رمان بلند حاضر که برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده درباره زندگی دو دختر عمو به نامهای((بنی)) و ((سیلویا)) است .آقای ویلوبای یکی از زمینداران و ثروتمندان منطقه است که به خاطر بیماری همسرش, سوفیا ناگزیر است او را به جنوب ببرد .از این رو, یکی از بستگان دورش را به نام خانم اسلایکارب برای معلمی و سرپرستی دخترش((بنی)) همچنین اداره املاکش برمیگزیند .او زنی فوقالعاده خودخواه, شیطان صفت و بیرحم است .از سوی دیگر, قرار است سیلویا, دختر عموی بنی که سالها پیش مادر و پدرش را از دست داده و پس از آن نزد عمه جین, پیرزن فقیر و آبرومندی در اطاقی زیرشیروانی در لندن زندگی میکرد, به خانه آقای ویلوبای بیاید تا هم دوست و همنشین بنی باشد و هم این که آقای ویلوبای از او سرپرستی کند .سیلویا با قطاری معمولی و پس از پشت سرگذاشتن اتفاقات ترسناکی مثل حمله گرگها به قطار و وارد شدن یکی از آنها به کوپه او, سرانجام به ایستگاه میرسد و از جانب((بنی)) استقبال میشود .سیلویا اگر چه از آمدن به خانه آقای ویلوبای خوشحال است اما چند روز بعد ....