در بخش نخست کتاب نوشتهای است از صادق هدایت تحت عنوان 'پیام کافکا' در بررسی زندگی, اندیشهها و آثار 'فرانتس کافکا'. در بخش دوم داستانی از کافکا آمده که 'گروه محکومین' نام دارد. برای مثال, صادق هدایت نوشته است: 'گروه محکومین' یکی از داستانهای جانگداز کافکاست که بیشباهت با آثار ادگار آلنپو نمیباشد, ولیکن از حیث مضمون و کنایهای که در بردارد با شیوه او متفاوت است. در این داستان دادگستری به صورت ماشین خودکار اهریمنی درآمده که به وسیله خالکوبی کلمات قصار فرمانده مرده بر روی متن محکوم, او را زجرکش میکند در مقابل شکنجه استادانه بینتیجهای که به محکومین میکنند, آنها نه وسیله دفاع دارند و نه به جرم خود آگاهند و حتی توضیح هم به زبان بیگانه به جهانگرد تماشاچی داده میشود. این ماشین اختراع فرمانده سابق میباشد که مرده است. فرمانده تازه با نظریات او مخالف میباشد و پیروانش را دنبال میکند. در این جا هر چند محکومیت کامل است و قانون و دادگستری به شکل مکانیکی درآمده اما امید مبهمی به تغییر رژیم وجود دارد'.