نگارنده در کتاب موضوع چیستی فلسفه سیاسی اسلامی را در قالب چهار گفتار طرح و بررسی نموده است: 1 ـ تعریف فلسفه سیاسی اسلامی, 2 ـ سرشت فلسفه سیاسی اسلامی, 3 ـ بنیادهای فلسفه سیاسی اسلامی, 4 ـ مسائل فلسفه سیاسی اسلامی, وی در پایان چنین نتیجه میگیرد که 'فلسفه و فلسفه اسلامی نوعی تفکر انتزاعی جوهرا مستقل از دین (چون دین امری انضمامی و نه انتزاعی است) در پرتو دین است که در اصل, در مقام نوعی سکنی گزیدن در عالم دینی یا بهرهمندی از پرتو عالم دینی میباشد که فیلسوف سیاسی, سیر و سلوک عقلی خود را در آن عالم, با تفکر مفهومی بیان میکند دستاورد چنین تفکر و سیر و سلوکی, دانشی است که عنوان 'اسلامی' را به خود میگیرد, چرا که در تمدن اسلامی, کلیت شئون فرهنگی در تابعیت از صورت نوعی و کل حاکم بر آن تمدن, محتوا و سرشتی یگانه یافته و آن چه دانشهای اسلامی خوانده میشود, پدید میآید'. بدین سان در کتاب سعی شده سرشت حکم و آمریت, اطاعت و تبعیت, ضرورت و غایت جامعه و دولت, دلایل وجود دولت, و بهترین شیوه سازماندهی به زندگی سیاسی به منظور غایات اساسی حیات, ـ از منظر فیلسوفان اسلامی ـ شرح و تبیین شود. 'به طور کلی مهمترین اشتغال خاطر فلسفه سیاسی اسلامی جست و جوی مبنایی برای عدالت و قانون عادلانه در جامعه است'.