تغییر ترکیب سنی و جنسی جمعیت، کاهش تعداد باسوادان، کاهش جمعیت فعال و کاهش تولید.
همچنین مهمترین اثرات مهاجرت در شهر، عبارت است از: افزایش جمعیت شهر، رشد فیزیکی شهر، افزایش جمعیت فعال، تغییر ترکیب سنی و جنسی جمعیت، افزایش بیکاری، اشتغال کاذب، حاشیهنشینی، تفاوت قومی و تضادهای طبقاتی و اقتصادی.