همچون ديگر کشورهاى اروپاى شرقى بودجه نقش مهمى را در تخصيص مجرد منابع اقتصادى ايفاء مى‌کند. منبع عمده درآمد بودجه در مجارستان پرداخت‌هاى شرکت‌ها، مؤسسات و تعاونى‌ها مى‌باشد که از ماليات بر سود و همچنين ماليات بر نهاده‌هاى کار و سرمايه تشکيل شده است. همچنين، هزينه‌هاى عمده بودجه را سوبسيد به شرکت‌ها و سوبسيد کالاهاى مصرفى تأمين مالى سرمايه‌گذارى‌ها، هزينه‌هاى تأمين اجتماعى و خدمات عمومى نظير آموزش و پرورش و بهداشت تشکيل مى‌دهد. مجارستان اولين کشور در اروپاى شرقى است که از آغاز سال ۱۹۸۸ ماليات بر ارزش افزوده و همه ماليات بر درآمد شخصى را به‌مورد اجرا گذارده است. نرخ پايه ماليات بر ارزش افزوده ۲۵% و نرخ پايه ماليات بر درآمد %۲۰ مى‌باشد. براى شرکت‌هاى توليدى ماليات بر ارزش افزوده بار مالياتى را از توليد ناخالص به توليد خالص منتقل مى‌کند. با توجه به انتقال و گذار از اقتصاد بسته به باز در اين کشور بالطبع با نمودهايى از مشکلات در رابطه با بودجه مواجه مى‌شويم؛ چنانکه يهالى کوپا وزير اقتصاد و دارايى نگران افزايش کسرى بودجه در اين کشور بود و رقمى معادل ۸/۳۶ ميليارد فورينت از ۲/۱۹ ميليارد را نشان مى‌داد و درآمدهاى بودجه پايين‌تر از رقم پيش‌بينى شده هستند. بنابر برآوردهاى بانک جهانى توليد ناخالص ملى مجارستان در سال ۱۹۹۲، ۳۰،۶۷۱ ميليون دلار آمريکا و برابر توليد سرانه ۳۰۱۰ دلار بوده است. چنين برآورد شده است که در فاصله سال‌هاى (۹۲ - ۱۹۸۵) توليد ناخالص ملى سرانه با نرخ سالانه ۵/۱% کاهش داشته است.


توليد ناخالص مجارستان در سال‌هاى ۱۹۸۰، ۱۹۹۱ به‌طور متوسط سالى ۶% افزايش داشته است هر چند که در سال ۱۹۹۰ چهار درصد کاهش داشته است.


بخش کشاورزى شامل جنگلدارى و ماهيگيرى ۳/۱۱% به افزايش توليد ناخالص داخلى در سال ۱۹۹۱ کمک کرده‌اند. در سال ۱۹۹۳ حدود ۱/۱۰% جمعيت به‌عنوان کارگر در بخش کشاورزى مشغول فعاليت بودند. غلات اصلى اين کشور عبارتند از: گندم، جو، ذرت، چغندر و سيب‌زمينى و کشت انگور نيز از اهميت خاصى برخوردار است. در فاصله سال‌‌هاى (۹۱ - ۱۹۸۰) توليد ناخالص داخلى کشاورزى به‌طور متوسط سالى ۹% افزايش داشته است.


در اوايل دهه ۱۹۹۰ کشاورزى مجارستان در پى يک خشکسالى گسترده دچار بحرانى اساسى شد. و در ۱۹۹۲ درآمد کشاورزي، ۱۰ تا ۲۰% کاهش نشان داده است.


بخش صنعت شامل معدن، توليد، عمران و نيرو ۹/۳۶% نيروى کار مجارستان را در ۱۹۹۳ دربر مى‌گرفته است. اين بخش در ۱۹۹۱ حدود ۶/۳۷% توليد ناخالص داخلى را تأمين نموده است. توليد ناخالص داخلى وابسته، بخش صنعت در سال‌هاى (۹۱ - ۱۹۸۰) کاهش متوسط سالانه‌اى حدود ۶/۱% به‌همراه داشته است. اين رقم در ۱۹۹۲ براى سومين سال متوالى از ۱۹۸۹ به بعد ۲۰% تنزل کرده است. صنايع شيميايى و مهندسى که در سال ۱۹۹۲ حدود ۲۴% توليد ناخالص داخلى را تأمين نمودند، مهم‌ترين شاخه بخش توليد به‌شمار مى‌روند. صنايع مهندسى در ۱۹۸۸، ۲۵% توليدات صنعتى را تشکيل مى‌داد. در ۱۹۹۰ بازده بخش توليد ۴/۸ درصد کاهش به‌همراه داشت. حفارى معدن در ۱۹۹۱، ۵/۳ درصد توليد ناخالص داخلى را تشکيل مى‌داد که مهم‌ترين آنها منابع معدنى هيدروکسيد آلومينيوم، زغال سنگ، ليگنيت، نفت و گاز طبيعى بودند.


با مقايسه بودجه دولتى در سال ۱۹۷۳، از لحاظ درآمد و هزينه وضعيت کنونى بودجه را بررسى مى‌کنيم.

جدول مقايسه بودجه دولتى در سال ۱۹۷۳

درآمدها ۲۲۹،۵۰۱ ميليون فورينت
هزينه‌ها ۲۳۲،۱۸۷ ميليون فورينت
کسر بودجه ۲۶۸۶ ميليون فورينت


در سال ۱۹۷۲ درآمدها ۹% و هزينه‌ها ۷/۸% فزونى داشته و در همين تاريخ ۸/۸۱% کل از محل عوايد مؤسسات دولت و تشکيلات تعاون تأمين مى‌شد.


تعاونى‌هاى زراعى ۵/۲% و پرداخت‌هاى مردم ۹/۵% و ساير صنايع ۹% را تأمين مى‌نمودند. در رابطه با بودجه دولتى در سال ۱۹۷۳ اهداف تعيين شده به‌شرح زير بود:


۱. افزايش در ميزان کارآيى و قدرت توليد.


۲. تحقق هدف‌هاى تعيين شده در برنامه پنج‌ساله عمرانى براى سال ۱۹۷۳.


۳. حصول تعادل در اقتصاد، تجارت خارجى و امور مالى دولت.