ایمانول کانت ( 1724ـ 1804م) پس از نگارش کتاب 'نقد عقل محض 'که در حکم منطق و روش تفکر اوست, 6جلد کتاب در حکمت عملی نوشته و در آنها آرای خود را در باب اخلاق, حقوق, سیاست, دین و سایر مباحث فرهنگی مطرح ساخته است . کتاب حاضر سومین جلد از آن مجموعه است .کانت در این کتاب مبانی فضیلت را به شیوه عقل عملی استنتاج کرده است .او در فلسفه فضیلت کوشیده است, مبانی عقلانی فضیلت اخلاقی را بیان کند .کتاب فلسفه فضیلت شامل یک مدخل و دو باب است .در باب اول تحت عنوان 'شناخت عناصر اخلاقی', از تکلیف و رابطه آن با فضیلت بحث میشود .این باب قسمت اعظم حجم کتاب را به خود اختصاص داده است . باب اول شامل دو قسمت است :نویسنده در قسمت اول از تکالیف انسان نسبت به ذات خود سخن میگوید که خود مهمترین بخش کتاب را تشکیل میدهد .در قسمت دوم نیز از تکالیف انسان نسبت به دیگران سخن رفته است .مدخل کتاب بحثی دشوار است درباره مفاهیم عمومی اخلاق, نسبت اخلاق به حقوق, جایگاه حقوق در حوزه عقل عملی و نسبت فضایل و حقوق به اراده انسان .از نظر کانت فضیلت عبارت است از' :ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف ;اما صرف مطابقت با تکلیف برای تحقق فضیلت کافی نیست, بلکه نسبت فاعل باید فقط ادای تکلیف باشد و هیچ عامل و انگیزه دیگری در آن دخالت نداشته باشد .نقد کانت بر آرای سه گانه کلامی, رواقی و ارسطویی مفصل است, اما خلاصه نظر او این است که قانونمندی, شرط اساسی اخلاق و وجه امتیاز آن از سنتهای اجتماعی است .و برای حفظ قانون مندی اخلاق چارهای نیست جز این که بگوییم عمل اخلاقی یا فضیلت عبارتاند از : عمل مطابق تکلیف ;زیرا تکلیف توسط قانون عقل تعیین میشود .'