نگارنده (ثمین باغچهبان, پسر جبار باغچهبان) در این کتاب, خاطرات دوران کودکیاش به ویژه خاطراتی از پدر نقل میکند .در بخشی از کتاب تحت عنوان 'یک سرگذشت 'نوشتههایی از 'جبار باغچهبان 'درباره چگونگی تاسیس باغچه اطفال تبریز درج گردیده و در صفحات پایانی چند عکس خانوادگی به چاپ رسیده است .در بخشی از کتاب به نقل از خاطرات پدر مینویسد' :در سال 1302با اقدام و پشتیبانی آقای فیوضات ـ که در راس فرهنگ آذربایجان قرار گرفته بودند ـ باغچه اطفال تبریز ـ کودکستان تبریز ـ را تاسیس کردم و نام 'باغچهبان 'را برای خود انتخاب نمودم .کتاب 'الفبای آسان 'و روش استفاده از آن را نوشته و با چاپ سنگی به چاپ رساندم ....به فکر تاسیس دبستانی برای کر و لالها افتادم, اما موافقت نشد .من از پا ننشستم و با نصب اعلانی به دیوار کودکستان, مبارزه با کری و لالی را آغاز کردم ...دو ـ سه روز بعد از این اعلان, سه بچه کر و لال مراجعه کردند, یکی از آنها لطفعلی آذرخشی, برادر دکتر رعدی آذرخشی بود, که اولین شاگرد کر و لال من است .'...