'کتابهای جمعه 'مجموعه کتابهایی است حاوی قصههای کوتاه که برای کودکان و نوجوانان تهیه شده است .نخستین کتاب این مجموعه با نام 'گوی سحرآمیز 'قصهای اسپانیایی است که مخاطبان آن کودکان گروه سنی 'ب 'هستند . این قصه درباره نوجوان چوپانی است به نام 'مانولو 'که با پدر و مادربزرگش در دهکدهای که مردم آن شاد و خوشبخت بودند زندگی میکرد' .مانولو 'روزی یک گوی سحرآمیز پیدا میکند که میتواند آرزوی او را برآورده کند .پسرک تا مدتها آرزویی به فکرش نمیرسد .مدتی بعد گوی سحرآمیز ربوده میشود و همه افراد دهکده, آن را به نوعی خاص در اختیار میگیرند .آنان آرزوهایی میکنند که متعاقب آن شادی و خوشبختی از دهکده رخت برمیبندد .سرانجام, گوی سحرآمیز به دست 'مانولو 'میافتد و او آرزویش را به گوی سحرآمیز میگوید ;یعنی, 'بازگشتن دهکده به صفا و شادابی گذشته .'