نگارنده در اين كتاب، ضمن گفت و گو با مادران در خصوص نحوه‌ي برخورد با دختران در سنين بلوغ، بارزترين نگراني آن‌ها را در پايان به ظاهر زودرس دوره‌ي كودكي و رشد روزافزون مسائل جنسي، مصرف مواد مخدر و خشونت در جامعه مي‌داند. بر اين اساس وي، عواملي چون طلاق، اشتغال مادران، ازدواج ديرهنگام مادران و بلوغ زودرس دختران را در تغيير رفتار نوجوان موثر مي‌داند و اولين گام در برخورد با دختران نوجوان را آگاهي دادن به آن‌ها درباره‌ي شخصيت واقعي زن (و نه صرفا ظاهر او) مي‌داند. هم‌چنين از ماردان مي‌خواهد تا ابتدا خود را شناخته و سپس به دختر خود ياري دهند تا خود واقعي‌اش را بشناسد. برخي از راه‌كارهايي كه در خصوص نحوه‌ي برخورد با دختران نوجوان از آن‌ها ياد شده عبارت است از: دادن آزادي عمل به دختران، عدم دخالت دادن فرزند در اختلافات با همسر، آشنايي با علايم افسردگي و علايم شروع به اعتياد در نوجوان، بررسي نگرش خود نسبت به شكست، نيز نسبت به رويارويي با اختلافات، پرورش هوش اخلاقي و شخصيت دختر، عدم كناره‌گيري از تعليم و تربيت، و درك كردن تفاوت‌هاي خود با دختر نوجوان.
