در فروردين ۱۳۷۰ يعنى ۲ماه پس از تسليم استوارنامهٔ سفير جمهورى اسلامى - ايران به وليعهد و جانشين امير بحرين، سفير بحرين وارد تهران شد.


البته پس از گذشت ۳ ماه به‌دليل مشکلات شخصى و اعتراض جمهورى اسلامى ايران به ايشان سفير بحرين بدون اطلاع قبلى تهران را ترک کرد و حدود ۲سال و نيم سفارت بحرين در تهران بدون سفير اداره مى‌شد.


از سفرهائى که در ۱۳۷۰ صورت گرفت مى‌توان به سفر وزير امور خارجهٔ ايران در تاريخ ۱۲/۳/۱۳۷۰ و ابلاغ پيام رياست جمهور محترم کشورمان به امير بحرين و ملاقات با وزير امور خارجه بحرين، سفر وزير نفت و معاون وزارت بازرگانى کشورمان، استاندار فارس، رياست صدا و سيما، معاون وزير معادن و فلزات به بحرين و سفر وزير بازرگانى و کشاورزى بحرين، سفر هيئت اقتصادى وزارت بازرگاني، معاون وزارت بازرگانى و کشاورزي، وزير کار و امور اجتماعى و وزير توسعه و صنعت بحرين به ايران اشاره کرد. در اين سال ۵ يادداشت تفاهم در زمينه‌هاى اقتصادى و اجتماعى بين دو کشور امضاء شد.


در ۱۳۷۱ تحرکات سياسى - اقتصادى ميان طرفين ادامه يافت و اقداماتى جهت گسترش اين روابط صورت گرفت.


مهمترين ديدار در اين سال، ملاقات رياست محترم جمهورى اسلامى ايران با امير بحرين بود که تاريخ ۱۴/۶/۱۳۷۱ در حاشيه‌ٔ اجلاس جنبش غير متعهدها صورت گرفت.


همچنين مى‌توان به ديدارهاى وزراء بازرگانى دو کشور در ۱۳۷۱ و سفر وزير کار و امور اجتماعى و مدير عامل شرکت بيمهٔ کشورمان به بحرين و سفر آقاى هاشمي، رياست صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران به بحرين و ملاقات با امير، وليعهد نخست وزير و وزير ارشاد بحرين پيرامون همکارى‌هاى خبرى و راديو و تلويزيون ميان دو کشور اشاره کرد.


سفرهائى که از سوى مقامات بحرينى به ايران در ۱۳۷۱ انجام گرفت شامل ديدار هيئتى تجارى به سرپرستى رئيس اتاق بازرگانى و صنعت بحرين، سفر معاون وزارت معاون و فلزات، وزير بازرگانى و کشاورزي، رئيس مؤسسهٔ مالى بحرين و سفر هيئتى از سوى وزارت کار بحرين به ايران بود.


در خلال سال‌هاى ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ على‌رغم عدم وجود يک سفير فعال از سوى بحرين در تهران، مجموع فعاليت‌هاى سياسى و اقتصادى ميان دو کشور حکايت از علاقهٔ طرفين به بسط روابط و مناسبات فيمابين در مقطع زمانى خاص داشت.


در نيمهٔ اول ۱۳۷۲ نيز روابط به همين صورت ادامه يافت. در تاريخ ۳/۳/۱۳۷۲ وزير امور خارجهٔ کشورمان در چارچوب سفر به کشورهاى منطقه، به بحرين نيز سفر کرده و با امير اين کشور ملاقات کرد و پيام رياست محترم جمهورى اسلامى ايران را پيرامون همکارى‌هاى هرچه بيشتر دو کشور و تحکيم آن در ابعاد همکارى‌هاى منطقه‌اى تسليم ايشان نمود. همچنين مى‌توان به ديدار معاون وزير ارشاد اسلامى ايران با وزير ارشاد بحرين ۲۷/۱/۱۳۷۲ اشاره کرد.


اما از اواسط ۱۳۷۲ على رغم ورود سفير جديد بحرين به تهران (آقاى سامى‌الخليل‌المؤيد) و تسليم رونوشت استوارنامهٔ وى به رياست محترم جمهورى اسلامى ايران در ۱/۶/۱۳۷۲، وضع به‌گونه‌اى درآمد که در واقع مى‌توان گفت در اين مقطع زمانى به روابط فى‌مابين سياسى زيان وارد شد.


روابط سياسى ميان دو کشور ار ماه‌هاى پايانى ۱۳۷۲، روندى معکوس و در جهت عدم تفاهم متقابل پيش رفت. در همان زمان ممانعت از صدور ويزا براى نفر دوم سفارت ايران در بحرين (البته پس از ۹ ماه تأخير ويزاى وى صادر شد.)، زمينه‌هاى تيرگى روابط را هرچه بيشتر مهيا و آماده کرد.


در نيمهٔ اول ۱۳۷۳، اين کدورت و تيرگى روابط آشکار شد و در نيمهٔ دوم سال به‌دليل طرفدارى بحرين از امارات در اختلافات ارضى بين ايران و امارات در سخنرانى وزير امورخارجه اين کشور در سازمان ملل‌متحد (مهرماه ۱۳۷۳) روابط دو کشور شديداً رو به وخامت نهاد. در واقع اين تيرگى روابط، سرآغاز فصل جديدى از روابط ميان دو کشور گرديد و از آن به بعد روند روابط به زيان يک رابطهٔ سالم و همه جانبه پيش رفت.


در اين سال دولت بحرين اقدام به مراقبت پليسى از سفارت جمهورى اسلامى ايران و کنترل شديد رفت و آمدها به داخل نمايندگى ايران را نمود.


مقامات بحرينى بروز تحرکات و اعتراضات مردمى در صحنهٔ داخلى اين کشور را به ايران نسبت دادند و اقدام به ارسال يادداشت اعتراض آميزى از سوى وزارت امورخارجهٔ بحرين در خصوص انتشار اخبار و نحوهٔ آن در صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران نمودند.


به‌دنبال اين امر، سفير بحرين در تاريخ ۳/۱۰/۷۳ از تهران فرا خوانده شد ولى پس از گذشت حدود ۸۵ روز از احضار به کشورش، در اسفند ماه ۱۳۷۳ به تهران بازگشت.